معرفی استانداران کرمان از 1300 تا کنون
قسمت اول:
سردار اسعد بختیاری
1298 ـ 1301 ش.
جعفر قلیخان بختیاری از رؤسای ایل بختیاری و از فاتحان تهران، در سال ۱۳۲۳ ق. ملقب به «سردار بهادر» شد (1). پس از فتح اصفهان به وسیله ضرغام السلطنه؛ عموی جعفر قلیخان، ۷۰۰ سوار بختیاری به سمت تهران روانه شدند.
او از جمله کسانی بود، که در حمله نیروهای بختیاری به سمت تهران در سال ۱۳۲۷ ق. ریاست اردوی چهارم بختیاری را به عهده داشت. فرماندهی کل سواران بختیاری نیز، برعهده علی قلی خان سردار اسعد، پدر جعفرقلی خان بود (2).
پس از پیروزی مشروطهخواهان و پناه بردن محمدعلیشاه، به سفارت روس و به قدرت رسیدن احمدشاه، جمعی از سران مشروطه مجلس عالی را تشکیل دادند تا وضعیت کشور را مشخص سازند. پس از چندی، این مجلس منحل شد و اداره امور انقلاب مشروطه به هیئت مدیره مشروطه اعطا شد. که نام حسن تقیزاده، حسینخان نواب، محمدولیخان تنکابنی، جعفرقلیخان بختیاری، وثوقالدوله و حکیمالملک در میان هیئت مدیره به چشم میخورد. وظایف این هیئت، اداره حکومت و کشور تا برگزاری انتخابات بود؛ از جمله کارهایی که این هیئت مدیره انجام داد، دستور محاکمه و قتل شیخ شهید فضلالله نوری، مفاخرالملک و میرزا اسماعیلخان آجودان باشی بود (3).
جعفر قلیخان پس از فوت پدرش، در سال ۱۳۳۶ ق. به «سردار اسعد سوم» ملقب شد و پس از سرکوبی شورشیان اردبیل و اهر، در سال ۱۳۳۸ ق. به حکومت کرمان برگزیده شد. وی به مدت سه سال عهدهدار حکومت در استان کرمان شد (4). او در سال ۱۳۴۱ ق. از پست خود؛ به عنوان حاکم کرمان استعفاء داد.
وی در کتاب خاطراتش، علت خروج خود از کرمان را این طور شرح دادهاست: «خیال دارم انشاءالله آخر بهار استعفاء داده، حرکت کنم. اولأ حقوق ایالت یک هزار و دویست تومان شده است در ماه. در صورتیکه مخارج من کمتر از ماهی چهار هزار تومان نیست. باید مبلغی ضرر کنم. دخل خارج هم ندارم، به این جهت مجبور از استعفاء خواهم شد. قرض زیادی هم دارم، که نمیتوانم برای خدمت دولت از جیبم ضرر کنم …» (5).
وی در سال ۱۳۰۱ ش. به تهران آمد و تیمورتاش به جای وی حاکم کرمان شد. رضاخان که در آن موقع وزیر جنگ بود، برای این که وی دوباره به حکومت ایالتی برسد، بسیار کوشش کرد و از دولت وقت خواست تا وی را به استانداری خراسان بگذارند. به هر صورت وی در سال ۱۳۰۲ ش. برای حکومت خراسان انتخاب شد. پس از آمدن به تهران، به نمایندگی از طرف ایل بختیاری، نماینده مجلس شد و به مجلس راه یافت و پس از آن که رضاخان به نخستوزیری رسید، وی به وزارت پست و تلگراف منصوب شد. در دوران سلطنت رضاخان پهلوی و در کابینه محمدعلی فروغی معروف به ذکاءالملک دوم نیز به عنوان وزیر پست و تلگراف حضور داشت (6).
