بعد از گذشت ۲۰ سال، بمیها همچنان تاوان زلزله پنجم دیماه ۸۲ را پس میدهند، آسیبهای اجتماعی و روانی زلزله دامن مردم این شهر را گرفته است. تکانههای اجتماعی زلزله ۵ دی ادامه دارد
گزارش ایرنا
تبعات زلزله ویرانگر ۲۰ سال پیش بم دامن این شهر و مردمش را رها نکرده و نمیکند؛ زمینلرزه تنها ساختمانها را فرونمیریزد، زندگی، روان و بسیاری از ساختارهای فکری و فرهنگی افراد را نیز فرومیپاشد و در نبود نظام و ساختار علمی و هدفمند بازسازی روان حتی پس از ۲۰ سال، تبعاتی همچون زنانِ شوهردارِ تنها و شوهران و پدرانی فراری را روی دست جامعه میگذارد.
بم بعد از زلزله بزرگ پنجم دیماه ۸۲ نهتنها خسارات جانی و مالی زیادی متحمل شد و حدود ۳۰ تا ۵۰ هزار نفر جان خود را از دست دادند در سالهای بعد از آن هم پدیدههای روانی اجتماعی و فرهنگی بسیاری دامن ساکان این شهر را گرفت در این گزارش روایتهایی از برخی زنان این شهرستان آمده است که نهتنها نشئتگرفته از شرایط و آسیبهای مختلف، است؛ بلکه نشان از تبعات بسیاری در حوزه آسیبهای اجتماعی است.
زنانی که بهاجبار با مردانی غیر بمی که برای کمک به بازسازی شهر به نام مهندس یا استادکار از دیگر نقاط کشور به این شهر آمده بودند، ازدواج دایمی یا موقت کردند، این مردان بچه یا بچههایی را در دامن این زنان گذاشتند و بعد از اتمام کارشان در بازسازی فیزیکی ساختمانها نیز، زن، فرزند و بم را رها کردند و برای همیشه رفتند.
حالا این زنان ماندهاند با انبوهی از گرفتاریهای مربوط به خود و فرزندان؛ از مشکلات اعصاب و روان، اعتیاد خود و فرزند، نابسامانی زندگی و آسیبهای اجتماعی، تنهایی و بیکسی که مدام برای آنان و دیگران مشکل میزاید.
وصلتهایی از سر اجبار
برخی یافتههای علمی و پژوهشها نیز تأیید میکنند که در بم، بعد از زلزله، تغییری در روند الگوی انتخاب همسر را شاهد بودهایم؛ یکی از این پژوهشها که بخشی از یافتههای آن نیز منتشر شده نشان میدهد بعد از فاجعه در بم ما با انواع خانواده مواجه هستیم، یعنی «خانوارهایی که فقط مرد خانواده زنده مانده است، خانوادههایی که فقط زن خانواده زنده مانده است، خانوادههایی که مرد خانواده و فرزندان زنده ماندهاند، خانوادههایی که زن خانواده و فرزندان زنده ماندهاند، خانوادههایی که زن و مرد فقط زنده ماندهاند، خانوادههایی که فقط فرزندان زنده ماندهاند».
آنچه در این زمینه مدنظر و محل پرسش قرار میگیرد اینکه چگونه یک پدیده انسانی اجتماعی مانند ازدواج تحتتأثیر فجایع طبیعی تأثیر میپذیرد چه عواملی در شکلگیری ازدواج اجباری زنان در فاجعه تأثیرگذار است و نیز راهبردهای انتخابی زنان جوان در مقابل فشار اطرافیان برای پذیرش ازدواج اجباری چه بوده است و ازدواج اجباری در زندگی شخصی و اجتماعی زنان چه پیامدهایی به همراه دارد؟.
برخی یافتههای این پژوهشها نیز تأیید میکند که برخی افراد خانواده یا خویشاوندانی که برای بازماندگان زلزله باقیمانده بودند، زنان یا دختران را به ازدواج اجباری اجبار کردهاند و ازدواجهایی شتابزده، مصلحتی و اجباری را نیز شاهد بودهایم. ازدواج از سر تنهایی یا زشت بودن تنها بودن زن بیوه در محله یا آزار دیدن توسط برخی افراد نیز گزارش شده که در ازدواجهای اجباری یا مصلحتی نقش داشته است.
افزایش شیب ازدواج
یافتههای علمی و نیز آمارهای ثبت ازدواج نیز اثبات میکند که در سالهای اولیه بعد از زلزله شاهد افزایش نرخ ازدواج در این منطقه بودهایم.
اما برخی مددکاران اجتماعی نیز که سالها در این شهرستان فعالیت کردهاند تأیید میکنند با شمار قابل تأملی از چنین زنانی مواجهه داشتهاند و اینچنین روایت میکنند: یکی از آسیبهای اجتماعی که بعد از زلزله در بم مشاهده شد پدیده تغییرات نوع و شکل ازدواج بود که تعدادی از زنان بهاجبار به عقد افرادی که به اسم مهندس یا استادکار وارد بم شده بودند درآمدند و بدون هیچ تعهدی بعد از پایان عملیات بازسازی، این زنان را با یک یا چند فرزند رها کردند و به شهرهای خود بازگشتند.
