امید به روزهای بهتر
سال 98 با همه اتفاق های عجیب و غریبش گذشت، سالی که پر بود از حوادثی که شاید این اندازه اش را فقط می توانستیم در فیلم های هالیوودی تصور کنیم اما هر چه بود، حالا صدای نفس های به شماره افتاده اش را می توان شنید، اکنون قصد داریم، درست در لحظه ای که تا رسیدن سال 99 نفسی بیشتر فاصله نیست، سال 98 که شاید یکی از عجیب ترین سال های ایران باشد را مرور می کنیم، مرور می کنیم به امید اینکه به خود یادآوری کنیم که همه چیز گذرا است و همان طور که خوشی نمی ماند، غم هم ماندنی نیست و این معجزه زندگی است و تنها با امید است که می توان زندگی کرد، امید برای سالی نو هوایی نو و آرامشی نو ، آرامشی که حق همه مردم این جهان است ، سال 99 انتظار تو را می کشیم در حالی که پریم از خاطره های تلخ و شیرین سال 98، اینجا هنوز سال 98 هشت است و ما امیدوارانتظار سال نو را می کشیم. سال 98 که این چنین گذشت.
سیل فروردین، نوروز را به کام هم وطنانمان تلخ کرد
از چند شب قبل از لحظه تحویل سال، باران می بارید خیلی از استان های کشور باران را شدیدتر تجربه کردند، هنوز سفره های هفت سین پهن بود که خبر آمد گلستان، مازندران و خرسان شمالی درگیر سیل شده اند، سیلی که فقط خسارت مالی نداشته و جان 17 نفر را هم گرفت و خانواده هایی را سیاه پوش کرد این سیل آن قدر شدید بود که به گفته کارشناسان در صد سال اخیر بی سابقه بود، تصویرهای پر هراس منتشر شده از ماشین هایی که آب آنها را می برد، هیچ وقت از حافظه پاک نمی شود یک روز از سال گذشته و جبهه بارشی هنوز در کشور بود و کمی بعد تر، 5 فروردین استان فارس، خوزستان و کرمانشاه هم اسیر سیل شدند راه های بسیاری از روستاها بسته و جان تعداد زیادی از مردم به خطر افتاد و 23 نفر هم در این سیل جان باختند اما انگار باران هنوز قرار باریدن داشت، 11 فروردین لرستان و همدان و جان باختن 21 هم وطن دیگر، انگار نوروز و بهار 98 ، سیاه پوشیده بودند برای عزا داری ایران.
بازگشت شیر ایرانی به کشور
اردیبهشت ماه مهربانی بود، در این ماه بعد از 80سال یک قلاده شیر ایرانی که از زمان سلسله قاچار به دلیل شکار بی رویه در ایران وجود نداشت از باغ وحشی در انگلستان به ایران بازگشت و اکنون در باغ وحش ارم تهران است .
نجفی شهردار اسبق تهران مرتکب قتل شد
خرداد، ماه پر اتفاقی بود از رفتن کی روش مربی تیم ملی فوتبال بعد از 8 سال تا ساقط شدن پهباد جاسوسی آمریکایی در هرمزگان. در میان این حجم اتفاقات خرداد، اعتراف نجفی شهردار اسبق تهران، به قتل همسرش یکی از عجیب ترین بود، 10 ساعت بعد از قتل همسر نجفی، او به قتل اعتراف کرده و خود را تحویل نیروی انتظامی داد و هنوز تکلیف حکم این پرونده مشخص نشده است .در همین ماه نخست وزیر ژاپن به ایران سفر کرد، بعد از انقلاب اسلامی این اولین سفر یک نخست وزیر ژاپنی به ایران بود.
