برآوردهای کمیسیون عالی پناهندگان سازمان ملل نشان داد:مهاجرت ۱۳ درصد از جمعیت کشور افغانستان به ایران

منتشر شده در صفحه صفحه نخست | شماره 1973

بنا به برآوردهای کمیسیون عالی پناهندگان سازمان ملل در ژوئن ۲۰۲۴، حدود ۳٫۷ میلیون افغان در ایران زندگی می‌کردند یعنی تقریباً ۵۰درصد کل جمعیت مهاجر افغانستانی در خارج کشور، و حدود ۱۳ درصد کل جمعیت افغانستان! در این میان تنها نزدیک به ۲۰ درصد مهاجران افغانستانی مقیم ایران دارای برگه اقامت بوده‌اند.
بشر از آغاز زندگی اجتماعی پیوسته در حال کوچ و مهاجرت بوده است. مهاجرت نیز همواره دلایل اقتصادی و سیاسی و فرهنگی داشته است. اگر نظریه مهاجرت نخستین انسان‌ها (Homo sapiens) از آفریقا به سایر نقاط دنیا دقیق باشد، آن‌گاه باید پذیرفت که مهاجرت پدیده‌ای است به قدمت طول تاریخ بشر. امواج مهاجرت و تغییرات فرهنگی، در دوران‌های مختلف زندگی انسان، نقشه‌ جمعیتی، اقتصادی و فرهنگی مناطق مختلف جهان را شکل داده است. تاثیرات روند مهاجرت در سطح کلان (Macro Level) دوسویه است. از یک طرف، کشور میزبان نیروی کاری را دریافت کرده، که معمولاً جوان و کارآمد است، بدون آن که برای پرورش و تربیت این نیروی انسانی هزینه‌ای پرداخت کرده باشد. در سوی مقابل هم کشوری که از آن مهاجرت صورت پذیرفته، سرمایه‌ انسانی‌اش را از دست داده است.
براساس براوردها، طی دو دهه گذشته بیش از ۱۰میلیون افغان به دو کشور ایران و پاکستان پناهنده شده‌اند. این دو کشور به دلیل مهاجرپذیر نبودن این حجم بزرگ مهاجران را تنها به صورت موقت پذیرفته‌اند. با این حال پناهندگی افغان‌ها تنها به این دو کشور خلاصه نمی‌شود و می‌توان گفت که افغان‌ها در سه‌چهارم کشورهای جهان پخش شده‌اند؛ حتی در کشورهای آفریقایی با وضعیت اقتصادی ضعیف. در دو سال گذشته نیز پس از سقوط دولت در افغانستان و بازگشت سلطه طالبان صدها هزار افغان که روزگاری با نیروهای خارجی در این کشور همکاری داشتند، به این کشورها منتقل شدند یا روانه کشورهای همسایه گشتند.
در دهة ۱۳۵۰ به‌دلیل رونق نفتی کشورهای خاورمیانه، کارگران افغانی در بازار کار ایران حضور یافتند. ولی این مهاجرت پس از شرایط سیاسی جنگ سرد، شتاب بیشتری به خود گرفت و پس از خروج شوروی‌ها از افغانستان این کشور دچار مشکلات ساختاری نوینی شد که پیامد آن، تاثیر بر زندگی مهاجران بود. پس از دوران جنگ سرد و پیدایی وضعیت‌های جدید در منطقه از جمله خروج شوروی از کشورهای آسیای میانه و کشور آذربایجان و کشف مقادیر عظیم نفت و گاز در این کشورها و تـوجه جهانی به آن نیز تغییرات و تحولات منطقه‌ای، اشکال جدیدی از وضعیت‌ها را شاهدیم که بر ماندگاری یا بازگشت مهاجران افغان تاثیرگذار بوده است.
به نوشته علیرضا جانزاده عوامل زیر در مهاجرت افغان‌ها به ایران موثر بوده است:
فقر، نابرابری اقتصادی و کاهش تولید کشاورزی
خشکسالی و بحران‌های محیطی در مناطق روستایی
