آشفتگی و نابسامانی در چرخه آب

منتشر شده در صفحه صفحه نخست | شماره 1184

ساخت سد بدون مجوزی که «تمدن جیرفت» را نابود خواهد کرد

 آشفتگی و نابسامانی در چرخه آب

یک پژوهشگر حوزه آب اظهار‌داشت: مردم منطقه جیرفت خواستار جلوگیری از ساخت غیرقانونی «سدصفا» و «تونل انتقال آب رابر»شده‌­اند ،چون با ساخت این سد و برداشت و انتقال آب به کرمان احیای تالاب جازموریان دیگر ناممکن می شود.

فاطمه ظفرنژاد، پـژوهشگر نویسنده مدرس آب و توسعه پایدار در یادداشتی نوشت:

«تمدن جیرفت بخشی از تمدن ایرانی است که با شبکه آبرسانی هلیل رود در کشتزارها، باغ ­ها، روستاها و شهرها پا گرفت. سفالینه­ های هزاره چهارم پیش از میلاد در جیرفت نشان از تمدن بزرگ این مردم از دوران سفال است. نیایشگاه هرمی اشکوب ه­ای (زیگورات) در کنارصندل جیرفت از هزاره دوم پیش ازمیلاد است که همتای زیگورات  کاشان و  زیگورات چغازنبیل شوش بشمار می ­رود.

حمدالله مستوفی در نزهت القلوب درباره جیرفت و جنگل‌هایش و دیورود (هلیل رود) نوشته است.جیرفت بخشی از حوضه آبریز جازموریان به گستره 69600 کیلومترمربع میان کوه­های بشاگرد و جبال بارز است. در این حوضه 89 رود شناسایی شده که مهم‌ترین آنها هلیل،بافت،رابر و بمپور است. 

تالاب جازموریان از تالاب ­های کلیدی کشور است که نقش بسیار ارزنده‌ای در تعادل بوم شناختی و اقلیمی از جنوب کرمان و جیرفت و کهنوج تا جنوب بلوچستان و ایرانشهر دارد. جیرفت تا پائین دست هلیل رود و تا تالاب جازموریان در گذشته چنان سبز بود که سبزواران نیز نامیده می­ شد همچنین این بخش با رودها،جنگل­ها و تالاب جازموریان و آب وهوای گرم و باروری دشت­هایش هند کوچک یا هند ایران نیز نامیده می­ شد.

آشفتگی و نابسامانی در چرخه آب

دستکاری نسنجیده و ساخت و سازهای ژرف­ اندیشی نشده به ویژه در اقلیم گرمسیر، می‌­تواند به آشفتگی و نابسامانی در چرخه­ آب و دیگر مواد بیانجامد و به جریان زندگی گزند برساند.هستی و زندگی با حرکت جوهری مفهوم می­ یابد و چرخه­‌های آب و مواد بخشی از این حرکت جوهری است.دستکاری در چرخه آب، آشفتگی و نابسامانی در زندگی و تمدن سرزمین را به دنبال دارد.مدیریت سازه­‌ا‌ی آب با سدسازی و انتقال آب،مردم بومی متمدن و مولد خوراک با فرهنگ­ غنی در سراسر کشور را ناگزیر از رها کردن سرزمین پدری و آوارگی کرده است.بسیاری ناگزیر از حاشیه نشینی و پرداختن به کارهای نامولد و بی ارزش در حلبی ­آبادهای شهری شدند. زمانی که جریان زندگی و معیشت مولد مردم را ویران می­کنیم آیا قاچاق و فعالیت­های ناسازگار دیگر افزایش نمی یابد؟  آیا آنچه بنام توسعه در۷۰سال گذشته از سوی وزارت نیرو انجام شده فصل مشترکی با تمدن دارد؟جیرفت تاریخی و مولد و سرسبز با این برنامه ­ها بیابانی شده و تالابی بسیار زیبا و سبز که پشتیبان زندگی و امنیت خوراک بود امروز کویر جازموریان شده است.

