در گفتگو با «بی بی جان مرادی»بررسی شد؛
گره کور بر تار و پود فرش دستباف
الهام پیپر|بازار
گزارش
مدت زیادی است که فرش دستباف کرمانی دیگر عزت و کرامت قبل خود را ندارد و کسی رغبت نمی کند به این شغل وارد شود؛ بسیاری از بافندگان و تولیدکنندگان قدیمی نیز عزلت نشین شده اند.
از دیرباز استان کرمان در حوزه صنایع دستی به ویژه فرش دستباف زبانزد خاص و عام بوده و شهرت زیادی در این زمینه داشته است به طوری که حتی در ضرب المثل های قدیمی واژه «قالی کرمون» در افکار عمومی از شهرتی عجیب برخوردار است که این جایگاه را مدیون بافندگان فرش هستیم. اما این روزها صنعت فرش دستباف در این استان کویری و بزرگ دست خوش ناملایماتی شده به شکلی که حالا دیگر کمتر کسی رغبت دارد به این ورطه ورود کند. صنعت فرش دستباف چند سالی می شود درگیر رکود است و فعالان این عرصه مدعی هستند که دولت هیچ حمایتی از آنها نمی کند.
کرونا هم به مشکلات این صنعت گره کوری زد و هم اکنون حال صنعت فرش کرمان وخیم است و رو به احتضار می رود. صنعتی که روزگاری قرب و عزتی داشت اکنون نیازمند است تا کسی از راه برسد و دستانش را بگیرد و تنزلش را بکاهد.
فرش کرمانی که به اعتبار موزه های اروپایی می افزاید اکنون از عرش به فرش رسیده است. در گذشته های نه چندان دور در اکثر خانه های کرمان دار قالی برپا بود اما عدم حمایت از فرش بافان و هزار دلیل دیگر این دارها را که منبع درآمد و امرار معاش بسیاری بود را از منازل جمع کرد.
حجره های سنتی فرش کرمانی در خیابان گنجعلی خان که قلب تپنده خرید و فروش فرش دستباف است از مشتری تهی شده اند و کسبه معتقدند که تحریم ها آنها را به این روز انداخته است آخر امریکا و اروپا بزرگترین خریداران فرش دستباف کرمانی بوده اند و حالا به علت تحریم ها این داد و ستد قطع شده است.
با «بی بی جان مرادی» یکی از فرش بافان کرمانی که از کودکی دست هایش با دار قالی و تاروپود فرش آشنا شده در این زمینه گفت و گو کردیم.
وضعیت فرش دستباف کرمان را چطور بررسی می کنید؟
نرخ مواد اولیه مانند دیگر اقلام رشد کرده و فرش ماشینی هم در بازار ابراز وجود کرده است، آن هم با نقش های کپی کاری شده از فرش های سنتی کرمان که در دیگر کشورها نیز به فروش می رسد که این مساله ضربه بزرگی به صنعت فرش دستباف زده است.
کسی از فرش بافان حمایت نمی کند و نسل جدید هم وقتی این حجم از مشکلات را در کنار عدم حمایت می بینند می ترسند به این شغل ورود کنند. قیمت مواد اولیه هم بالا رفته و تولیدکنندگان قادر به خرید مواد اولیه نیستند. کرونا هم بر درب بسیاری از کارگاه ها قفلی بزرگ زد و تعداد زیادی از کارگرانی که در این کارگاه ها کار می کردند از کار بیکار شدند؛ خدا می داند با این وضعیت بد اقتصادی چه بر سرشان آمده است.
مسئولان همیشه شعار حمایت سر می دهند و هی وعده پشت وعده می دهند اما در واقع از این خبرها نیست و تولیدکنندگان فرش دستباف به زمین خورده اند و صادرکنندگان هم اندر خم کوچه ها سردرگم و پریشان مانده اند.
