مهدیآگاه؛ سرمایه از دست رفته
«ایران و کرمان یکی از ایران و کرمان یکی از فرزانهترین دانشمندان خود در حوزه آب، کشاورزی و اقتصاد را از دست داد» این را مهدی ایرانی کرمانی گفت و با تاثر خداحافظی کرد. «ایرانی» دوست دیرین مهدی آگاه بود و حالا در غم از دست دادن دوست دیرینهاش جز بیان همین یک جمله چیزی بیشتر نتوانست بگوید.
مهدی آگاه، فعال اقتصادی بخش کشاورزی، پژوهشگر حقوق آب از کنشگران نهادهای مدنی و تخصصی درگذشت. انتشار این خبر برای آنها که آگاه را می شناختند بسیار گران آمد زیرا میدانستند که یک ایرانی وطندوست و توسعهخواه را از دست داده است. همان تعبیری که مهدی ایرانی کرمانی هم در گپ کوتاهش با خبرنگار «پیام ما» بر زبان آورد و از او به عنوان یکی از فرزانهترین دانشمندان حوزه آب، کشاورزی و اقتصاد یاد کرد.
محسن جلالپور، نایب رئیس اسبق اتاق بازرگانی ایران هم در یادداشتی در صفحه شخصیاش در اینستاگرام درباره آگاه نوشت: «آقای آگاه بدون شک انسانی آزادیخواه و بسیار آزاداندیش بود. همیشه او را در قامت معلمی مهربان و صبور میدیدم که مهمترین مأموریت خویش را آموزش میدانست. شاگردان بسیاری تربیت کرد و دستهای بسیاری را گرفت. مهدی آگاه تاریخ را خوب میدانست و اقتصاد را خوب فهمیده بود، در کشاورزی استاد بود و در تجارت، قهار».
اما مهدی آگاه که بود و چه کرد که دو چهره شناخته شده اقتصادی درباره او چنین توصیفهایی به کار میبرند؟
مهدی آگاه فرزند غلامرضا آگاه و برادر منوچهر آگاه (دانش آموخته اقتصاد، بنیانگذار ادارهٔ بررسیهای اقتصادی بانک ملی ایران و یکی از آخرین روسای سازمان برنامه پیش از انقلاب) بود. پدر او از تجار و کشاورزان شهیر ایران به شمار میرود. غلامرضا آگاه همان کسی است که برای نخستینبار کاشت پسته را در رفسنجان ترویج کرده است. او در توسعه تجارت پسته هم نقشی اساسی ایفا کرده است. مهدی آگاه پیش از این در گفت وگویی با ماهنامه «دنیای پسته» وابسته به انجمن پسته ایران درباره پدرش گفته: «تا قبل از دهه 40 خورشیدی اروپا اصلاً پسته را نمیشناخت. عدم آشنایی با پسته تا حدی بود که اگر یک دانه پسته به یک اروپایی میدادیم با پوست به دهان میانداخت و نمیدانست که پوستش خوردنی نیست! مصرف پسته خیلى اندک و متمرکز بود و توسعهای در بین مردم عادى پیدا نکرده بود، بهجز ناحیهای کوچک در جنوب فرانسه، نزدیک بندر مارسی که ساکنانش عرب مهاجر بودند و پسته مصرف میکردند. اولین تلاش براى صادرات به اروپا از دهه 40 خورشیدی آغاز شد، گرچه قبل از آن هم در سال 1314 مرحوم پدرم، غلامرضا آگاه با شرکت در نمایشگاه بروکسل و پخش بروشور تبلیغاتى سعى در شناساندن پسته به اروپاییان کردهبود، اما اولین تلاش پیگیرانه در دهه 40 خورشیدی و توسط «شرکت صادرات پسته ایران» انجام شد. شرکت صادرات پسته ایران در دهه 30 خورشیدى و از گردهمایى خانوادههای مرشد، آگاه، امین و برخوردار شکل گرفت که همگى این خانوادهها از باغداران رفسنجانىِ یزدیتبار بودند».
محسن جلال پور پیش از این درباره غلامرضا آگاه هم نوشته است: «جنگ جهانی دوم، فرصت مناسبی برای غلامرضا آگاه بود تا پسته ایران را به جهان عرضه کند. او مغز پسته را به نام «جیره کماندو» همزمان به ارتش متفقین و آلمان معرفی کرد و به این ترتیب زمینه فروش محصول باغات پسته رفسنجان به کشورهای اروپایی و آمریکا فراهم شد. او تنها به معرفی محصولات خود بسنده نکرد. هنگامی که «نیل آرمسترانگ» نخستین فضانورد جهان که پا به ماه گذاشت، به ایران آمد، هدیه ویژهای به او داد و آن چیزی نبود جز پسته ایرانی که از باغات رفسنجان به عمل آمده بود. فضانورد آمریکایی نیز در مدح پسته ایرانی، یادداشت تاریخی نوشت و آن را به غلامرضا آگاه تقدیم کرد. بعدها به همت او بود که پسته ایران به بازار نیویورک و به دنبال آن اکثر نقاط کشور ایالات متحده آمریکا صادر شد».