ناامنی، جنگ‌های قومی و داخلی با فروپاشی دولت مرکزی پس از جنگ سرد.
بنا به استدلال جانزاده برخلاف برخی باورها، فشارهای سیاسی و فرهنگی در افغانستان نقشی کلیدی در انتخاب ایران ندارد، بلکه جاذبه‌های اقتصادی تعیین‌کننده‌ بوده است.
بنا به برآوردهای کمیسیون عالی پناهندگان سازمان ملل در ژوئن ۲۰۲۴، حدود ۳٫۷۵میلیون افغان در ایران زندگی می‌کردند یعنی تقریباً ۵۰درصد کل جمعیت مهاجر افغانستانی در خارج کشور، و حدود ۱۳ درصد کل جمعیت افغانستان!
در این میان تنها نزدیک به ۲۰ درصد مهاجران افغانستانی مقیم ایران دارای برگه اقامت بوده‌اند. با این حال، عرفات جمال، نماینده کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل در افغانستان گفته است: « پس از دهه‌ها تبعید، افغان‌ها بار دیگر آواره می‌شوند، بسیاری آنها با هیچ چیز به سرزمینی وارد می‌شوند، که کمتر آن را می‌شناسند.»
او از جامعه بین‌المللی خواسته است تا علاوه بر کمک‌های فوری، حمایت‌های بلندمدت برای ادغام مجدد پایدار ارائه دهند.
میهیونگ پارک، رئیس دفتر سازمان بین‌المللی مهاجرت (IOM) در افغانستان نیز می‌گوید: «اکثر بازگشت‌کنندگان بدون مدارک هستند. هر روز خانواده‌ها با کمترین دارایی و فقط لباس‌های تن خود می‌رسند و به گونه فوری به سرپناه، مراقبت‌های بهداشتی و حفاظت نیاز دارند. شرکای بشردوستانه آماده پاسخگویی هستند، اما ما نیازمند حمایت مالی جامعه بین‌المللی برای مقابله با این چالش هستیم.»
گزارش کمیسیون عالی پناهندگان سازمان ملل نشان می‌دهد که در سال ۲۰۲۴ این سازمان با حمایت جامعه بین‌المللی بیش از ۱۸۳ میلیون دلار برای حمایت میان‌مدت از بازگشت‌کنندگان و جوامع میزبان هزینه کرده و به بیش از ۴۶۰ هزار نفر بازگشت کننده از پاکستان و ایران کمک‌های اضطراری ارائه داده است، اما به دلیل کمبود بودجه، این حمایت‌ها در سال ۲۰۲۵ به‌شدت کاهش یافته است.
از سوی دیگر در نشست «مساله‌شناسی مهاجران افغان در ایران؛ الزامات و بایسته‌های سیاسی» که در دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه علامه طباطبائی با حضور عباس علی‌پور، مدیرکل تقسیمات کشوری وزات کشور، ماندانا تیشه یار، معاون پژوهشی و عضو هیات علمی دانشگاه علامه طباطبایی، رسول صادقی، عضو هیات علمی دانشگاه تهران، محمود مشفق، عضو هیات علمی و رئیس پژوهشکده مطالعات و سیاستگذاری اجتماعی دانشگاه علامه طباطبائی و احمد دراهکی، دبیر نشست و عضو هیات علمی دانشگاه علامه طباطبائی برگزار شد، صاحب‌نظران، توصیه‌های سیاستی خود را درخصوص ساماندهی جمعیت مهاجر افغان، به دولت مطرح کردند که چکیده آن در پی می‌آید:
توصیه‌های سیاستی
مهاجرت واقعه‌ای تاثیرگذار بر جمعیت‌های انسانی و انعکاس‌دهنده تغییرات در تار و پود جامعه مبدا و مقصد است؛ به همین دلیل ضرورت دارد بستر‌های ایجاد کننده این پدیده شناخته شوند تا سیاستگذاری هدفمندی صورت گیرد.
در ادامه به برخی از زمینه‌ها و بستر‌هایی که موجب مهاجرت افغان‌ها به ایران شد پرداخته می‌شود:
