صدای کودکان بازمانده از تحصیل را میشنوید؟. قمر تکاوران
هر سال تعداد زیادی کودک در این مرزوبوم از تحصیل بازمیمانند. این قضیه آنقدر حل نشده که دیگر برای همه عادی شده است. مسئلهای که هرگز نباید برایمان عادی میشد، چراکه تحصیل حق همۀ کودکان است. داشتن مدرک معتبر و دریافت مجوز ورود به مدرسه از مهمترین دلایل بازماندگی از تحصیل است. امسال دو گام به فرایند ثبتنام کودکان مهاجر در مدرسه اضافه شد و ازهمینرو بهنظرمیرسد کودکان بیشتری از ورود به مدرسه بازماندهاند. کودکان مهاجر برای ثبتنام در مدرسه ابتدا باید در سامانۀ سهما ثبتنام میکردند که شرح مشکلات این سامانه در این مقال نمیگنجد؛ اما همینقدر باید تأکید کرد که این سامانه تسهیلی در روند ایجاد نکرد و مازاد بر این، امسال دانشآموزان باید پس از گرفتن مجوز ثبتنام در مدرسه، در سامانۀ «مایمدیو» نیز ثبتنام میکردند تا روند ثبتنامشان کامل شود. این کاغذبازیهای اداری طاقتفرسای ثبتنام موجب شد که برخی نتوانند این مسیر را تا انتها بروند. هرچند به انتها رساندن این مسیر اداری هم پایان داستان تحصیل کودکان مهاجر نبود. سازمان ملی مهاجرت همزمان با شروع سال تحصیلی اعلام کرد ۵۰۰ هزار کودک در سامانۀ سهما ثبتنام کردهاند. میدانیم که این ۵۰۰ هزار نفر با ثبتنام در این سامانه دانشآموز نمیشوند و برای دانشآموز شدن باید ادامۀ مسیر را هم طی کنند! پارسال آموزشوپرورش اعلام کرده بود ۶۷۰ هزار دانشآموز افغانستانی در مدارس ایرانی تحصیل میکنند. سؤال اینجاست که این ۱۷۰ هزار نفر کجا هستند؟
موج مهاجرستیزی برنده شد
مسئله فقط روند اداری نبود. بسیاری از کودکان با وجود دریافت کد یکتا که برای ثبتنام در مدرسه الزامی بود، نتوانستند در مدرسه ثبتنام کنند. خبرهایی رسید از اینکه برخی از این کودکان، باوجود اینکه ثبتنامشان در مدرسه کامل شده بود و چندوقت از مدرسه رفتنشان میگذشت، بهخاطر ملیتشان از مدرسه اخراج شدهاند، کلاسها تفکیک شده، نیمکتها تفکیک شده و درخواستهای والدین ایرانی برای اخراج دانشآموزان افغانستانی ادامه دارد. بهنظر میرسد موج مهاجرستیزی فضای مجازی کار خودش را کرده است. البته اینجا هم پایان داستان نیست و همچنان سختتر شدن شرایط برای تحصیل کودکان ادامه دارد و هر روز کودکان بیشتری از تحصیل بازمیمانند. کودکان بازمانده از مدارس دولتی برای یادگیری سواد راهی مدارس خودگردان و سمنها میشوند. جایی که تنها پناهگاهشان است. حالا شرایط برای این مدارس هم هر روز مشکلتر میشود.
باز هم داستان تلخ کتاب درسی
سه ماه از سال تحصیلی میگذرد و بچهها همچنان کتاب درسی ندارند. آموزشوپرورش توزیع کتاب درسی را فقط از سامانۀ کتاب درسی انجام میدهد. هر سال دانشآموزان مدارس خودگران و سمنها با سختی زیاد میتوانستند بعد از گذشت دو ماه از سال تحصیلی که سامانه برای خرید آزاد باز میشد، یعنی اواخر آبانماه، کتابهایشان را تهیه کنند که البته همۀ بچهها هم این امکان را نداشتند. امسال آموزشوپرورش این امکان را هم برداشته است و الان که اول دیماه است، هنوز سامانه برای خرید آزاد کتاب باز نشده است. انگار موج مهاجرستیزی اینبار خیلی قویتر عمل کرده و توانسته روزنههای روند اداری را هم که برای کودکان باز بود، ببندد. سخت کردن دسترسی به کتاب درسی چه توجیهی دارد؟ کودکانی که نتوانستهاند در مدارس دولتی وارد شوند و اکثریت هم کد یکتا ندارند، چطور باید به کتاب دسترسی پیدا کنند؟ حالا که سه ماه از سال گذشته هم قرار نیست برای کتاب این کودکان چارهای اندیشیده شود؟ کتاب درسی که حداقلی برای آموزش است.
بدون مدرکها حذف شدهاند
حالا همۀ کارها به کد یکتا وابسته شده است، آیا نمیدانیم که اکثریت کودکان بازمانده از تحصیل هنوز کد یکتا ندارند؟ کودکان بدون مدرکی که امسال در مدارس ثبتنام نشدند، باید چطور به کتاب دسترسی پیدا کنند؟ کودکانی که براساس فرمان رهبری باید الان در مدارس دولتی مشغول به تحصیل باشند؛ اما نهتنها در مدرسه نیستند، بلکه همان حداقلی از آموزش که بیرون از مدرسه در پی فراگرفتنش هستند هم بهدلیل نداشتن کتاب درسی برایشان ممکن نیست. امسال شرایط برای درس خواندن سختتر شده است و کودکان بیشتری از تحصیل بازماندهاند. چه توجیهی برای سختترشدن شرایط تحصیل کودکان وجود دارد؟ کسی صدای این کودکان را میشنود؟ یا همگان گوش به صدای پرقدرت موج مهاجرسیتز سپردهاند و قرار است از آن پیروی کنند؟