قاعده فشنگ ژ۳
محسن جلالپور
یادداشت مهمان
مخالفت با حذف ارز ۴۲۰۰تومانی، عموما سه خاستگاه سیاسی، اقتصادی و اقتصادسیاسی دارد. به همین ترتیب، حلقه اول مخالفان را سیاستمدارانی تشکیل میدهند که نگرانی اجتماعی و سیاسی دارند. دسته دوم اقتصاددانانی هستند که درباره تبعات قیمتی این سیاست ابراز نگرانی میکنند و دسته سوم، ذینفعان تداوم این سیاست هستند.
جز دسته سوم که نفوذ گستردهای در سیاستگذاری دارند، مخالفان عموما سه دلیل مطرح میکنند: یا نسبت به افزایش قیمت کالاهای مشمول دریافت ارز ترجیحی نگرانی دارند یا به تشدید فشار به اقشار ضعیف جامعه میاندیشند یا به تبعات اجتماعی و سیاسی آن فکر میکنند.
شکی نیست که حذف ارز اختصاص دادهشده به برخی اقلام که در زندگی دهکهای پاییندرآمدی جامعه اهمیت زیادی دارد، میتواند در کوتاهمدت به افزایش قیمت این کالاها منجر شود؛ اما از آن طرف اگر مسیر تجارت هموار باشد، دیری نمیگذرد که بازار به تعادل میرسد. ارز ۴۲۰۰ تومانی جز فساد گستردهای که به دنبال دارد، چند ایراد اساسی دیگر هم دارد؛ از جمله اینکه منجر به خروج بخش خصوصی واقعی از چرخه تجارت سالم میشود.
بدیهی است وقتی قرار باشد عده محدودی از عاملان اقتصادی از رانت ارز ترجیحی برخوردار شوند، اکثریت که فاقد ارتباط سیاسی هستند از چرخه تجارت خارج میشوند. این روند، انحصار را تحکیم میبخشد و رقابت را از بین میبرد. وقتی موتور تولید رانت -ارز ترجیحی- خاموش شود، انحصار از بین میرود و رقابت بهوجود میآید و عاملان بخش تجاری مجال فعالیت پیدا میکنند.
به این ترتیب اگر فضای مناسب برای کسبوکار ایجاد شود و موانع تجاری برداشته شود، دیری نمیپاید که بازارها تنظیم میشود و قیمتها به تعادل میرسد.
در پاسخ به دلواپسان اقتصادی حذف ارز ترجیحی، اگرچه ممکن است با وجود ارز ۴۲۰۰ تومانی چند قلم کالا ارزانتر دست مردم برسد، اما کسری قابل توجهی که برای تامین مابهالتفاوت ارز ترجیحی به وجود میآید، تورمی ایجاد میکند که گریبان همه جامعه را میگیرد. البته تنها همین موضوع نیست، ما در شرایط تورم ۲۰درصدی نیستیم که سیاستمدار ریسک کند و بر التهاب موجود بیفزاید، تورم ما وارد کانال پرخطر شده و شرایط نگرانکنندهای پیدا کرده است که ظرفیت تبدیل شدن به بحرانهای بزرگتر را دارد که میتواند کل جامعه را گرفتار کند.
میدانم اکنون بهترین زمان برای حذف ارز ۴۲۰۰ تومانی نیست؛ اما نمیدانم زمان خوب کی فرامیرسد. پس در نظر داشته باشیم که به تعویق انداختن این جراحی، به معنی پرتاب بحران به آینده است و مخالفان سیاسی و اقتصادی این اصلاح باید به این پرسش پاسخ دهند که زمان مناسب اصلاح این سیاست زیانبار کی فرا میرسد و اینکه چه زمانی مد نظر آنهاست که هزینههای این جراحی، کمهزینهتر از میزان درد فعلی بیمار یا متاستاز آن به کل بدن بیمار باشد؟
ژاندارمهای قدیم میگفتند گلوله اسلحه ژ۳ وقتی وارد بدن کسی میشود، سوراخی کوچک به اندازه خودکار بیک ایجاد میکند؛ اما وقتی خارج میشود، حفرهای بزرگتر از کف دست بهجا میگذارد.
ارز ۴۲۰۰تومانی برای اقتصاد ایران دست کم از گلوله اسلحه ژ۳ ندارد، نباید وارد بدن این اقتصاد میشد؛ اما حالا که وارد شده است، باید اجازه بدهیم خارج شود که اگر خارج نشود جراحت و عفونتی شدید ایجاد میکند.