بر اساس گزارش مرکز آمار ایران: کرمانیها قعرنشین جدول درآمد خانوار شهری
طبق گزارش مرکز آمار ایران، هنوز۳۰ درصد از خانوارهای شهری و ۴۵درصد از خانوارهای روستایی یخچال، فریزر ندارند. حدود ۴۰ درصد از خانوارهای روستایی نیز همچنان رخت و لباسهای خود را با دست میشویند و ماشین لباسشویی در خانه ندارند
طبق گزارش مرکز آمار ایران در سال ۱۴۰۰ حدود ۶۸.۳ درصد از ایرانیان مالک مسکن بوده، ۲۳.۲ درصد مستاجر و ۸.۵ درصد نیز در خانههای سازمانی و وقفی و رایگان زندگی میکنند.
مرکز آمار ایران گزارش اولیه هزینه-درآمد خود را منتشر کرد. براساس این گزارش، میانگین درآمد خانوارهای شهری در سال گذشته به ۱۱۲ میلیون تومان و در مناطق روستایی به حدود ۶۴ میلیون تومان رسیده که حکایت از رشد ۵۰ درصدی نسبت به سال ۱۳۹۹ دارد. هزینههای خانوارها هم در مناطق شهری ۹۲ میلیون و ۵۰۰ هزار تومان و در مناطق روستایی نزدیک به ۵۲ میلیون تومان بوده که نشان از رشد ۴۹ درصدی در مناطق روستایی و ۵۲ درصدی در مناطق روستایی دارد. از جمله ویژگیهای گزارش اخیر مرکز آمار این است که نشان میدهد، خانوارهای ایران در هزینهکرد خود ترسیدهاند و جانب احتیاط را در پیش گرفتهاند. این امر از مازاد قابلتوجه هزینه-درآمد خانوارها قابلرصد بوده و بیانگر این موضوع است که خانوارها بهواسطه بیثباتی در اقتصاد کلان کشور و نااطمینانی از آینده معیشتی خود، کمتر هزینه میکنند. خطر این احتیاط در مصرف که حتی هزینههای عادی خانوار و عمدتا رفاهی و حتی هزینههای ضروری را هدف گرفته، بهمعنای کاهش مصرف و در ادامه کاهش تولید و سرمایهگذاریها در کشور خواهد بود که درنهایت رشد و توسعه اقتصادی را هدف قرار میدهد.
۳۲درصد ایرانیها مستاجرند
از جمله دادههای آماری منتشر شده از سوی مرکز آمار ایران در گزارش هزینه-درآمد، آمارهای مربوط به مالکیت مسکن است. طبق گزارش مرکز آمار ایران در سال ۱۴۰۰ حدود ۶۸.۳ درصد از ایرانیان مالک مسکن بوده، ۲۳.۲ درصد مستاجر و ۸.۵ درصد نیز در خانههای سازمانی و وقفی و رایگان زندگی میکنند. با احتیاط میتوان گفت ۳۲ درصد از ایرانیان فاقد مسکن ملکی هستند. واژه با احتیاط از این منظر مطرح شد که ۸.۵ درصد از ایرانیان در مسکن رایگان زندگی میکنند. طبق آمارها، خانوارهای دارای مسکن ملکی در سال ۱۳۹۵ حدود ۶۵.۸ درصد بوده که تا پایان سال ۱۴۰۰ افزایش ۲.۵ درصدی داشته است.
درآمد شهریها ۲ برابر روستاییان
بررسی گزارش مرکز آمار ایران نشان میدهد میزان درآمد خانوارهای شهری در سال ۱۴۰۰ به ۱۱۲ میلیون و ۴۲۲ هزار تومان و درآمد خانوارهای روستایی ۶۳ میلیون و ۷۱۳ هزار تومان بوده است. بهعبارتی، درآمد شهریها ۱.۸ برابر روستاییان است؛ اما در بخش هزینهها نیز هزینه خانوارهای شهری در سال ۱۴۰۰ حدود ۹۲ میلیون و ۵۰۲ هزار تومان و برای روستاییان ۵۱ میلیون و ۹۱۲ هزار تومان بوده است. در اینجا نیز هزینه شهریها ۱.۸ برابر روستاییان است. این شکاف درآمد و هزینه در شهرها و روستا با توجه به شاخصهای زندگی و تفاوت قیمت مسکن و… در شهرها و روستاها طبیعی است و امری غیرعادی محسوب نمیشود، اما نکتهای که باید در اینجا به آن توجه داشت، کاهش شکاف درآمدی شهر و روستا در مقاطع خاصی رخ داده است. برای مثال در سالهای ۱۳۸۰ تا ۱۳۸۶ که خودکفایی کشور در برخی محصولات همچون گندم رخ داد، رشد تولید و به تبع آن افزایش درآمدها در روستاها موجب کاهش شکاف درآمدی بین شهر و روستا شد.
