بحران خشکیدگی تالابها و افزایش گردوغبار در ایران. تالاب جازموریان در بحران
خشک شدن تالابهای ایران به یک بحران زیستمحیطی تبدیل شده و پیامدهای آن از جمله افزایش گردوغبار، تهدیدی جدی برای اکوسیستم، کشاورزی و سلامت عمومی محسوب میشود. مطالعات نشان میدهد که حدود ۴۲ درصد از تالابهای کشور طی سالهای ۱۳۹۸ و ۱۳۹۹ به کانونهای گردوغبار تبدیل شدهاند و این روند همچنان رو به افزایش است. علیمحمد طهماسبی بیرگانی، دبیر ستاد ملی سیاستگذاری و هماهنگی مدیریت پدیده گردوغبار، در گفتوگویی به بررسی علل این بحران و پیامدهای آن پرداخته و هشدار میدهد که اگر برای احیای تالابها اقدامی نشود، شاهد افزایش بیسابقه گردوغبار در بهار و تابستان آینده خواهیم بود.
تالابها، کانونهای جدید گردوغبار
تالابها از نظر اکولوژیکی، آخرین مقصد آبهای سطحی در حوضههای آبخیز محسوب میشوند و بهعنوان مناطقی برای انباشت رسوبات ریزدانه عمل میکنند. اما زمانی که این مناطق خشک شوند، رسوبات موجود در آنها بهراحتی توسط باد جابهجا شده و بهعنوان کانونهای گردوغبار فعال میشوند.طبق آمارهای رسمی، از ۳.۵ میلیون هکتار مساحت تالابهای کشور، حدود ۱.۴۶ میلیون هکتار به دلیل خشکیدگی به منابع گردوغبار تبدیل شده است. طهماسبی بیرگانی تأکید دارد که بررسیهای اخیر نشان میدهد این روند شدت بیشتری گرفته و میزان تالابهای خشکشده افزایش یافته است.
دلایل این بحران چیست؟
– مدیریت نادرست منابع آب: طبق قوانین، اولویت تخصیص آب پس از تأمین نیازهای شرب، محیطزیست است. اما در عمل، محیطزیست معمولاً در اولویت آخر قرار گرفته و حقابه تالابها تأمین نمیشود.
– کاهش بارندگی: در سالهای اخیر، میزان بارندگی در کشور بهشدت کاهش یافته و پراکنش نامناسب آن نیز بر بحران خشکسالی افزوده است.
– مصرف بیش از حد آب در بخش کشاورزی و صنعت: توسعه نامتوازن کشاورزی و افزایش بهرهبرداری از منابع آبی بدون در نظر گرفتن ظرفیتهای اکولوژیکی، نقش مهمی در خشک شدن تالابها داشته است.
تالابهایی که در بحراناند
برخی از تالابهای کشور شرایط بحرانیتری دارند. طهماسبی بیرگانی به تالابهای جازموریان، هامون و بختگان اشاره میکند و میگوید: “وضعیت در این تالابها بسیار وخیم است. البته بحران فقط محدود به این سه تالاب نیست، بلکه اکثر تالابهای کشور در معرض تهدید خشکیدگی و گردوغبار قرار دارند.”
تالاب هامون: این تالاب که یکی از بزرگترین و مهمترین تالابهای ایران و منطقه است، وابستگی شدیدی به جریانهای آب ورودی از افغانستان دارد. حقابه سالانه ایران از این تالاب ۸۲۰ میلیون مترمکعب است، اما در سالهای اخیر، بهدلیل سدسازیهای افغانستان و کاهش بارندگی، این میزان آب تأمین نشده است. حاکمان افغانستان بهرغم به رسمیت شناختن این حقابه، از رهاسازی آب خودداری میکنند. خشک شدن تالاب هامون منجر به افزایش شدید گردوغبار در استان سیستان و بلوچستان شده است.
تالاب جازموریان: این تالاب نیز بهدلیل مدیریت نادرست منابع آبی، برداشت بیرویه و کاهش بارندگی، بهطور کامل خشک شده و به یکی از بزرگترین کانونهای گردوغبار در جنوب شرق کشور تبدیل شده است.
