صنایع برای بقا از سود سهام‌داران می‏‏‌زنند؛ تولید زیان با تقسیم سود

منتشر شده در صفحه صفحه نخست | شماره 1897

صنایع برای بقا از سود سهام‌داران می‏‏‌زنند؛ تولید زیان با تقسیم سود
اسکن دوساله ۲۰شرکت صنعتی در چهار رشته‌فعالیت مختلف نشان می‌دهد که صنعتگران به سمت خرج‌کردن سود انباشته برای رفع نیازهای روزمره کارخانه‌ها متمایل شده‌‌‌اند؛ فعالیتی که گاه در نتیجه اقتصاد دستوری حاصلی جز زیان ندارد.
تامین مالی مشکل همه صنایع است، آن هم وقتی دریافت تسهیلات از شبکه بانکی سخت و تامین مالی بورسی ناچیز است. در فقدان توسعه ابزارهای مالی و تنگنای انتشار اوراق برای جذب منابع، صنایع به سمت استفاده از سود انباشته برای رفع نیازهای مالی خود حرکت کرده‌اند.
اسکن دوساله ۲۰شرکت صنعتی در چهار رشته‌فعالیت مختلف نشان می‌دهد که صنعتگران به سمت خرج‌کردن سود انباشته برای رفع نیازهای روزمره کارخانه‌ها متمایل شده‌‌‌اند؛ فعالیتی که گاه در نتیجه اقتصاد دستوری حاصلی جز زیان ندارد. اثر بالای تورم و شوک نوسانات ارزی بر هزینه‌‌‌های بنگاه در کنار دسترسی پایین صنایع به تامین مالی موجب استفاده از اهرم «سود انباشته» در صنایع بورسی شده است؛ حال آنکه اغلب این صنایع قادر به تعدیل درآمد خود با تورم و ارز نیستند. ریشه این ناترازی در دخل و خرج تولیدکنندگان است که جیب تولید را خالی می‌کند و سبب تلاش برای بقا می‌شود.
در بافت سالم اقتصادی، یک واحد صنعتی باید سود بسازد و به نسبتی مشخص آن را بین سهامداران و پروژه‌‌‌های آتی تقسیم کند، اما شواهد موجود از بازار سهام ایران نشان می‌دهد که بخش بزرگی از صنایع به سمت خرج کردن سود قابل تقسیم حرکت کرده‌‌‌اند. خطر پنهان این موضوع در ناتوانی صنایع و برندها از خلق سود واقعی پنهان شده است. این یعنی هرچه زمان بگذرد، بنیه صنایع رو به ضعف رفته و توان سرمایه‌گذاری کاهش می‌‌‌یابد. کاهش سود انباشته (تقسیم‌نشده) در صنایع یکی از نشانه‌‌‌های اصلی این چالش‌‌‌ها به شمار می‌رود که بر رشد سرمایه‌گذاری، اشتغال‌زایی و پایداری تولید اثر گذاشته است. سود انباشته به‌‌‌عنوان یکی از منابع مهم تامین مالی داخلی شرکت‌ها، در توسعه فعالیت‌‌‌های تولیدی نقش کلیدی دارد. کاهش این متغیر، موجب افزایش وابستگی بنگاه‌‌‌ها به منابع مالی پرهزینه و پرریسک می‌شود؛ همچنین می‌‌‌تواند مسیر رشد اقتصادی را کند سازد.
عوامل موثر بر کاهش سود انباشته در صنایع ایران
یکی از دلایل اصلی کاهش سود انباشته در صنایع ایران، افزایش بی‌‌‌سابقه هزینه‌‌‌های تولید است. تحریم‌‌‌های اقتصادی و محدودیت‌های تجاری، واردات مواد اولیه و تجهیزات صنعتی را با مشکلات جدی مواجه کرده‌‌‌اند. بسیاری از شرکت‌های تولیدی برای تامین مواد اولیه موردنیاز خود، مجبور به خرید از واسطه‌‌‌ها با قیمت‌های بالاتر شده‌‌‌اند. علاوه‌بر این، نوسانات نرخ ارز تاثیر قابل‌‌‌توجهی بر قیمت تمام‌‌‌شده کالاها داشته است. افزایش هزینه‌‌‌های حمل‌‌‌ونقل، رشد قیمت انرژی و بالا رفتن نرخ دستمزدها، فشار مضاعفی بر بنگاه‌‌‌های اقتصادی وارد کرده و حاشیه سود آنها را کاهش داده است. در چنین شرایطی، بسیاری از شرکت‌ها توانایی حفظ سود انباشته را از دست داده و برای تامین هزینه‌‌‌های جاری خود با مشکلات مالی مواجه شده‌‌‌اند.
