رسانهها نفس گرفتة ریگان را ندیدند
دبیر ستاد ملی مقابله با گرد و غبار: وضعیت گرد و غبار در ریگان کرمان ازخوستان هم بدتر است اما در این منطقه مطالبهگری نبوده و کمتر هم در رسانهها مطرح شدهاند.
تصاویر مهگرفته و پرغبار خوزستان و سیستان و بلوچستان از یاد هیچکس نرفته است. این تصاویر تکراریِ هر ساله، خبر میدهند که عده بسیاری راهی بیمارستان شدهاند و عده دیگری به مهاجرت به سایر شهرها تن دادهاند. گرد و غبار البته فقط مختص این دو استان نیست و ۲۳ استان دچار و درگیر آن هستند و نامهای بسیاری این میان فراموش شدهاند. به گفته علی محمد طهماسبی بیرگانی، دبیر ستاد مقابله با گرد و غبار، ریگان در کرمان و جاسک در هرمزگان حتی از خوزستان و سیستان وضعیت دشوارتری دارند. با خیزش غبار در سالهای گذشته، توجه به ستاد ملی گردوغبار و عملکردش بیشتر شده و حالا استانهای مختلف برنامهها را با دقت بیشتری عملیاتی میکنند. طهماسبی در این گفتوگو از بیتوجهی به برخی مسایل مانند کاشت درختچههای غیرهمسان با محیط و همراهینکردن بعضی ارگانها برای پیشبردن کارها گلایه بسیاری دارد و میگوید تلاشها برای مقابله با گرد و غبار باید به سمت سازگاری با محیط و پذیرش اقلیم برود و باید برای مردمی که سالها با سختیهای گرد و غبار زندگی گذراندهاند، معیشتی جایگزین تهیه کرد و روشهای بومی مواجهه با این پدیده را احیا کرد؛ مواردی که البته در اصلاحیه آییننامه این ستاد هم آمده و حالا در انتظار تایید دولت است. قسمتی از گفتگو:
آقای طهماسبی وقتی درباره مناطق درگیر در گرد و غبار کشور صحبت میشود، بیش از همه نام استانهای سیستان وبلوچستان و خوزستان میآید. وضعیت در حال حاضر در این مناطق به چه صورت است؟ ما اخباری هم از استانهای دیگر میشنویم اما درباره وضعیت آنها و تلاش برای بهبود شرایطشان اطلاعرسانی کمتری صورت میگیرد. به طور دقیق خسارت در کدام مناطق بیشتر است؟
بله، دو منطقه مهم درگیر در گرد و غبار کشور، سیستان و خوزستان هستند. سیستان از منظر شدت وقوع و تکرار آن و خوزستان از منظر شدت و منابع زیاد تحت خسارت. سیستان خیلی از منابع تحت خسارت خوزستان را ندارد اما شدت زیادی دارد و خوزستان تکرارش کمتر است. اما نکتهای که در این استانها باعث شده نامشان بیشتر از سایر مناطق درگیر شنیده شود، مطالبهگری مردمی است. منطقهای در ریگان کرمان هست که خیلی وضعیت بدتری نسبت به خوزستان و سیستان و بلوچستان دارد. یا نقطه دیگری در جاسک که آنجا هم وضعیت سختی دارد. اما آنها مطالبهگری نداشتند و کمتر هم در رسانهها مطرح شدهاند. در نتیجه باید گفت مشکل ما فقط این دو منطقه نیست. ما ۲۳ استان درگیر در این موضوع داریم که شدت و ضعف دارد و از منظرهای گوناگون میتوان به آن نگاه کرد. برای مثال ممکن است بگویید استان تهران هم گرد و غبار دارد و میگویم این استان ۲۰ تا ۳۰ هزار هکتار کانون غبارخیز بیشتر ندارد اما کرمان ۶ میلیون هکتار دارد. ولی اگر رخدادی در تهران صورت بگیرد معلوم نیست چند برابر کرمان خسارت بزند چرا که جمعیت تهران یک چهارم یا یک پنجم کشور است. بنابراین استانهای متعددی درگیر غبار هستند که از میان آنها سیستان و بلوچستان، کرمان، خراسان جنوبی، خراسان رضوی، خوزستان، اصفهان و سمنان متفاوت از دیگر مناطقاند و هر کدام شدت و تکرار منحصر به خود دارند. یک سوم آنها در حد بالا درگیرند و دو سوم دیگر در حد متوسط.