انگار این روزها قالی ها با رج های پایین بافته می شوند علتش چیست؟
مواد اولیه تقلبی و گران شده اند برای همین مجبور هستیم قالی ها را در رج های پایین ببافیم و یا حتی از مواد اولیه مرغوب استفاده نکنیم چون هر چه قیمت مواد اولیه بیشتر شود قیمت قالی هم بالاتر می رود و قطعا فرشی که قیمت گرانی داشته باشد مشتری ندارد و بافتن فرش با کیفیت در تعداد بالا صرفه اقتصادی ندارد چون ما بازارهای خارجی را از دست داده ایم. البته ما حدود دو دهه می شود که در زمینه صادرات فرش درگیر مشکلات هستیم. دولت باید تلاش کند تا مشکلات صادرات را حل کند زیرا این گره کور اگر باز شود ما خودمان از پس مشکلات بعدی مان بر می آییم.
اصلا دولت با بخش خصوصی هماهنگی ندارد و هیچ کار مطلوبی برای برطرف کردن مشکلات موجود صورت نگرفته است شاید زرق و برق بازارهای فرش تهران اجازه نمی دهد به اینجا بیایند و ببینند وضعیت از چه قرار است
اصلا دولت با بخش خصوصی هماهنگی ندارد و هیچ کار مطلوبی برای برطرف کردن مشکلات موجود صورت نگرفته است شاید زرق و برق بازارهای فرش تهران اجازه نمی دهد به اینجا بیایند و ببینند وضعیت از چه قرار است. کارگران فرش باف روز به روز کمتر می شوند و به زودی شاهد خاموش شدن چراغ تمامی کارگاه های فرش بافی خواهیم بود و از این صنعت فقط یک اسم باقی خواهد ماند.
مواد اولیه مرغوب را به خارج صادر می کنیم و موادی که در داخل کشور در دسترس تولیدکنندگان قرار می گیرد نامرغوب است و همان هم قیمتش بالاست و تهیه این مواد برای تولید کنندگان خانگی صرفه ندارد. مثلا تولیدکنندگان قالی افشاری برای اینکه هزینه کمتری پرداخت کنند از پشمهای ماشینی و رنگهای شیمیایی در بافت قالی خود استفاده کردند و این مسئله سبب شد دیگر قالیهای دستباف عشایر هم حتی آن کیفیت گذشته خود را نداشته باشد. مدتی این قالیها به بازارهای خارجی صادر شدند و به دلیل نامرغوببودن مواد اولیه دیگر مورد استقبال قرار نگرفتند و از طرف دیگر گلیمبافی در حال رونق بود و قالی بافی در بین عشایر جمع شد دیگر کسی قالی افشاری در سیرجان و بافت، تولید نکرد.
فرشبافان کرمانی از مزایایی مانند بیمه و… بهره مند هستند؟
متاسفانه امروز خیلی ها به اسم فرشباف بیمه شده اند اما در واقعیت بسیاری از فرش بافان واقعی بیمه نیستند. بسیاری از این افراد بیمه شده حتی یک بار هم پشت دار قالی ننشسته اند و نمی دانند فرش دستباف چه روندی برای تولید طی می کند حتی بسیاری از تولید کنندگان اصلی فرش دستباف در استان کرمان پول ندارند که حق بیمه را بپردازند و اصلا بیمه نیستند. مسئولان هم هر روز یک قانون جدید به قوانین شان اضافه می کنند و گره دیگری بر روی دیگر گره ها می زنند و فعالان عرصه فرش را در باتلاقی که ساخته اند خفه می کنند. فرش دستباف ایرانی بعد از انقلاب دیگر جا و منزلت خود را از دست داد. هر چند تولید فرش دستباف کرمانی به بخش مصرف داخلی و خارجی تقسیم می شود اما مشکلاتش در هر دو بخش بی نهایت است.
