زندگی عجیب دختر تاریخسازدوچرخهسواری
گزارش | ایسنا
دختر تاریخساز دوچرخهسواری ایران ماجراهای عجیبی را در زندگی ورزشیاش پشت سر گذاشت تا به رویاهای ناممکنش رنگ واقعیت ببخشد.
به گزارش کاغذ وطن به نقل از ایسنا، اگرچه در بازیهای آسیایی هانگژو طلاهای ایران کم بود اما در مقابل، مدالهای تاریخی به دست آمد که شیرینی آن برای صاحبانش کمتر از طلا نبود. یکی از این مدال های تاریخی سهم فرانک پرتوآذر شد. دختری که سالها وعده مدال بازیهای آسیایی را میداد و زمانی شاید کمتر کسی او را جدی میگرفت، یک لحظه رویایی را رقم زد.
تسلیم ناپذیری شاید بهترین واژه در توصیف این ورزشکار باشد چرا که وقتی سقف آرزوهایش بلند از سقف فدراسیون شد، تلاش کرد خودش دست به کار شود و رویایش را به واقعیت تبدیل کند.
او اولین مدال تاریخی دوچرخه سواری زنان ایران را در بازی های آسیایی گرفت. پیش از این هم با گرفتن مدال قهرمانی آسیا تاریخ ساز شده بود و یک تنه بار افتخارآفرینی دوچرخه سواری زنان را به دوش کشید. البته پشت این مدال و افتخارآفرینیها کوهی از اتفاقات ریز و درشت وجود دارد که یادآوری آنها شیرینی مدال برنز هانگژو را برایش دوچندان میکند.
دختر دیار سعدی و حافظ را به سختی می توان در ایران پیدا کرد و دائم در مسابقات و تمرین است و چمدان به دست از این کشور به آن کشور می رود. حضور چند ساعتهاش در تهران تنها فرصتی بود تا بتوان با او همکلام شد و ما را به روزهایی برد که از دل سختیها یک ستاره متولد شد.
در ادامه گفتوگوی خبرگزاری ایسنا با فرانک پرتوآذر را می خوانید:
*دوچرخهسواری کوهستان، سختیهای زیادی دارد. چه چیزی باعث شد رشته کوهستان را انتخاب کنید؟
مانند همه بچه ها از سن کم به دوچرخهسواری علاقه داشتم. دوچرخهسواری کوهستان هیجان زیادی دارد و شاید یکی از دلایل اصلی که سمت آن رفتم، هیجانش بود. خیلی خوب است در طبیعت بکر، دوچرخهسواری کوهستان را تجربه کنید. چالشی که در بخش کوهستان وجود دارد برای من جذاب بود و باعث شد ادامه دهم.
*اولین دوچرخهای که سوار شدید را به یاد دارید؟
اولین دوچرخهای که سوار شدم برای برادرم بود. دوچرخهای بود که با آن میتوانستم در مسیرهای خاکی رکاب بزنم. با وجود اینکه هنوز دوچرخهسوار حرفهای نبودم اما همیشه دنبال مسیرهای خاکی یا مسیرهایی که دارای دست انداز و چاله بود، میگشتم تا از آن مسیرها عبور کنم. این نشان میداد همیشه دنبال موانع بودم تا با عبور از آنها حس پیروزی داشته باشم. تا ۱۰ سالگی دوچرخهسواری میکردم. پس از آن به دلیل شرایط اجتماعی دیگر دوچرخه سواری را ادامه ندادم. ۱۹ یا ۲۰ ساله بودم که دوباره سوار دوچرخه شدم و خیابانهای اطراف منزل را دوچرخه سواری میکردم. از ۲۴ سالگی به طور مصمم فکر کردم که میخواهم در مسابقات شرکت کنم. هدف و ذهنم بر این بود که به مدال آسیایی برسم چون تاکنون هیچ خانمی به آن نرسیده بود.
من هر روز ساعت شش صبح اطراف منزل دوچرخهسواری میکردم. یک گروه دوچرخه سوار مرد را هم میدیدم. یک روز مربی آنها از من دعوت کرد، در مسابقهای که آخر هفته برای خانمها به صورت استانی برگزار میشد، شرکت کنم. من حتی کلاه نداشتم و دنده عوض کردن را هم بلد نبودم و صرفا از روی علاقه در مسابقه شرکت کردم. با اینکه دوچرخهام اصلا مناسب آن مسیر نبود، سوم شدم. نظر هیات دوچرخهسواری جلب شد چون بدون تجهیزات توانستم سوم شوم و رقابتی که داشتم برای خودم نیز جذاب بود.
*شما دیر دوچرخهسواری حرفهای را آغاز کردید. خانواده مخالف نبودند؟
بدون خانواده امکان نداشت به اینجا برسم. اوایل کارم نگران بودند چرا باید وارد رشته ای شوم که آینده ندارد و از آنجا که در رشته عمران تحصیل میکردم، انتظار داشتند همچنان ادامه تحصیل بدهم بنابراین اوایل مخالفتهایی بود اما وقتی متوجه شدند علاقه مند هستم، من را حمایت کردند.