نرخ بالای تورم یکی دیگر از عواملی است که بر کاهش سود انباشته در صنایع ایران اثر گذاشته است. در اقتصادی که نرخ تورم دورقمی را تجربه می‌کند، ارزش واقعی سودی که شرکت‌ها کسب می‌کنند، کاهش می‌‌‌یابد. حتی در مواردی که شرکت‌ها موفق به ثبت سود اسمی بالایی شده‌‌‌اند، تورم بخش زیادی از این سود را بی‌‌‌ارزش کرده است. در چنین فضایی، بسیاری از بنگاه‌‌‌ها ترجیح می‌د‌‌‌هند به جای سرمایه‌گذاری در توسعه خطوط تولید، منابع مالی خود را صرف دارایی‌‌‌های غیرمولد مانند خرید ارز، طلا و مستغلات کنند تا از کاهش ارزش دارایی‌‌‌های خود جلوگیری کنند.
سیاست‌‌‌های مالی و مالیاتی دولت نیز از دیگر عواملی است که کاهش سود انباشته را تشدید کرده است. افزایش نرخ مالیات بر عملکرد شرکت‌ها باعث شده است تا بخش زیادی از سود شرکت‌ها به‌‌‌جای سرمایه‌گذاری مجدد، صرف پرداخت مالیات شود. علاوه بر این، سیاست‌‌‌های دولت در زمینه قیمت‌گذاری دستوری برخی کالاها، حاشیه سود صنایع مختلف را تحت‌تاثیر قرار داده است. به‌‌‌عنوان مثال، در صنایعی مانند فولاد، پتروشیمی و داروسازی، دولت با اعمال کنترل‌‌‌های قیمتی، مانع از انتقال هزینه‌‌‌های تولید به مصرف‌کننده شده و در نتیجه، سودآوری شرکت‌ها کاهش یافته است.مشکلات نظام بانکی و نرخ‌های بالای بهره نیز فشار مضاعفی بر بنگاه‌‌‌های صنعتی وارد کرده است.
در شرایطی که تامین مالی از طریق بازار سرمایه با نرخ‌های بالا همراه است، بسیاری از شرکت‌ها ناچار به دریافت تسهیلات بانکی شده‌‌‌اند. با توجه به نرخ‌های بالای تسهیلات تامین مالی بانک‌ها، هزینه مالی شرکت‌ها افزایش یافته و بخش زیادی از سود آنها صرف پرداخت بهره بانکی شده است. علاوه‌بر این، سخت‌‌‌گیری‌‌‌های بانک‌ها در ارائه تسهیلات به واحدهای تولیدی، به‌ویژه شرکت‌های کوچک و متوسط موجب شده است تا بسیاری از شرکت‌ها نتوانند سرمایه موردنیاز خود را تامین کنند و به‌‌‌ناچار پروژه‌‌‌های توسعه‌‌‌ای خود را متوقف ساخته یا از اندک سود انباشته باقی‌مانده در حساب‌‌‌هایشان برای تامین مالی پروژه‌‌‌های خود استفاده کرده‌اند.
پیامدهای کاهش سود انباشته در صنایع ایران
لازم است اشاره شود که در این گزارش منظور از سود انباشته، سود انباشته حقیقی شرکت‌هاست.کاهش سود انباشته در صنایع ایران پیامدهای گسترده‌‌‌ای برای اقتصاد کشور به همراه دارد. یکی از پیامدهای مهم کاهش سود انباشته شرکت‌ها، کاهش سرمایه‌گذاری در بخش تولید است. سود انباشته یکی از ‌‌منابع اصلی تامین مالی داخلی شرکت‌ها برای توسعه خطوط تولید، افزایش ظرفیت کارخانه‌‌‌ها و به‌‌‌روزرسانی تجهیزات است. کاهش این متغیر به معنای کاهش توان بنگاه‌‌‌ها در اجرای پروژه‌‌‌های توسعه‌‌‌ای است که می‌‌‌تواند موجب افت بهره‌‌‌وری و کاهش رقابت‌‌‌پذیری محصولات ایرانی در بازار شود. کاهش اشتغال یکی دیگر از پیامدهای کاهش سود انباشته در صنایع ایران است. هنگامی که شرکت‌ها توانایی سرمایه‌گذاری در توسعه فعالیت‌‌‌های خود را از دست می‌دهند، فرصت‌‌‌های شغلی جدید ایجاد نمی‌شود و حتی برخی از بنگاه‌‌‌ها مجبور به تعدیل نیروی انسانی خود می‌‌‌شوند. این موضوع در شرایطی که نرخ بیکاری در ایران بالاست، به تشدید مشکلات اجتماعی و اقتصادی منجر خواهد شد.