پردرآمدترین استانها
براساس گزارش مرکز آمار ایران، پردرآمدترین استان ایران طبق الگوی سالهای قبل استان تهران بوده است. در حالی که میانگین درآمد خانوارهای شهری طی سال ۱۴۰۰ حدود ۱۱۲ میلیون تومان بوده، این مقدار برای استان تهران نزدیک به ۱۶۰ میلیون تومان بوده است. در رتبه دوم استان البرز قرار دارد که مجموع میانگین درآمد خانوارهای آن حولوحوش ۱۳۳ میلیون تومان بوده است. مازندران با حدود ۱۲۵، یزد با ۱۲۱ و اصفهان با حدود ۱۱۱ میلیون تومان به ترتیب در رتبههای سوم تا پنجم جای گرفتهاند. در رتبه ششم آذربایجانغربی با ۱۱۰ میلیون تومان، در رتبه هفتم فارس با ۱۰۹ میلیون و ۹۰۰ هزار تومان، در رتبه هشتم بوشهر با حدود ۱۰۷ میلیون تومان، در رتبه نهم آذربایجانشرقی با ۱۰۶.۵ میلیون تومان و در رتبه دهم کهگیلویهوبویراحمد با ۱۰۵ میلیون تومان قرار دارند.
کرمان، کمدرآمدترین استان ایران در سال ۱۴۰۰
شاید تصور کنید کمترین درآمد خانوارها در سال ۱۴۰۰ مربوط به استان سیستانوبلوچستان بوده است، اما باید بگویم اگر اینطور فکر کردهاید، دادههای مرکز آمار ایران میگوید تصور شما اشتباه است. براساس دادههای گزارش هزینه-درآمد مرکز آمار ایران، کمدرآمدترین استان ایران در سال ۱۴۰۰ کرمان با ۷۱ میلیون و ۱۰۰ هزار تومان بوده است. سمنان با ۷۲.۶ میلیون تومان دوم، اردبیل با ۷۳.۱ میلیون تومان سوم، کرمانشاه با ۷۴.۵ و خراسان شمالی با ۷۶.۵ میلیون تومان به ترتیب در رتبههای چهارم و پنجم با کمترین میزان درآمد در بین ۳۱ استان قرار دارند.
درآمد سیستانوبلوچستان بالاتر از ۵ استان!
اما سیستانوبلوچستان با ۷۷.۸ میلیون تومان میانگین درآمد خانوار، در رتبه ششم بین استانهای با کمترین درآمد قرار دارد. ایلام با ۷۸.۴، لرستان با ۷۹.۷، کردستان با ۸۲.۱ و استانهای هرمزگان و خراسانجنوبی هرکدام با ۸۳.۲ به ترتیب در رتبههای هفتم تا یازدهم قرار دارند. بالابودن درآمد استان سیستانوبلوچستان از پنج استان مذکور میتواند در نتیجه دو عامل رخ دهد: اولی بارگذاری برخی صنایع سنگین فلزی و معدنی و نفت پایه در این استان در کنار توسعه سواحل است. این اقدام منجر به شکلگیری قشری مرفه و پردرآمد، اما بهلحاظ جمعیتی با جمعیت اندک و عمدتا متخصصان مهاجر از شهرها و استانهای دیگر است. این اقدام بهواسطه اثر پایین اشتغالزایی صنایع مذکور، چندان موجب بهبود رفاه مردم استان نشده، اما میانگین درآمدی مردم این استان را بالاتر از چهار استان کرمان، سمنان، اردبیل و کرمانشاه نشانده است. مورد دوم شاید افزایش هزینههای رفاهی مردم از طریق افزایش رقم یارانههای حمایتی دولت در این استان نسبت به استانهای دیگر بوده است.
