بنیامین بهادری؛ ستاره‌ای که افول کرد!

منتشر شده در صفحه صفحه نخست | شماره 1741

بنیامین بهادری؛ ستاره‌ای که افول کرد!
نام «بنیامین بهادری» برای بسیاری از ما آشنا است و احتمالا همه ما را یاد آهنگ‌هایی مانند «دنیا دیگه مثل تو نداره» یا «ساعت، دیوار…» می‌اندازد که در دهه ۸۰ بسیار شنیده شدند و شاید امروز هم اگر این آهنگ‌ها را بشنویم با آنها زمزمه می‌کنیم. اما بهادری امروز دیگر آن بنیامین بهادری سابق نیست؛ شاید بهتر باشد بنویسیم: ستاره‌ای که افول کرد!
به گزارش ایسنا، همه ما سلبریتی‌هایی را می‌شناسیم که به واسطه شهرت و البته توانایی خود، هر آنچه را که بسیاری از مردم آرزویش را دارند در زندگی داشته‌اند و زندگی کاملا بر وفق مرادشان بوده است، اما به یک باره آنچه را که داشته‌اند به خاطر یک اتفاق غم‌انگیز، شوک روحی و یا رسوایی از دست داده‌اند. حتی گاهی انتشار اشتباهی یک عکس موجب نابودی شخصیت حرفه‌ای یک سلبریتی شده است.
اما یکی از هنرمندانی که به نظر می‌رسد از این دوران طلایی عبور کرده و به انزوای خود خواسته رسیده، بنیامین بهادری است؛ خواننده پاپ محبوب دهه هفتاد که حالا صفحه اینستاگرامش را به صحنه بزرگ اجرا ترجیح می‌دهد.
در حقیقت با ورود «بنیامین بهادری» به عرصه موسیقی، گویا موج جدیدی به وجود آمد و سبک و سیاق جدیدی در موسیقی شکل گرفت. بنیامین بهادری از آن دسته خوانندگان پاپی بود که می‌توان گفت امضای خود را در کارهایش داشت و با توجه به متفاوت بودن آثارش در بین سایر خوانندگان پاپ‌ آن زمان، مخاطبان بسیاری به خود جذب کرد.
آهنگ‌های بهادری مانند «آهای تو» یا «دنیا دیگه مثل تو نداره»، سادگی، کلمات و حال و هوایی عامیانه دارند که در عین حال نسبت به آهنگ‌های پاپی که در دهه ۸۰ منتشر می‌شد، متفاوت بودند. البته شاید برخی متخصصان نسبت به وجهه هنری آثار او انتقاداتی داشته باشند اما به هر حال اثرگذاری این آثار را نیز در میان مخاطبان نمی‌توان کتمان کرد.
بنیامین بهادری اما در اوج روزهای خوب و پس از انتشار چند آهنگ محبوب و گذران دوره‌ای در اوج، با مرگ تلخ همسرش در سال ۹۲ رو به رو شد؛ سانحه‌ای غم‌انگیز که شاید امروز بتوان آن را با انزوای او مرتبط دانست. انزوایی که با دوری چند ساله او از فعالیت جدی موسیقی و نحوه فعالیتش در فضای مجازی و البته با حواشی زیادی همراه بوده است.
به نظر می‌رسد که در سال‌های اخیر بهادری ترجیح داده به جای انتشار آهنگ جدید و یا برگزاری کنسرت، از طریق صفحه کوچک اینستاگرامش با مخاطبان خود ارتباط برقرار کند؛ او حالا از طریق این صفحه کوچک برای طرفدارانش گیتار می‌زند، می‌خواند، با آنها در خیابان راه می‌افتد و شعر می‌خواند، چله عشق برگزار می‌کند و…
نحوه فعالیت کنونی بهادری در فضای مجازی که زمانی فعالیت حرفه‌ای موفقی داشت، بسیار پرسش برانگیز است و ابهاماتی را درباره شرایط سلامت او مطرح می‌کند.
به هر حال این سوال در ذهن ما ایجاد شود که آخر چه می‌شود که یک سلبریتی که زمانی هر آنچه را که بسیاری در آرزویش بوده‌اند را داشته، امروز به این انزوای خود خواسته رسیده است؟
البته که فراموش نشود از این دست اتفاقات بسیار برای سلبریتی‌ها در جهان رخ می‌دهد، به گونه‌ای که حتی ممکن است طی یک شب تمام آن چیزی که یک عمر برایش تلاش کرده‌اند، نابود شود.
سلبریتی‌های بسیاری در جهان هستند که به خاطر اتهامات غلط و یا اقدامات نادرست، حرفه‌شان نابود شده و تا حد زیادی منفور شده‌اند. به هر حال باید در نظر بگیریم که رسانه امروز جهان و مخاطبان بسیار بی‌رحم هستند و با کوچکترین اشتباهی ممکن است هنرمندی را که سال‌ها با آثارش خاطره‌‎سازی کرده‌اند، به راحتی قضاوت کنند و کنار بگذارند. حال زمانی که آن سلبریتی خودخواسته تیشه به ریشه خود می‌زند که احتمال بازگشت دیدگاه مثبت مخاطبان به او بسیار کمتر است.
سبک و سیاق زندگی سلبریتی‌ها در برخی کشورها مانند کره جنوبی آنقدر برای مخاطبان حائز اهمیت است که فاش شدن رابطه عاشقانه آنها، موجب خشم طرفدارانشان و حتی نابودی حرفه آنها می‌شود.
البته که گاه حاشیه‌های سلبریتی‌ها عمدی است و از این راه سعی می‌کنند سر زبان‌ها بیفتند؛ چراکه اینگونه به واسطه پربازدید شدن یوتیوب یا اسپاتیفای درآمدزایی می‌کنند و حتی تبلیغات پردرآمد می‌گیرند.
اما واقعا چه می‌شود سلبریتی‌هایی که زندگی رویایی برایشان رقم می‌خورد و به ثروت کلانی می‌رسند، از یک جا به بعد دچار فروپاشی می‌شوند و به کلی حرفه آنها نابود می‌شود؟
در پاسخ می‌توان گفت که گاه نابودی حرفه برخی از سلبریتی‌ها لزوما به واسطه رفتار آنها نبوده و به خاطر تهمت‌های ناروا حرفه‌شان به ورطه نابودی کشیده می‌شود؛ همانند کوین اسپیسی که در اوج دوران کاری خود به خاطر اتهامات نادرست به طور کلی از هالیوود کنار گذاشته شد.
اما در بسیاری از موارد نیز، سلبیرتی‌ها نمی‌توانند همه آنچه را که در زندگیشان جریان دارند را هضم کنند و در نهایت حتی دچار فروپاشی می‌شوند.
به عنوان مثال «دوژا کت» که یک خواننده آمریکایی است، زمانی که به شهرت رسید، خواننده‌ای با آثار و ظاهری موجه بود اما اکنون کارش به جایی رسیده که بسیاری باور دارند روحش را به شیطان فروخته است و به همین دلیل هر جا که نام و نشانی از او باشد، مخاطبان ناسزایش می‌گویند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

از «کاغذ وطن» بیشتر بدانید :

برخی از نویسندگان

آمار سایت

  • کاربران آنلاین : 1
  • امروز: 4
  • دیروز: 135
  • هفته: 978
  • ماه: 4,301
  • سال: 57,897