شواهد و نظرات کارشناسان حاکی است که زنان به دلیل شرایط خاص خود، تابوها و موانع فرهنگی حاکم بر جامعه، در جریان زلزله بم، متفاوتتر از مردان از این حادثه متأثر شدند و لذا باتوجهبه فشارهای ایجاد شده بیشتر یا متفاوتتر برای زنان به دلیل نقشهای جنسیتی آنان، باید از سوی ارائهدهندگان خدمات، سیاستگذاران و برنامهریزان حوزه سلامت جسم و روان، بهعنوان اولویت مهم در نظر گرفته شوند که گویا این خدمات یا وجود نداشتهاند یا اگر هم بوده، کامل و فراگیر نبوده است.
واقعیت موجود اینکه فاجعه، باعث تنها شدن تعداد زیادی از زنان به دلیل مرگ والدین یا همسرشان میشود، در این میان ارزشها و تابوهای جنسیتی اجتماعی، این گروه از زنان را برای رهایی از تنهایی یا ناامنی، به ازدواجی شتابزده، تحمیلی یا ترتیب داده شده مجبور، ترغیب یا هدایت میکند که به دلیل شوک ناشی از فاجعه، مقدمات استاندارد انتخاب همسر در آن به هر علت، اجرایی نمیشود و در نهایت، پیامدهای متعدد روانی و اجتماعی برای خود، خانواده و جامعه به دنبال دارد؛ از جمله زنانی که مجبور به ازدواج با مردان مسنتر از خود میشوند یا به ازدواج موقت با نیروهای غیربومی تن میدهند و یا همسر مردانی بیکار و معتاد میشوند.
در بم بنا به روایتها، برخی زنان هستند، یا شاهدان و مددکاران اجتماعی تأیید میکنند که پدیده تغییرات ازدواج را در نتیجه زلزله بم شاهد هستیم؛ و کم نیستند زنانی که بهویژه در مناطق فقیرنشین بهاجبار به عقد شوهرانی درآمدهاند یا گروهی دیگر همسر شوهرانی موقتی شدهاند که خیلی سال است دیگر در کنارشان نیستند و بنای برگشتن هم نداشتهاند یا ندارند.
در زمینه ضرورت بازسازی روانی بم، مسئلهای که خیلی سال است در این شهرستان احساس میشود.
آسیبهای اجتماعی که هنوز از زلزله نشات میگیرند
اما فاطمه کمالالدینی مددکار اجتماعی انجمن حمایت از زندانیان بم در خصوص آسیبهای اجتماعی و روانی بعد از زلزله سال ۸۲ به خبرنگار ایرنا گفت: بسیاری از آسیبهایی که در بم در بحث اعتیاد، افسردگی جوانان، بیماریهای اعصاب و روان و زنان و مردان درگیر آن هستند از زلزله سال ۸۲ که اکثر خانوادهها درگیر آن بودن نشئت میگیرد و اکنون بسیاری از زنان و مردان ما دچار این آسیبها شدهاند.
او درعینحال با اشاره به پدیده زنانی که همسرانشان در کنارشان نیستند، افزود: در زمان زلزله ازدواجهایی رخ داد و افراد غیربومی که برای ساختوساز به این شهر آمدند ازدواج کردند و یکسری از این افراد با وجود ابتلا به مواد صنعتی بعد از مدتی که از ساختوساز بم گذشت، همسران خود را رها کردند و اکنون نیمی از زنانی که اعتیاد دارند، همین زنانی هستند که همسرانشان آنان را معتاد و رهایشان کردهاند و این موضوع باعث شده معضل اعتیاد از مادر نیز به فرزند برسد و همینطور فراگیر شده است.
کمالالدینی ادامه داد: یکسری مناطق آسیبدیده در شهرستان بم وجود دارد که اکثر ساکنان این مناطق مهاجرانی هستند که به دلیل وضعیت بد اقتصادی به حومه شهر رفتهاند تا با قیمت مناسبتر زمین یا کانکس بتوانند گذران امور کنند و بیشتر آنان نیز از طریق زبالهگردی امرارمعاش دارند.
به گفته او، جوانان این مناطق اغلب دچار اعتیاد به مواد صنعتی شدهاند و این چرخه متأسفانه در این منطقه ادامه دارد که کمکم به بافت اصلی شهر نیز میرسد.
کمال الدینی اظهار داشت: بحث دیگر، اعتیاد کودکان ما در این مناطق است که تعدادشان بسیار زیاد شده؛ زمانی که مادر مصرفکننده بوده فرزند نیز در زمان بارداری مادر به اعتیاد دچار شده است.