اتفاق پیش آمده و حاکمیت افرادی بر افغانستان که مردم با پیشینه ذهنی از آنها فرار را برقرار ترجیح دادند.
مسائل اقتصادی؛ برابر آمار سال ۲۰۲۳ درآمد سرانه هر افغان ۳۶۴ دلار در سال یعنی تقریبا ۳۰ دلار در ماه و کمتر از یک دلار در روز بود و طبق آمار ۲۰۲۴ نهاد‌های بین‌المللی، ۸۵ درصد از مردم افغانستان زیر خط فقر زندگی می‌کنند. یعنی می‌توان گفت که اصلا طبقه متوسط در این کشور وجود ندارد و تورم به صورت عجیبی منفی شده است، چون پولی در این کشور وجود ندارد. در سال ۲۰۲۳ افغانستان در بین ۱۸۰ کشور جهان رتبه ۱۶۲ را در فساد اقتصادی داشته است.
از نظر سیاسی؛ خفقان و سرکوب سیاسی آشکاری در این کشور دیده می‌شود. مطابق فتوا‌های اخیر مخالفان نظام واجب‌القتل هستند. در گزارش «خانه آزادی» در سال ۲۰۲۴ افغانستان نمره ۶ از ۱۰۰ را از منظر آزادی سیاسی داشت. تقریبا می‌توان گفت هیچگونه آزادی سیاسی در این کشور وجود ندارد، هیچ حزبی فعال نیست، افراد هم بلافاصله سرکوب می‌شوند.
از نظر اجتماعی نیمی از جمعیت افغانستان که زنان هستند از تحصیل و کار محرومند. به تازگی اعلام شد که دختران و زنان حتی اجازه تحصیل در رشته پزشکی زنان را هم ندارند؛ به این ترتیب زنان محکوم به مرگند، چون دچار هر نوع بیماری هم که شوند حق مراجعه به پزشکان مرد را هم ندارند. آمار خودکشی در سه سال اخیر در افغانستان به ویژه در میان زنان افزایش پیدا کرده است. اکثریت مردم جامعه حتی نمی‌توانند به زبان مادری که فارسی است صحبت کنند.
دختران اجازه دارند فقط تا کلاس ششم به مدرسه بروند که آن هم باید با ماسک دستکش و پوشیدگی سرتاپا باشد. در سال ۲۰۰۱ (آخرین سال دوره اول حکومت طالبان) تعداد دختران مدرسه‌ای صفر بود، این تعداد در سال ۲۰۱۸ به دو و نیم میلیون نفر رسید. برابر آمار‌های اخیر یک میلیون و چهارصد هزار دختر در افغانستان از تحصیل محروم شده‌اند. اقوام و پیروان مذاهب دیگر مثل شیعیان و اقوام هزاره در بعضی از مناطق با نسل‌کشی مواجه شده‌اند. مردم تاجیک و ازبک نیز صدمات مهلکی دیده‌اند. نکته دیگر گسترش مدارس حقانی در سطح کشور افغانستان است، مدارسی که دختران اجازه تحصیل در آنها را ندارند و پسران نیز تحت آموزش‌های ایدئولوژیک قرار می‌گیرند. برابر آخرین آمار، ۲۱ هزار مدرسه حقانی تاسیس
شده است. از نظر علمی افغانستان دچار بحران علمی است. بسیاری از دانشگاه‌های خصوصی تعطیل و شمار زیادی از استادان افغان مجبور به مهاجرت از این کشور شدند. با این بستر‌های اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی، به نظر می‌رسد مهاجرت افغان‌ها به ایران تداوم داشته باشد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

از «کاغذ وطن» بیشتر بدانید :

برخی از نویسندگان

برخی از مقالات

آمار سایت

  • کاربران آنلاین : 2
  • امروز: 474
  • دیروز: 310
  • هفته: 2,757
  • ماه: 13,799
  • سال: 137,479