*از چه زمانی وارد تیم ملی شدید؟
سال ۹۳ فدراسیون برای بازیهای آسیایی یک مربی هلندی را آورد که برای تیم مردان بود. این مربی اعلام کرد که با خانمها هم میخواهد کار کند تا تیم خانم ها را هم توسعه دهد و ما برای اولین بار به اردوی تیم ملی دعوت شدیم. من زیر نظر هری هنریکس فعالیت کردم و همان سال در دو تورنمنت ترکیه شرکت کردم. نتایج من با مردان برابری میکرد و نظر فدراسیون جلب و قانع شد که از تیم بانوان حمایت کند تا باقی بماند. نتیجه این شد که سه سال بعد اولین مدال بانوان در بخش تیمی (تیم ریلی) به دست آمد و چهار سال بعد اولین مدال قهرمانی آسیا بانوان را در بخش انفرادی گرفتم.
*شما از یک جایی به بعد مسیرتان را جدا کردید و شاید به این نتیجه رسیدید که باید پا را فراتر بگذارید. جرقه این اتفاق از کجا زده شد؟
از سال ۲۰۱۶ تا ۲۰۱۸ یک مربی خارجی دیگر از اسلوونی برای ما آوردند. او به من گفت برای رسیدن به اهدافم باید هر چه دارم را بگذارم و ریسک کنم. هدف من در قدم اول رسیدن به مدال آسیایی بود اما آن زمان این هدف را غیر ممکن میدانستند و میگفتند سطح بانوان خیلی بالا نیست که به مدال برسد. من برای رسیدن به هدفم و در قدم اول، ابتدا در مسابقات ترکیه شرکت کردم تا امتیاز بگیرم و سطحم را بالا ببرم. از سال ۲۰۱۸ دیگر نه مربی داشتیم و نه اردوی تیم ملی برگزار شد. من هم برای بالا بردن سطحم با هزینه شخصی در مسابقات اروپایی شرکت کردم. متاسفانه مسابقات داخلی هم به من کمکی نمیکرد.
*یکی از اتفاقات مهم زندگی ورزشی شما حضور در باشگاه سوئیسی بود؟
قبلا این تیم اصلا وجود نداشت. دو سال پیش با فردی که قهرمان دوچرخهسواری ماراتن جهان بود، آشنا شدم. او ورزشکار سوئیسی بود. در مورد برنامهها و هدفم صحبت کردم. عنوان کردم تامین هزینهها و اقدام برای گرفتن ویزا به تنهایی برایم سخت است. آن زمان فدراسیون هم درگیر تغییرات بود و با برنامه من همراه نبود و فکر نمیکردند باید برنامهریزی بلند مدت از ۲۰۱۸ تا ۲۰۲۳ وجود داشته باشد تا به مدال برسم. عملا خیلی حمایت نمیکردند. من به آن ورزشکار سوئیسی گفتم میخواهم باشگاهی باشد تا با عضویت در آن حداقل برای گرفتن ویزا و انجام کارهای حضور در مسابقات کمکم کند. نظرش جلب شد با یکی، دو شرکت معتبر صحبت کرد و این تیم راه اندازی شد. از آنجا که هر تیم باید سه ورزشکار داشته باشد، دو ورزشکار دیگر هم از آفریقا آوردند و تیم تشکیل شد تا من دغدغه کمتری برای حضور در مسابقات داشته باشم.
*فکر میکنید چقدر زمان برد تا به عنوان یک دوچرخهسوار زن که اهداف بزرگی در سر دارد، جدی گرفته شوید؟
در سال ۲۰۱۷ که مدال تیمی آسیا را گرفتیم شاید باز هم من جدی گرفته نمیشدم اما از سال ۲۰۱۸ که مدال برنز انفرادی گرفتم فدراسیون و کمیته ملی المپیک مجاب شدند، برای اولین بار دوچرخه سوار زن به بازیهای آسیایی اعزام کنند. پس از بازیهای آسیایی جاکارتا بالا و پایینهایی که در فدراسیون بود، باعث شد بیشترین ضربه را ما ورزشکاران ببینیم. فکر میکنم از بازیهای آسیایی جاکارتا تا سال ۲۰۲۳ ما ورزشکاران فراموش شده بودیم. مدالی که من در بازیهای آسیایی هانگژو گرفتم باعث شد بالاخره همه حرفهای من که پنج سال میگفتم، میخواهم در بازیهای آسیایی مدال بگیرم را باور کنند. فکر میکنم بعد از رسیدن به مدال بازیهای آسیایی جدی گرفته شدم.
*شما تنها کسی بودید که به خودتان ایمان داشتید و بارها عنوان کردید که مدال آور میشوید. این خودباوری از کجا آمده بود؟
در مسابقات حدود ۷۰ تا ۸۰ کیلوگرم بار همراهم دارم و در اروپا از این کشور به آن کشور همراه خودم میبرم. همزمان آشپز، روانشناس، مربی، ماساژور و مکانسین خودم نیز هستم.
فکر میکنم همه ورزشکاران باید خودشان را باور داشته باشند. آنالیز مسابقات را به همراه مربیام انجام دادیم و به این نتیجه رسیدیم که میتوانم مدال بگیرم. در مسابقات قهرمان آسیا سال گذشته هر چند مدال نگرفتم اما این را کاملا می دیدم، جایگاهم روی سکوی آسیا است.