تالاب بختگان: بختگان که زمانی یکی از زیباترین تالابهای ایران محسوب میشد، اکنون با بحران کمآبی مواجه است و بخش عمدهای از آن خشک شده است. افزایش گردوغبار ناشی از این وضعیت، مناطق اطراف را بهشدت تحت تأثیر قرار داده است.
پیامدهای اقتصادی، اجتماعی و زیستمحیطی
خشک شدن تالابها تنها یک معضل زیستمحیطی نیست، بلکه اثرات گستردهای بر زندگی اقتصادی و اجتماعی مردم دارد. از جمله این پیامدها میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
– افزایش بیماریهای تنفسی: افزایش گردوغبار ناشی از خشکیدگی تالابها باعث افزایش بیماریهای تنفسی و آلرژیک در مناطق تحت تأثیر شده است.
– کاهش تولیدات کشاورزی: با از بین رفتن پوشش گیاهی و افزایش گردوغبار، تولید محصولات کشاورزی کاهش یافته و امنیت غذایی کشور تهدید شده است.
– مهاجرتهای اجباری: بسیاری از جوامع محلی که زندگیشان وابسته به تالابها بوده، مجبور به مهاجرت شدهاند که این امر موجب مشکلات اجتماعی و اقتصادی در مناطق شهری شده است.
۱. تأمین حقابه تالابها:اولین و مهمترین اقدام برای مهار بحران، تأمین حقابه تالابهاست. وزارت نیرو باید مطابق قوانین موجود، حقابه تالابها را متناسب با میزان بارندگی هر ساله تأمین کند. در سالهایی که بارندگی کمتر است، باید متناسب با شرایط، آب به تالابها اختصاص داده شود تا حداقل رطوبت نسبی حفظ شود.
۲. مدیریت پایدار منابع آب: توسعه بیرویه کشاورزی و استفاده نادرست از منابع آب باید متوقف شود. دولت باید سیاستهایی را در پیش بگیرد که مصرف بهینه آب را در بخشهای مختلف تضمین کند.
۳. احیای پوشش گیاهی: یکی از مهمترین راهکارها برای کنترل گردوغبار، کاشت گیاهان مقاوم به خشکی در اطراف تالابهاست. این گیاهان میتوانند به حفظ رطوبت خاک کمک کرده و از گسیل گردوغبار جلوگیری کنند.
۴. استفاده از دیپلماسی برای تأمین حقابه تالابهای مرزی: در مورد تالابهای مرزی مانند هامون، دیپلماسی آب باید در اولویت سیاستهای خارجی قرار گیرد. مذاکره با مقامات افغانستان و استفاده از ظرفیتهای بینالمللی میتواند به تأمین حقابه این تالابها کمک کند.
۵. افزایش آگاهی عمومی:بسیاری از مشکلات زیستمحیطی به دلیل نبود آگاهی عمومی ایجاد شدهاند. آموزش جوامع محلی درباره اهمیت تالابها و نقش آنها در کاهش گردوغبار میتواند تأثیر بسزایی در حفاظت از این اکوسیستمهای ارزشمند داشته باشد. با توجه به روند کنونی، اگر اقدامات لازم برای احیای تالابها صورت نگیرد، کشور با بحرانهای شدیدتر زیستمحیطی، اقتصادی و اجتماعی مواجه خواهد شد. طهماسبی بیرگانی هشدار میدهد که “بهار و تابستان پیشرو از نظر گردوغبار بسیار سخت خواهد بود” و اگر برای تأمین آب تالابها اقدام نشود، پیامدهای جبرانناپذیری در انتظار کشور خواهد بود.برای جلوگیری از این بحران، لازم است که سیاستهای کلان در حوزه مدیریت منابع آب اصلاح شود، حقابه تالابها تأمین گردد و برنامههای جامعی برای کنترل گردوغبار اجرا شود. تنها از این طریق میتوان از پیامدهای فاجعهبار ناشی از خشکیدگی تالابها جلوگیری کرد و امنیت زیستی، اقتصادی و اجتماعی کشور را حفظ نمود.