«جهان باستانی» جیرفت برخلاف بینالنهرین هنوز در جهان ناشناخته است. ۲۴ سال پیش مورد هجوم غارتی بزرگ قرار گرفت و هنوز هم ساختوسازها آن را میبلعند و در رویای کاوش میسوزد
«جیرفت» این نام برای پژوهشگران و باستانشناسان جهان نامی آشناست. اما تا پیش از طغیان هلیلرود و جاری شدن سیل در آن منطقه، جیرفت شهری بود نزدیک کرمان با مردمانی که چندان مرفه نبودند و خبر نداشتند در همسایگی چه گنجینه بزرگی زندگی میکنند. سیل اما رازهای بزرگی را برملا کرد، با شسته شدن گورهای تاریخی منطقه، آثار فراوانی نمایان شد و این، شروع فاجعهای فرهنگی در این منطقه بود. غارت آثار باستانی در سطحی گسترده و بهشکلی بیسابقه آغاز شد. تا جایی که خبرنگار یکی از مجلات خارجی تصویرش از مواجهه با منطقه را اینطور تصویر کرده است: «اینجا شبیه یک پنیر سوئیسی بزرگ است که در هر سوراخ آن یک نفر در حال حفاری و بیرون کشیدن آثار تاریخی است.» کاوشها در جیرفت شروع شد و دو باستانشناس بزرگ در آن حفاریهای علمی انجام دادند، اما این دولت مستعجل کُنارصندل بود که با تنگنظری حفاریها را متوقف کرد و ۱۷ سال طول کشید تا باز کلنگ باستانشناسان به زمین جیرفت بخورد. هنوز جیرفت اسیر بیمهریهاست و بهاندازه یک تمدن بزرگ که تاریخ بینالنهرین را تغییر داده، قدر ندیده است. در هشتصد و چهل و چهارمین شب از شبهای بخارا جیرفت محور سخنرانیها شد و باستانشناسان و مسئولان پیشین و امروز میراثفرهنگی از خاطرات و تجربیاتی گفتند که در جریان کشف این تمدن بزرگ داشتند. در پایان نشست مستند «جیرفت تمدن گمشده» به کارگردانی «پژمان مظاهریپور» به نمایش درآمد؛ مستندی که بهمرور حادثه و بررسی ابعاد حقوقی فاجعه غارت آثار باستانی در جیرفت پرداخته است.
«جبرئیل نوکنده»، رئیس موزه ملی ایران، با بیان اهمیت جیرفت در مطالعات باستانشناسی به نقش این محوطه ارزشمند در فعالیتهای موزهای در دنیا اشاره کرد. او گفت: «جیرفت دارای ماهیتی باستانشناختی در دنیای امروز است که روابط دیرینه منطقه کرمان را با حوزههای فرهنگی میانرودان، آسیای مرکزی و رود سند نشان میدهد. در کنار این ماهیت باستانشناختی، جیرفت طی سالیان اخیر به یک مسئله موزهداری در سطح جهانی نیز تبدیل شده است. امروزه در موزهها و مجموعههای مختلف، آثاری از جیرفت نگهداری میشود. اینکه سرنوشت جیرفت چه خواهد شد، به رفتار ما بستگی دارد.» او معتقد است: «برای پیشبرد پرونده جیرفت، نیاز به مشارکت جهانی داریم. موزههایی که آثار جیرفت را در اختیار دارند، باید با یکدیگر پایگاه داده مشترک داشته باشند و اطلاعات را در اختیار یکدیگر و پژوهشگران قرار دهند. اگر ارتباطات بینموزهای شکل بگیرد، پژوهشگران بینالمللی میتوانند روی این موضوع با یکدیگر کار کنند. در آنصورت، میتوان انتظار داشت موضوع جیرفت جهانی شود؛ در غیر اینصورت، اگر ما اینجا دور از ارتباطات بینالمللی و محافل جهانی عمل کنیم، به جایی نخواهیم رسید.» رئیس موزه ملی ایران تأکید کرد: «مدل پیشنهادی ما همان رویکردی است که دکتر یوسف مجیدزاده در پیش گرفته بود؛ مدیری ایرانی و توانمند که همکاریهای بینالمللی گستردهای داشته باشد، در سطح جهانی به پژوهش و معرفی جیرفت بپردازد. با این رویکرد برگ برنده همواره در دست دکتر مجیدزاده بود؛ در کاوشهای علمی موفق عمل کرد، در پروندههای استرداد، در دادگاههای بینالمللی بهنفع ایران رأی گرفت و جهانِ جیرفت را به جهانیان شناساند. امیدوارم بتوانیم در مسیر ایشان حرکت کنیم، جیرفت را به جهانیان بشناسانیم و این پروژه ارزشمند در مسیر درستی تداوم پیدا کند.»