قهرمانی تیم والیبال جوانان ایران
تابستان ایران پر از خبرهای خوب بود قهرمانی تیم والیبال جوانان ایران در جهان، نتیجه ای بی سابقه ای که دل ایرانیان را گرم کرد، 6 مرداد، این قهرمانی مهمان دل ایرانیان بود و بعد از آن در 30 شهریور بازهم قهرمانی تیم والیبال در قاره آسیا با پیروزی بر استرالیا را تجربه کردیم.
پاییز با ورود زنان به ورزشگاه ها آمد
18 مهر 98 ، زنان بالاخره موفق شدند دوباره برای تماشای بازی فوتبال به ورزشگاه ها بروند، بازی ایران کامبوج و در این بازی، 14 گل ایران خاطره ای شیرین مضاعفی را برای زنان و همه ایران رقم زد. گرانی بنزین در آبان ماه و افزایش قیمت هر لیتر بنزین به سه هزار تومان یکی دیگری از اتفاقات مهم و تاثیر گذار ایران در این سال بود، این افزایش قیمت اعتراضات و اغتشاشاتی را در پی داشت که در جریان آن تعدادی از هم وطنان ما جان خود را از دست دادند.
شهادت سردار سلیمانی و سیاه پوش شدن سراسر ایران
پاییز نیز با همه تلخی هایش گذشت اما زمستان سردتر و تلخ تر از راه رسید، دی ماه ،انگار برای کرمانی ها، ماه دل کندن و رفتن است، 13 دی در یک حمله تروریستی به دستور رییس جمهور آمریکا، سردارسلیمانی به شهادت رسید در این حمله که در فرودگاه بغداد اتفاق افتاد، سردار حاج قاسم سلیمانی، سردارکرمان و ایران، با جمعی از همراهانش شهید شد و ایران را در بهت از دست دادن یک حامی همیشگی قرار داد، بعضی گلوی ایران را می فشرد که وصف شدنی نبود انگار همه ایران او را می شناختند، انگار همه آمده بودند تا با او با آن یار همیشگی وداع کنند و این وداع تلخ تر شد وقتی که در کرمان به دلیل کاهلی مسوولان شهری، با انتخاب مسیراشتباه برای تشییع، بیش از 50 نفراز هم شهری های کرمانی فوت شدند و کرمان را عزادار تر از همیشه کردند. اما انگار این تلخی ادامه دار بود، سقوط پرواز 752 اوکراین در 18 دی غم تازه ای بود، در این حادثه که یکی از هولناک ترین حوادث تاریخ هواپیمایی ایران بود، 176 نفر از هموطنان ما از دست رفتند.درد های زمستان 98 دامن حیوانات را هم گرفت، مرگ هزاران پرنده مهاجر در تالاب میانکاله، دل هر انسانی را به درد می آورد، بهمن ماه بود و فلامینگو های مهاجر دسته دسته در تالاب می مردند، مرگی که دلیل آن را مسمومیت با سم بوتولیسم اعلام شد، ظاهرا وجود این سم به دلیل وارد نشدن آب بالا دست به تالاب بود. زمستان 98 انگار قرار بود سنگ تمام بگذارد، درست یک ماه بعد از شیوع ویروس کرونا در چین، اولین مورد ابتلا در استان قم مشاهده شده و ویروس کرونا وارد ایران شد، این ویروس سبک همه زندگی ها را تغییر داد، مدارس تعطیل، اصناف تعطیل و حتی روز های پایانی و انتظار نوروز هم تغییر کرد و تا لحظه تنظیم گزارش در کشور 16 هزار و 169 نفر را مبتلا و 988 نفر را کشت. ویروسی که هنوز هیچ درمانی برای آن نیست و سراسر دنیا را در گیر خود کرده است.در گیر و دار کرونا و التهاب و ترس از آن، حضور کادر درمانی در سراسر کشور به دل ها امید می دهد، مردان و زنان متخصصی که با حداقل امکانات در کنار بیماران حضور داشته و به آنها امید می دهند و بی شک ایران با این امید همیشه زنده می ماند.