اعتیاد کودکان از نگاه آمار
مددکار اجتماعی انجمن حمایت از زندانیان بم عنوان کرد: از پایان سال ۱۴۰۱ تا آذرماه امسال حدود ۴۰ کودک زیر ۱۵ سال که اعتیاد شدید داشتند را ترک دادیم و این آمار جدا از کودکانی است که برای درمان به کرمان رفتهاند یا توسط پزشکان متخصص در بیمارستان بستری و ترک داده شدهاند.
آسیب روحی بم در برنامهها دیده نشده
این مددکار اجتماعی اضافه کرد: مشکل دیگر، بیماران اعصاب و روان است که عاملان اصلی بسیاری از خودکشیها به شمار میروند؛ همچنین بسیاری از مراجعهکنندگان ما بیماران اعصاب و روانی هستند که نیاز به بستری دارند تا دوره زمانی درمان را طی کنند؛ اما متأسفانه در شهرستان بم به جسم توجه میکنند؛ اما بهسلامت روح و روان توجه لازم نمیشود.
او با بیان اینکه در بیمارستان پاستور بم بخش کوچکی به بیماران اعصاب و روان اختصاصیافته است عنوان کرد: تنها ۲ پزشک متخصص اعصاب و روان در بم بیماران را بستری میکنند که هر کدام ۱۰ تخت برای بستری در این بیمارستان دارند؛ اما حداقل به ۱۰۰ تخت برای بستری این بیماران نیاز داریم.
این مددکار اجتماعی توضیح داد: باید در بیمارستان پاستور به بخش اعصاب و روان و اعتیاد کودکان توجه ویژهای شود؛ زیرا بیماران اعصاب و روانی که برای درمان نیاز به بستری دارند به دلیل کمبود تخت ماهها انتظار میکشند، درحالیکه برخی از این افراد نمیتوانند تحمل کنند و شاید در برهه زمانی انتظارشان برای درمان با اتفاقات ناگواری مانند درگیری، قتل و خودکشی روبهرو شوند.
کاهش رده سنی درگیر با اعصاب و روان
او اضافه کرد: درگذشته رده سنی افراد مبتلا به بیماریهای اعصاب و روان ۳۵ سال به بالابود اما اکنون رده سنی ۱۶ تا ۳۵ سال را شامل میشود که این افراد همگی خودشان آسیبدیدهاند.
کمالالدینی تصریح کرد: آمیختگی بخش اعصاب و روان و اعتیاد کودکان نیز از دیگر مشکلات ماست زیرا کودکی نیاز به ترک دارد و هنگامی که درگیر تنش اعصاب میشود و باید فشار روحی و روانی ترک اعتیاد را تحمل کند به دلیل بستریشدن در بخش اعصاب و روان ناراحتیهای ناشی از این بیماران را میبیند و کودک دچار تشنج میشود.
۵۰ کودک منتظر نوبت ترک اعتیاد
این مددکار اجتماعی گفت: ترک اعتیاد کودکان زیر ۱۵ سال درگذشته بهصورت رایگان در بیمارستان پاستور انجام میشد؛ اما در سال جاری این امر امکانپذیر نیست و ما نتوانستیم کودکی را برای ترک بستری کنیم.
وی ادامه داد: بستری هر کودک مبتلا به اعتیاد برای ترک هزینهای افزون بر ۲۰ تا ۳۰ میلیون نیاز دارد و اکنون ۵۰ کودک در رده سنی چهارتا ۱۵ سال برای ترک اعتیاد منتظر نوبت هستند.
کمبود روانشناس در مدارس
او به روی دیگر این سکه نیز با عنوان کمبود روانشناس در مدارس اشاره و بیان کرد: کمبود روانشناس در مدارس نیز از دیگر مشکلات است؛ روانشناس در مدارس میتواند دانشآموزی که دچار آسیب روحی شده را شناسایی کند؛ زیرا این دانشآموزان درونگرا یا پرخاشگر هستند که مشاوره بهموقع میتواند یکسری بحرانها را کمتر کند.
این مددکار اجتماعی اظهار داشت: ۴۰ درصد افراد که اقدام به خودکشی میکنند، این عمل منجر به مرگ آنان میشود و متأسفانه ۴۰ درصد فرزندان و کودکان شهرستانهای شرقی استان درگیر اعتیاد شدهاند.
باتوجهبه شرایط موجود در بم، طراحی و تدوین ساختاری هدفمند و علمی برای انجام اقدامات تکمیلی بازسازی روانی در بم، شناسایی آسیبدیدگان و گروههای هدف آسیبپذیر، تمرکز بر زنان درگیر آسیبهای اجتماعی، ایجاد ظرفیتهای مددکاری و روانشناسی، روانپزشکی و نیز افزایش ظرفیتهای بستری برای درمان این دسته از افراد و بهرهگیری علمی از برنامههای جمعی یا رسانهای متناسب با درمان سوگ از جمله راهکارها و پیشنهادهایی است که عنوان میشود در بم باید اجرایی شود.