افزایش نوسانات بازار سرمایه و کاهش سود تقسیمی شرکت‌ها نیز از دیگر پیامدهای کاهش سود انباشته است. در سال‌های اخیر، بسیاری از شرکت‌های بورسی ایران با کاهش سودآوری و افت سود انباشته واقعی مواجه شده‌‌‌اند. این مساله باعث کاهش اعتماد سرمایه‌گذاران به بازار سهام شده و در نتیجه، خروج سرمایه از بورس و انتقال آن به بازارهای غیرمولد مانند ارز، طلا و مسکن را تشدید کرده است. کاهش نقدشوندگی بازار سرمایه، توانایی شرکت‌ها برای تامین مالی از طریق بورس را کاهش داده و آنها را بیش از پیش به منابع پرهزینه بانکی وابسته کرده است.
از طرفی روند سود تقسیمی در شرکت‌ها یکی از شاخص‌‌‌های کلیدی برای ارزیابی سلامت مالی آنها محسوب می‌شود. بررسی عملکرد ۲۰شرکت منتخب طی سال‌های اخیر نشان می‌دهد که بسیاری از آنها میزان سود نقدی کمی به سهامداران پرداخت می‌کنند. این کاهش نشانه‌‌‌ای از بحران نقدینگی و مشکلات مالی شرکت‌هاست. در سال‌های اخیر، با توجه به شرایط اقتصادی و مالی نامساعد، بسیاری از شرکت‌ها با چالش‌‌‌هایی در زمینه پرداخت سود تقسیمی مواجه شده‌‌‌اند.
از ثبات مالی تا بحران نقدینگی
سود تقسیمی یکی از شاخص‌‌‌های مهمی است که سرمایه‌گذاران برای ارزیابی عملکرد یک شرکت به آن توجه می‌کنند. این سود از محل سود انباشته یا جریان نقد عملیاتی پرداخت می‌شود و میزان آن نشان‌‌‌دهنده سیاست‌‌‌های مالی شرکت و توانایی آن در ایجاد درآمد پایدار است. شرکت‌هایی که به‌‌‌طور مستمر سود تقسیمی مناسبی پرداخت می‌کنند، معمولا از ثبات مالی بالاتری برخوردارند و اعتماد سرمایه‌گذاران را جلب می‌کنند.
در این زمینه، علیرضا توکلی‌‌‌کاشی، درباره وضعیت کاهش سود تقسیمی در شرکت‌ها و عوامل موثر بر آن اظهار کرد: سودآوری در شرکت‌ها به میزان متفاوتی کاهش یافته که یکی از دلایل اصلی آن، کاهش جریان نقدی ورودی است. یکی از دلایل کاهش نقدینگی آن‌‌‌ است که بسیاری از فروش‌ها نقدی نبوده‌‌‌اند.وی ادامه داد: با توجه به تورم بالا و افزایش نرخ ارز که به گرانی مواد اولیه نیز منجر شده است، شرکت‌ها به منابع مالی بیشتری نیاز دارند تا هم سرمایه در گردش خود را حفظ کنند و هم بتوانند مواد اولیه را برای تولید، تهیه کنند. منابع مالی بیشتر به شرکت‌ها کمک می‌کند تا حداقل بتوانند تولید خود را در سطح سال گذشته نگه دارند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

از «کاغذ وطن» بیشتر بدانید :

برخی از نویسندگان

برخی از مقالات

آمار سایت

  • کاربران آنلاین : 0
  • امروز: 848
  • دیروز: 323
  • هفته: 3,163
  • ماه: 8,353
  • سال: 89,367