خشک شدن جازموریان را به گردن آب و هوا می اندازند

با خشکیدن تالاب هزاران خانوار از مردم بومی مولد وابسته به آن همه راه­های معیشت و گذران زندگی خود را که بر کشاورزی دامداری ماهیگیری،برداشت علوفه نی آبزیان و پرندگان آبزی استوار بود را از دست داده ­اند.تالاب جازموریان ۳۳۰۰کیلومترمربعی،از مدیریت ناسازگار آب خشکانده شد،همانگونه که دریاچه نمک،تالاب گاوخونی، دریاچه ارومیه،دریاچه بختگان و دیگر دریاچه‌ها و تالاب‌های این کهن بوم و بر خشکانده شدند.این رویداد تلخ تنها چند سال پس از آبگیری سد جیرفت آغاز شد و تالاب آغاز به خشکیدن کرد.هیچ آسیب شناسی انجام نشد تا خشکیدن تالاب را ریشه یابی کند چون دستگاه متولی آب کشور همه چیز را به گردن آب و هوا می ­اندازد.آنهم تالابی که در چند هزاره گذشته نخشکیده است.

هیچ ارزیابی تطبیقی نیز برای سد جیرفت انجام نشد تا پیامدهای ناسازگار آن بر تالاب و حوضه جازموریان روشن شود.دستگاه سدساز پس از سد جیرفت بی دغدغه هشدارها،ساخت چندین سد دیگر بر سرشاخه‌­های هلیل­ رود و دیگر رودهایی که به تالاب جازموریان می­ ریختند را آغاز کرد.

 سدهای ساخته شده در حوضه جازموریان

هر سد و انتقال آب،جریان و حرکت چرخه آب در بخشی از سرزمین را دستخوش آشفتگی می­ کند.چرخه آب در طبیعت بخشی از جوهره هستی و زندگی است.بریدن این تکاپوی جوهری نه به سود آدم است و نه به سود زیستمندان دیگر و نه به سود زندگی.سدسازی تهاجمی است به طبیعت که قوانین بوم ­شناختی مانند قانون حرکت جوهری، قانون وحدت، قانون اثر پروانه‌ای،قانون تعادل طبیعی و قانون کوچک را بر هم م‌ی­زند و باید چشم در راه پیامدهای بسیار ناسازگار آن باشیم.برای بررسی و پژوهش درباره سرنوشت تالاب جازموریان به جستجوی داده­‌های رسمی وزارت نیرو برآمدیم. بد نیست اشاره کنیم که در دولت دوازدهم در فرایندی باورناپذیر به نام«الف- ب هر هفته یک سد»،داده‌­های سدها روی مردم بسته شد و هنوز هم باز نشده،درجایی که مالک حقیقی این داده‌ها مردمی هستند که از حقابه آنها و از جیب آنها شرکت­‌های خصولتی آب به سودهای باور نکردنی می­‌رسند. 

سد بتنی دو قوسی جیرفت نخستین سد حوضه جازموریان بود که روی رودخانه تاریخی هلیل ساخته شد.برنامه‌های سدسازی در جیرفت در دهه 1350آغاز شد و این سد در 40 کیلومتری شمال باختری شهر جیرفت از سوی شرکت آب کرمان ساخته شد.بلندای این سد۱۳۴متر از پی، درازای تاج آن 277 متر و گنجایش آن 410 میلیون مترمکعب در تراز نرمال بود که در 1370 آبگیری شد.تنها 6-5 سال پس از آبگیری سد پیامدهای آب شناختی آن بر کمیت و کیفیت تالاب جازموریان آشکار شد.سد جیرفت گذشته از آنکه با گستردن آب در برابر خورشید،سالانه بخش بزرگی از آب کمیاب حوضه را تبخیر می­‌کند،جلوی تغذیه سفره زیرزمینی با نفوذ عمقی رواناب هلیل را نیز گرفته و آن را به خشک شدن نزدیک می ­کند.این سد چرخه آب و نظام آب­ شناختی در آبخیز هلیل و تالاب جازموریان را دستخوش آشفتگی و نابسامانی چشمگیر کرده است.  