تبلیغاتی هم صورت نگرفته تا فرش دستباف به عنوان یک ثروت ملی معرفی شود و تولیدکنندگان فرش ماشینی هم با تنوع دادن در تولیداتشان قاپ مردم را دزدیدند از سویی قیمتی که افراد برای خرید یک فرش ماشینی هم می پردازند را نمی توان نادیده گرفت و مصرف کنندگان به دنبال فرش مورد نظر خود در میان تولیدات ماشینی هستند
فکر نمی کنید در زمینه طرح، فرش دستباف کرمانی نیاز بازار را تامین نمی کند؟
رقبای خارجی ما قدرتمندند و سرمایه بالایی دارند و توان رقابت با آنها را نداریم هر چند نداشتن تنوع در نقشه های موجود را هم نمی توانیم انکار کنیم زیرا این مساله یکی از مهم ترین دلایل از بین رفتن صنعت نقش قالی بوده است در این زمینه هم تولیدکنندگان فرش مقصر هستند زیرا سلیقه بازار را در نظر نگرفتند و توجه نکردند که نیازهای بازار جدید چیست. تبلیغاتی هم صورت نگرفته تا فرش دستباف به عنوان یک ثروت ملی معرفی شود و تولیدکنندگان فرش ماشینی هم با تنوع دادن در تولیداتشان قاپ مردم را دزدیدند از سویی قیمتی که افراد برای خرید یک فرش ماشینی هم می پردازند را نمی توان نادیده گرفت و مصرف کنندگان به دنبال فرش مورد نظر خود در میان تولیدات ماشینی هستند.
اکنون مجبوریم با صنعت فرش ماشینی هم مچ بندازیم تا جایگاه مان از دست نرود. شاید باورتان نشود اما بودجه ما برای بازاریابی هم کم است و برای راه اندازی بازارهای جدید در مقابل رقبای خارجی قدرتمند مانند چین و هندوستان هم باید دولت و اتاق بازرگانی کمک کند تا موفق شویم و یک مساله ای که بسیار حائز اهمیت است این است که باید دولت در زمینه مالیات نیز برای فعالان عرصه فرش فکری کند. در تمام دنیا از قدیم مرسوم بوده که مردم از فرش دستباف به عنوان یک کالای لوکس و حتی سرمایه ای برای تزیین منازلشان استفاده کنند اما امروز مردم دیگر به فرش به عنوان یک سرمایه نگاه نمی کنند و فقط برایشان حکم کالای مصرفی پیدا کرده است.
حضور تولید کنندگان در نمایشگاه های خارجی چقدر می تواند به شکوفایی این صنعت کمک کند؟
قطعا باید برای بهبود حال و روز این صنعت در نمایشگاه های جهانی هم حضور داشته باشیم اما خب هزینه های این کار زیاد است و نمی توانیم خودمان مستقیما در این زمینه ورود کنیم. تولیدکننده تمام سرمایه خود را برای تولید خرج می کند و نیازمند یک بخش حمایتی است تا این صنعت را به دنیا معرفی کند. حضور کمرنگ ما در نمایشگاه های بین المللی سبب شده تا دیگر کشورها این بازار را در دست گیرند و ما را به حاشیه برانند و تولیدکنندگان خارجی از سوی دولت هایشان برای شرکت در این نمایشگاه ها حمایت می شوند.
دولت باید تلاش کند و یک برنامهریزی بلندمدت را در نظر بگیرد و از تولیدکنندگانی که توانمند در زمینه تولید قالی هستند حمایت کند. دولت باید از تولید پشتیبانی کند و وامهای با بهره پایین و مهلتدار برای تولید قالی در نظر بگیرد تا بتوانیم در این بازار دوام بیاوریم.با توجه به اینکه که نیروی خوبی در استان در زمینه بافت قالی وجود دارد، اگر کارفرمایان حمایت شوند دوباره تولید افزایش پیدا میکند و بازارها بعد از کرونا رونق میگیرند.