مهدی آگاه هم راه پدرش را پی گرفت و هم پا در راه تولید و صادرات پسته گذاشت. آگاه اما به همین بسنده نکرد. او به جز تجارت در نهادسازی و کار پژوهشی هم پیشگام بود. او از جمله بنیانگذاران اندیشکده تدبیر آب ایران (وابسته به اتاق بازرگانی) کرمان بود. علاوه بر این عضویت در هیات مدیره بنیاد خیریه علی اکبر صنعتی و فعالیتهای عام المنفعه دیگری را هم در کارنامه پربارش دیده میشود. مهدی آگاه در زمینه حقوق آب و مساله یارانه انرژی هم تحقیق میکرد و مینوشت. نقد حکمرانی آب در ایران یکی از محورهای مهم سخنان آگاه بود. برای نمونه او سال 90 در گفت وگو با هفته نامه استقامت گفته است: «بیهقی هزار سال پیش میگوید من وقایع را آنگونه که هست مینویسم گرچه جذاب نیست. مردم ما به طور ذاتی قصه جن و پری را بیشتر دوست دارند تا واقعیت تاریخی را. این خاصیت ما ملت است که دل میبندیم «انشاالله ترسالی میشود» . شما یک چاهی را به عمق 150 متر کندهاید، چند هزار سال باید صبر کنیم که این پر شود. چهجور طوفان نوح و چه جور زمین قابل نفوذی میخواهد که این آبها را ببلعد و پایین ببرد. مردم دوست دارند که استاندار کرمان مصاحبه کند و بگوید که ما در میناب آب شیرینکن میگذاریم و آب را شیرین میکنیم و به ارتفاع دو هزار و 800 متر پمپاژ میکنیم، بعد در ارتفاع هزارو 800 متری در کرمان تحویل میدهیم و بعد با آن کشاورزی هم میکنیم.
تخمین خود آقایان این بوده که هر متر مکعب این آب، 2هزارو 800 تومان به پول امروز در بیاید». آگاه را میتوان از جدیترین منتقدان توزیع رانت در اقتصاد ایران دانست. او بارها نسبت به یارانه پنهان بخش صنعت نوشت و هشدار داد. آگاه سال 96 در گفتوگو با مجله تجارت فردا گفته بود: «ما در شرایط بحرانی آب قرار داریم. این سخن درست است. اما مساله این است که در این شرایط بحرانی باید دید تولید چه کالایی -اعم از صنعتی و کشاورزی- آب کمتری میبرد و ارزآوری بیشتری برای کشور دارد. ما میتوانیم محصولی را که آب کمتری میخواهد تولید و صادر کنیم و در مقابل آن محصولی را که ارزآوری کمی دارد و آب بیشتری میخواهد وارد کنیم. اما چون قیمت واقعی تولید در کشور ما مشخص نیست، کلیگویی میکنیم و میگوییم باید کشاورزی را متوقف کرد. اگر بحران آب داریم -که داریم- چرا تنها خواستار توقف کشاورزی هستیم. آیا راهکار مقابله با بحران آب این است که فقط بگوییم کشاورزی را تعطیل کنیم. چرا به صنعت توجه نمیکنیم؟
مقامات تمرکز خود را بر تولید فولاد در کشور گذاشتهاند و هدف این است که به تولید 55 میلیون تن تولید فولاد به روش احیای مستقیم در سال برسیم. صنعت فولاد آببرترین صنعت و بزرگترین مصرفکننده انرژی است. این صنعت با یارانه عظیم انرژی سر پا مانده. بر اساس محاسبات هزینه انرژی سه فرآیند اصلی گندلهسازی، احیای مستقیم و کوره قوس الکتریکی برای هر تن فولاد به ارزش 289 دلار، بیش از 118 دلار بوده است. قیمت صادراتی این محصول در حدود کمتر از 20 درصد قیمت تمامشده آن است. باید دید چرا متولیان صنعت ما روی تولید محصولی تمرکز کردهاند و در این شرایط این همه یارانه آب و انرژی را به یک صنعت ورشکسته میدهند اما با فرض اینکه کشاورزی توجیه اقتصادی ندارد، میخواهند آن را تعطیل کنند». برای آنها که مهدی آگاه را نمیشناختند یا دوست دارند که بهتر بشناسند فیلم «میبرد تا به کجا» مستند تحسین شده «پیروز کلانتری» که در واقع گفتوگویی با مهدی آگاه است؛ بهترین منبع برای شناخت او و نگاهش به توسعه پایدار ایران است. / پیام ما