پس از کنار رفتن کابینه ذکاءالملک و روی کار آمدن مستوفیالممالک، جعفرقلی-خان، دیگر در کابینه جایی نداشت؛ ولی رضاخان او را از اطرافیان بسیار نزدیک خود گردانید و در بیشتر سفرها همراه وی بود. به گفته مخبر السلطنه، سردار بهادر، تیمورتاش و تدین از «سینهزنان پای علم جمهوریت و تغییر سلطنت» بودند (7).
هنگامی که مخبرالسلطنه در سال ۱۳۰۶ ش. به عنوان نخستوزیر مسئول تعیین کابینه شد؛ وی سردار اسعد را به عنوان وزیرجنگ معرفی نمود و به این ترتیب پس از حدود یک سال دوری از دولت، جعفرقلی خان به وزارت بازگشت.
در سال ۱۳۱۲ ش. سردار اسعد به عنوان وزیر جنگ محمدعلی فروغی به همراه رضاشاه به شهر بابل رفت و در آنجا به اتهام توطئه علیه شاه دستگیر و به تهران آورده و راهی زندان قصر شد! پس از چند ماه که در تهران زندانی بود، در زندان موقت تهران، مسموم شده و (در سن 55 سالگی) به قتل رسید (8).
در مورد حکومت وی در کرمان گفته شده است: «… سردار اسعد چون دشمن داشت، برای حفاظت جان خود عدهای از بستگان خود را همراه به کرمان آورد. این عده به جای آن که مجری عدالت و نظم و امنیت را مراعات نمایند خود مرتکب خلافکاری شده، در حال مستی به روی مردم بیپناه اسلحه میکشیدند و از کسبه هر چه میگرفتند پول نمیدادند. عدهای شکایت آنها را به سردار اسعد نموده، سردار به این قضیه رسیدگی و چند نفر از آنها را که الواطی و شرارت از ناصیهشان پیدا بود به اصفهان فرستاد … در این زمان عدهای از یاغیان بلوچ، دهات نرماشیر را غارت، عدهای را به قتل رسانده، بچههای شش هفت ساله را اسیر با خود میبردند و عدهای دیگر همین عمل را در اطراف خبیص (شهداد) و توابع گوک (گلباف) مینمایند. سردار اسعد تلگرافی به تهران گزارش، سرهنگ عباسخان البرز با عدهای سرباز به تعقیب و قلع و قمع بلوچ فرستاده میشوند. سرهنگ عباسخان رحم به بلوچها ننموده و به هر کس کوچکترین ظنی میبرد دستور اعدام او را صادر مینمود … بلوچها از ترس سرهنگ عباسخان زن و بچه و مال خود را گذارده، آواره کوه و بیابان میشدند و به این سرهنگ لقب قصاب داده بودند و به جای گفتن سرهنگ، میگفتند عباس قصاب …» (9).
پی نوشتها:
(1) ـ دالوند، حمیدرضا: ماجرای قتل سردار اسعد بختیاری، ص ۱۳۸.
(2) ـ عاقلی، باقر. نخست وزیران ایران از مشروطه تا انقلاب اسلامی، ص 97 و 98.
(3) ـ بامداد، مهدی: شرح حال رجال ایران، ج 3، ص 245.
(4) ـ امیربهادر، جعفرقلی خان: خاطرات سردار اسعد بختیاری، به کوشش ایرج افشار، ص 15.
(5) ـ همان، ص 67.
(6) ـ عاقلی، باقر. نخست وزیران ایران از مشروطه تا انقلاب اسلامی، ص 389.
(7) ـ هدایت (مخبرالسلطنه)، مهدیقلی: خاطرات و خطرات، ص ۵۱۴.
(8) ـ بامداد، مهدی: شرح حال رجال ایران، ج 3، ص 246.
(9) ـ همت، محمود: کرمان؛ شهر شش دروازه، ص 109 و 110.
(10) ـ عکس در زمان حکومت وی در کرمان در محل عمارت حکومتی (فرمانداری فعلی کرمان) گرفته شده است.