سد خاکی سنگریزه‌ای بافت در 4 کیلومتری شمال خاوری شهر بافت را شرکت آب کرمان در سال 1382 روی رودخانه هلیل آغاز کرد.این سد 40 میلیون مترمکعبی با بلندای 65 متر،درازای تاج 1137 متر، عرض تاج 10 متر،در 1388 آبگیری شد.این سد بیش از پیش چرخه آب و نظام آب­شناختی حوضه جازموریان را در هم ریخت.سد سنگریزه‌ای نسا نرماشیر نیز از سوی شرکت آب کرمان در 1381 آغاز شد.این سد در روستای انجیرک در 80 کیلومتری جنوب خاوری بم با بلندای 111 متر از پی،درازای تاج 590 متر،پهنای تاج 10 متر و پهنای پی 390 متر روی رودخانه نسا ساخته شد.سد با گنجایش 168.4 میلیون مترمکعب در 1389 به پایان رسید و آبگیری این سد با اثر انباشتی (تکاثری) بر تالاب جازموریان بر خشکی آن بازهم افزود.  سد ساردان یا سرایدان در 27کیلومتری شمال خاوری ایرانشهر در سال 1384از سوی شرکت آب سیستان بلوچستان آغاز شد.ساردان یا سرایدان سدی است خاکی با هسته رسی روی رود کنارو از سرشاخه­های رود بمپور.این سد با بلندای 22 متر و درازای تاج 37 متر و بلندای 5 متر ساخته شد و 12 میلیون مترمکعب گنجایش دارد.  

سدهای در دست ساخت حوضه جازموریان

سد صفا با گنجایش مخزن 77 میلیون مترمکعب در سال 1386 از سوی شرکت آب استان کرمان در دست ساخت گذاشته شد.این سد در 180 کیلومتری جنوب باختری مرکز استان کرمان و 7 کیلومتری شهر رابر روی رود رابر یا صفا ساخته شد.تونل آن در دست ساخت است تا آب را 100 کیلومتر دورتر برای شهر کرمان ببرد.پیمانکار این سد قرارگاه خاتم الانبیا است و به گزارش مردم محلی،ماشینهای حفار شبانه دارند کار را پیش می­برند بی آنکه سازمان محیط زیست به آن مجوز داده باشد.

تالاب جازموریان

نام این تالاب زیبا نشان از انبوهی پوشش گیاهی آن دارد چون مردم بومی به گیاهان آن جاز می­‌گویند و موریان همان انبوه است.گستره هامون جازموریان 69600 کیلومترمربع گفته شده که 35600 کیلومترمربع آن در استان کرمان و بخش خاوری آن با گستره 34000 کیلومترمربع در سیستان بلوچستان است.دشت‌های جیرفت، فاریاب، رودبار در استان کرمان و دشت­‌های ایرانشهر،سردگان،دلگان،سرتختی و‌اسپکه در سیستان‌بلوچستان در حوضه هامون جازموریان بشمار می ­روند.از همه گستره هامون،3300 کیلومتر‌مربع آن تالاب زیبایی است با تنوع گیاهی کم مانند که 1350  گونه گیاهی در آن شناسایی شده است.

گونه­ های گیاهی تالاب

تالاب در زمان سلامتش پوشش گیاهی سرشاری دارد و 1350 گونه گیاهی در آن شناسایی شده است.از درختچه‌­های آن تهمه یا به گویش بومی سمسیل،همچنین گز و سرخه بادگیر بشمار می­‌روند و در ریگزارهای جازموریان می­‌رویند. دیگر درختچه آن لولی­پَر است که در جاهای کم پوشش دیده می­شود.همچنین درختچه­‌های کلیر، کهور هم در تالاب دیده می­ شود.گونه‌های گیاهی علفی تالاب بوته‌­هایی مانند اسکنبیل، خارشتر، پتار یا به گویش مردم بومی سوهرجاز است.  