ستاد ملی گردوغبار به عنوان اصلیترین اقدامات چه کارهایی برای این مناطق انجام داده است؟
نخستین اقدام ستاد ملی که در کشور انجام شده شناخت پدیده بود. توجه به اینکه چه پدیدههایی عامل بروز گرد و غبار است. با چه شدتی تکرار میشود و گرد و غبارها به کجا میرود و روی چه تاثیر میگذارد. سال گذشته در قالب طرح منشأیابی گرد و غبار این کار در سطح ملی و برای همه استانها انجام گرفت.
یعنی پیش از این به صورت مدون طرحی برای استانهای درگیر نداشتیم؟
خیر. به این شکل نبوده که کل کشور بررسی شود و قابلیت مقایسه داشته باشد. اول قرار بود این تحقیقات روی ۱۳ استان کشور انجام شود اما من گفتم یا کل کشور یا هیچکدام. چون این برنامهریزی ملی است و باید آمار و ارقام کل کشور را داشته باشیم. در حال حاضر آمار هر استان را به تفکیک شهرستان داریم و همین کار برای گرد و غبار خارجی خاورمیانه هم در حال انجام است که تا یکی دو ماه دیگر منتشر میشود. کارهایی هم برای جمعآوری آمار خسارت انجام دادیم. پیش از این خسارت در هر بخش هم مشخص نبود اما همه دستگاهها جمع شدند و برای ۶ استان خسارتها تخمین زده شد و رقم دقیق باید نهایی شود.
یکی از اصلیترین مواردی که مناطق درگیر در گرد و غبار با آن روبرو هستند، سلامت و بهداشت و زیست ساکنان است. در این برآورد مشخص است که میزان خسارت در این بخش چقدر است؟
نمیتوانم الان رقم دقیق برای هر استان را اعلام کنم. اما در شرح وظایف تدوینشده کل خسارت به صنعت کشاورزی، دامداری، راهها و…، سلامت و بهداشت و وضعیت زیست خانوار تفکیک شده است. اینکه اگر گرد و غبار نباشد چه چیزهایی به خانوار ما تحمیل نمیشود و اگر نباشد چه اتفاقی می افتد. عددهای خسارت وحشتناک است. وضعیت استانها هم متفاوت بوده و مثلا استان خوزستان برای یک سال سه هزار میلیارد تومان خسارت دیده که به ریز مشخص شده که در کدام بخش و در کدام ناحیه این خسارت وارد شده است.در موضوع گرد و غبار مسئله کمبود اعتبار چقدر جدی است؟ سال گذشته هم بحث کمکهای صندوق توسعه ملی مطرح شد اما در نهایت اعلام شد حجم کمی از آن عملیاتی شده است.در سالهای گذشته به صورت روتین پولهایی به برخی دستگاهها داده میشد اما هدفمند نبود. تا قبل دولت دوازدهم وضعیت به همین منوال بود. سال ۹۶ صد میلیون یورو و سال ۹۷، ۱۵۰ میلیون یورو اعتبار داشتیم که امسال فروکش کرد چون وضعیت بهتر شد و همین بهبود وضعیت باعث شد پرداختها به حال خود رها شوند. مجموعا از سال ۹۶ تا ۹۹، ۳۷۰ میلیون یورو پول داده شده که به حدود دو ونیم تا سه هزار میلیارد تومان میرسد؛ آن هم برای کاری که در هیچ دولتی مورد توجه نبود و حتی در دولت نخست آقای روحانی هم پیگیریها از صندوق توسعه ملی برای این امر جدی نبود و نتوانستند برای گرفتن اعتبار موافقت بگیرند. برای گرفتن اعتبار همیشه به این نیاز است که چیزی روی میز بگذاریم و اقداماتی انجام داده باشیم اما در سالهای قبل اینطور نبود و حالا میگوییم اقداماتی شده و میتوانیم برای گرفتن اعتبار بهتر عمل کنیم و توجهها هم بیشتر از سابق شده است.