*جیرفت نقطهعطفی در میراث فرهنگی
«سید محمد بهشتی» که در زمان کشف تمدن جیرفت، رئیس سازمان میراثفرهنگی بود، از تجربیات مدیریتی که در آن مقطع از سر گذراند و دستاوردهایی که جیرفت برای میراث فرهنگی کشور بههمراه داشت، گفت: «جیرفت نهتنها از نظر علمی، بلکه از نظر مدیریتی نیز نقطهعطفی در تاریخ میراث فرهنگی ایران است.» او در سخنانش به ماجرای کشف جیرفت و اهمیت این منطقه در تاریخ باستانشناسی ایران اشاره کرد و گفت: «به ما خبر دادند که مردم به محل هجوم آوردهاند و مشغول جمعآوری این اشیا هستند. نکته جالب این بود که در نقاط دیگر ایران حفاریهای غیرمجاز سابقه دارد، اما این حفاریها عموماً شبانه و مخفیانه انجام میشوند. درحالیکه در کنارصندل، این حفاریها بهصورت علنی و در روز روشن انجام میشد! مردم مثل اینکه به پیکنیک آمده باشند، بساطشان را پهن و حفاری میکردند. ما به نیروی انتظامی فشار آوردیم که چرا جلوی این کار را نمیگیرد. متوجه شدیم در آن منطقه، افراد برای حفاری غیرمجاز مبلغی پرداخت میکردند و بهنوعی «مجوز» میگرفتند. بعد از بررسی ماجرا برخی از مسئولان شهر با این استدلال توجیه میکردند که «در شهرهای ساحلی، مردم از دریا ماهی میگیرند، اما ما دریا نداریم، در عوض این اشیا هست و مردم روزیشان را از این گورها برمیدارند.» در آن زمان، خانم دکتر چوبک در منطقه دقیانوس مشغول حفاری بودند. از ایشان درخواست کردیم خودشان را به جیرفت برسانند و با حضور یک هیئت باستانشناسی، این وضعیت فجیع را کنترل کنند.» بهشتی در ادامه به اظهارات مسئولان نیروی انتظامی و بیان اینکه تجهیزات لازم برای مقابله با این حجم گسترده از حفاری غیرمجاز را ندارند، اشاره کرد و از حضورش در جلسه شورای امنیت ملی با حضور وزیر کشور و مسئولان نهادهای انتظامی گفت: «در آن جلسه، بعد از بحثهای فراوان، گفتم: در این کشور هر حوزهای متولی دارد؛ بهداشت با وزارت بهداشت، بازرگانی با وزارت اقتصاد. ما مسئولان میراث فرهنگی، متولی کارهایی هستیم که پدرانمان هزاران سال پیش انجام دادهاند. من از طرف اجدادمان از شما عذرخواهی میکنم که بدون در نظر گرفتن توان نیروی انتظامی، در تختجمشید، کنارصندل و شهر سوخته تمدن ایجاد کردهاند و در مناطق وسیعی از ایران آثار تاریخی و تمدنی به جا گذاشتهاند.» بهگفته بهشتی، این جلسه و بیان حقایقی ازایندست، منجر به دو دستاورد شد: اول، احیای یگان حفاظت میراثفرهنگی؛ زیرا بعد از انقلاب، یگان حفاظت میراثفرهنگی تقریباً معطل مانده بود و با بازنشستگی نیروها، کوچکتر شده بود. دوم، تدوین آییننامه حفاظت؛ آییننامهای که میتوانست به تشکیل کمیتهای به ریاست بالاترین مقام سازمان میراثفرهنگی بهشکل زیرمجموعه شورای امنیت ملی منجر شود. براساس این آییننامه مصوبات این کمیته، اگر ظرف دو هفته از سوی دبیرخانه شورای امنیت کشور رد نشود، لازمالاجرا خواهد بود و نیروهای انتظامی و امنیتی ملزم به اجرای آن هستند. بهشتی در مورد این دو دستاورد گفت: «احیای یگان حفاظت و تدوین آییننامه الزامآور برای نهادهای امنیتی، آرزوهایی بودند که محقق شدند. اما متأسفانه، پس از ادغام سازمانها، این آییننامه معطل ماند و بسیاری از مدیران حتی از وجود آن بیاطلاع هستند. اگر کسی بخواهد مدیریت میراث فرهنگی را بهدرستی انجام دهد، میداند این آییننامه چه ابزار قدرتمندی است؛ اما هنوز از آن استفاده نشده، مثل شمشیری است در نیام، که از آن استفاده نمیشود.»
2073 | ۰۴/۰۹/۱۱
2072 | ۰۴/۰۹/۱۰
2071 | ۰۴/۰۹/۰۹