گونه­ های جانوری تالاب

گونه‌­های جانوری تالاب دربرگیرنده گراز،گربه وحشی،گربه جنگلی،سمور، گونه‌­های روباه، شغال، خرگوش، خدنگ هستند.تالاب خزندگان بسیاری دارد و جای زمستان گذرانی و جوجه آوری انبوه بزرگی از پرندگان مهاجر است.از پرندگان جازموریان می­توان از گونه‌­های آبزی و کنار آبزی مانند مرغ آتشی(فلامینگو)، گلاریول آبچلیک، گونه ­های مرغابی سانان،گیلانشاه، فالاروپ، بوتیمار،آبچلیک، سلیه، تلیه،چاخ لق، دیدومک،چوپ پا، آووست،کاکایی و نیز  پرندگان خشکزی مانند هوبره،گونه‌­های باقرقره،شبگرد بلوچی،گونه­‌های چک چک، چکاوک،فاخته، قمری،یاکریم، پرنده جیرفتی یا کمنزیل آبزی و دراج می ­توان نام برد.

کویر جازموریان

جازموریان از 1376 خشکید و این تالاب زیبا یک کانون ریزگرد شد.شرکت خصولتی آب کرمان با سدسازی، بخشی از حقابه تالاب و آب کمیاب را در پشت دریاچه­ سدها تبخیر کرد و بخش دیگر را برای مصارف پرهدررفت شهری ­فرستاد.هزاران خانوار کشاورز، دامدار،ماهیگیر و جوامع بومی مولدی که هزاران سال در این سرزمین زیسته­ و خوراک خود و دیگران را فراهم کرده‌اند با خشکیدن جازموریان سرگردان و آواره شده­اند. مردم ارزشمند مولد خوراک بزرگترین قربانیان 70 سال مدیریت ناسازگار وزارت نیرو و تصمیمات دولتی کردن آب و منابع طبیعی اصل 4 استعمار بوده ­اند.

طرح احیای 5 ساله تالاب جازموریان

در پی زندگی بسیار سخت و پر رنج مردم بومی مولد تالاب،در سال 1397 طرح احیای 5 ساله تالاب جازموریان در دستور کار گذاشته شد.این طرح در دوبخش بازگردانی حقابه و بازگردانی زیست بوم تالاب کلید خورد و ردیف مالی گرفت.بخش بازگردانی زیست بوم با درختکاری و روش منسوخ مالچ پاشی همراه شد که مالچ و پیامدهای سنگینش بر زمین و پوشش گیاهی نیازی به بازگویی ندارد. بخش حقابه هم به جایی نرسید چون وزارت نیرو نه تنها برای دادن حقابه تالاب تلاشی نکرد که در راستای کاهش آن به پایان بردن طرح سد صفا روی یکی دیگر از سرشاخه ­های هلیل رود در رابر کمر بست.طرح سد صفا خط انتقال آب100 کیلومتری به کرمان دارد.این طرح بدون مستندات نیازسنجی روشن، بدون مستندات گزینه‌یابی،بدون مستندات منابع آب، بدون مستندات اقتصادی،بدون مستندات مشارکت مردمی،بدون مستندات خسارت مخزن،بدون مستندات زیست محیطی، و بدون مجوز از سازمان محیط زیست،با شتاب هر چه بیشتر در دست ساخت است.برداشت و انتقال آب به کرمان امید به احیای تالاب را ناامید خواهدکرد.دستگاه فرماندهی ستاد نجات تالاب جازموریان به جای کاری که باید انجام دهد در پی ساخت و ساز در جای دیگر و لقمه چرب و شیرین ­تری است.همانندی‌­های طرح احیای جازموریان با طرح نجات ارومیه بسیار است.هر دو زیر فرمان وزارت نیرو و شرکت­‌های خصولتی و دانشگاه­‌ها به جذب منابع مالی پرداختند و همان اندازه که در کار مالی موفق شدند در کار احیا ناموفق از آب درآمدند و شکست برنامه دولتی احیای جازموریان هم مانند ارومیه،از بابت شیوه راهبری و مدیریت،از همان آغاز بر مردم آشکار بود.در برنامه‌های دولتی،انجمن­‌های مردم بومی تنها نقش سیاهی لشکر دارند و برای مشروعیت بخشی به تصمیمات جانبدارانه بکار گرفته می­‌شوند.