عجایبی از پردرآمدترین و کمدرآمدترین روستاهای ایران
درحالیکه پردرآمدترین مناطق شهری کشور مربوط به استان تهران است، اما در مناطق روستایی استان البرز اول و تهران دوم است. طبق دادههای مرکز آمار ایران، در سال گذشته میانگین درآمد سالانه خانوارهای شهری ۶۳.۷ میلیون تومان بوده و این مقدار در مناطق روستایی استان البرز ۱۱۵ میلیون و ۱۰۰ هزار تومان و در تهران ۱۰۱.۴ میلیون تومان بوده است. مناطق روستایی یزد با حدود ۱۰۰ میلیون تومان سوم، مازندران با ۹۸.۳ میلیون تومان چهارم و مناطق روستایی اصفهان با ۷۷.۷ میلیون تومان پنجم است. در مناطق روستایی کمدرآمدترین استان، سیستان و بلوچستان با ۲۵.۸ میلیون تومان بوده است. پس از این استان، مناطق روستایی خراسانشمالی با ۳۷.۷ میلیون تومان، خراسانجنوبی با ۳۸.۸ میلیون تومان، هرمزگان با ۴۲.۷ میلیون تومان، کردستان با ۴۷.۷ میلیون تومان، لرستان با ۴۹، کرمانشاه با ۵۱ و مناطق روستایی ایلام با حدود ۵۲ میلیون تومان به ترتیب کمدرآمدترین مناطق روستایی کشور بودهاند. نگاهی به الگوی درآمدی جامعه روستایی کشور نشان میدهد درخصوص استانهای کمدرآمد، خشکسالی، قهر طبیعت و فقر منابع طبیعی و آب کاملا با سطح پایین درآمدی روستانشینان رابطه مستقیمی دارد. بهعبارتی، استانهای با فقر منابع آب و با خشکسالی بیشتر، بیش از سایر استانها دچار فقر و محرومیت هستند. اما در استانهای با بیشترین درآمد وضعیت طور دیگری رقم خورده است. برای مثال درحالیکه کشور هلند در مساحت و بسیاری از شاخصهای اقلیمی و خاک و بارش و دما بسیار شبیه دو استان شمالی ایران یعنی گیلان و مازندران بوده و سالانه ۱۰۰ میلیارد یورو صادرات بخش کشاورزی دارد و به لحاظ شاخصهای توسعه و رفاه در دنیا در رتبههای بالا قرار دارد، اما استانهای مازندران و گیلان در رتبهبندی درآمدی بین ۳۱ استان رتبه جالبی ندارند.
این روستازدایی در نتیجه سیاستهای نامشخص و جزیرهای که کشور در حوزه روستایی از خود نشان داده و هیچوقت ارادهای برای اصلاح آن نبوده است. البته باید تاکید کنیم به جز دورهای که جهاد کشاورزی در مناطق روستایی کشور به امر ترویج و بهبود بهرهوری و افزایش دانش کشاورزان مشغول بود، در دورههای دیگر و از جمله با ادغام وزارتخانه کشاورزی و جهاد، امر توسعه در مناطق روستایی به حال خودش رها شد. خوزستان دیگر استانی است که بخش عمدهای از محصولات کشاورزی ایران را تامین میکند، اما در کمال تعجب مناطق روستایی این استان در رتبه ۱۹ بین ۳۱ استان قرار دارد. به نظر میرسد حتی سهم بالای تولید در استانی همچون خوزستان بهواسطه اینکه در نتیجه بهبود بهرهوری رخ نداده، نتوانسته در افزایش رفاه ساکنان نقاط روستایی این استان اثرگذار باشد.
شاید تصور کنید کمترین درآمد خانوارها در سال ۱۴۰۰ مربوط به استان سیستانوبلوچستان بوده است، اما باید بگویم اگر اینطور فکر کردهاید، دادههای مرکز آمار ایران میگوید تصور شما اشتباه است. براساس دادههای گزارش هزینه-درآمد مرکز آمار ایران، کمدرآمدترین استان ایران در سال ۱۴۰۰ کرمان با ۷۱ میلیون و ۱۰۰ هزار تومان بوده است. سمنان با ۷۲.۶ میلیون تومان دوم، اردبیل با ۷۳.۱ میلیون تومان سوم، کرمانشاه با ۷۴.۵ و خراسان شمالی با ۷۶.۵ میلیون تومان به ترتیب در رتبههای چهارم و پنجم با کمترین میزان درآمد در بین ۳۱ استان قرار دارند.