در جایی که این مردم بومی مولد هستند که باید کارگردان نمایش باشند شاید که جلوی تصمیمات ویرانگر تازه گرفته شود و شاید ویرانی­‌هایی که 70سال کارگردانی دولتی متمرکز پدید‌آورده را بتوان آباد کرد.دستگاه­ دولتی و شرکت‌­های خصولتی از بابت جوهره ماهوی خود الگوی شکست خورده دنیای امروز بشمار می‌روند.هفت دهه برنامه‌­های ویرانگر این وزارتخانه­‌ها،نه رودی به جا گذاشته نه تالابی،نه دریاچه­‌ای و نه مردم بومی ارزشمند آنها که امنیت خوراک کشور به دستشان بود.مردمی که 6 هزار سال سربلند و هنرمند و نان آور جامعه بودند اینک پراکنده ­اند و تمدنشان در خطر نابودی است.

مطالبات مردم

در مغایرت با طرح احیای تالاب جازموریان،سد صفا و تونل انتقال آب در دست ساخت است.مردم بویژه جوامع بومی مولد امنیت خوراک، که از دیرباز صاحبان حقابه­‌های این سرزمین و بهره­ برداری کنندگان و نگهداری کنندگان از آبهای کشور بوده‌­اند در دستگاه دولتی خصولتی چنان غریبه به شمار می­‌روند که نه تنها تارنمای سدها به روی آنها بسته است که هیچ یک از گزارش­‌هایی چون نیازسنجی، گزینه یابی،منابع آب، ارزیابی اقتصادی، خسارت مخزن، مشارکت مردمی، ارزیابی زیست محیطی در دسترشان گذاشته نمی­ شود.مردم و تشکل­‌های جیرفت و شهرستان­‌های پیرامون از سال 1395 با نوشتن ده­‌ها نامه­ با امضای مردم و خانواده‌­های شهدا و با امضاهای همگانی برای مسئولان کشور خواستار جلوگیری از کار غیرقانونی ساخت سدصفا و تونل انتقال رابر و احیای تالاب شده‌اند.توماری 44صفحه‌ای از امضای سران طوایف جنوب کرمان تا سیستان‌و‌بلوچستان با درخواست و مطالبه جلوگیری از ساخت طرح‌­های تازه و احیای تالاب برای نمایندگان و مسئولان قضایی و اجرایی و امنیتی کشور فرستاده شده است.توماری با بیش از 30 هزار امضا نیز در کارزار مجازی تهیه شده و نتیجه ­اش برای مسئولان فرستاده شده است. زمانیکه سازمان محیط زیست کشور اعلام کرد که به این طرح مجوز نداده است مردم و تشکل‌ها نامه‌­ای در 16 آذر 1400برای دادستانی کرمان فرستادند و درخواست کردند از ساخت این طرح غیر‌قانونی بدون مجوز زیست محیطی جلوگیری کند.امید می­ رود با هماهنگی سه قوه و با مشارکت و کارگردانی مردم بومی مولد،جلوی همه راه­‌های بسته شده به حقابه جازموریان باز شود و این تالاب زیبا بار دیگر سرزنده و شاداب و مهمانسرای پرندگان مهاجر شود.باشد که این الگویی باشد برای بازگردانی زندگی به دیگر تالاب­ ها و دریاچه ­های خشکانده شده این سرزمین ماندگار.

 

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

از «کاغذ وطن» بیشتر بدانید :