کشاورزی خُرده مالکی و خاک فقیر
درحالی وزارت جهاد روی طرح الگوی کشت تاکید میکند که کارشناسان معتقدند به دلیل اینکه ۸۵درصد کشاورزی در سراسر کشور خُرده مالکی است، ساماندهی کشاورزان برای اجرای چنین طرحهایی بسیار چالش برانگیز است.
یکی از مشکلات اساسی بخش کشاورزی بحث نبود اطلاعات کافی از آنچه در بخش تولید می شود است که موجب میشود در برخی سالها به عنوان مثال در مورد یک محصول خاص با مازاد تولید مواجه باشیم و به این ترتیب محصول روی دست کشاورز بماند و خسارتهای مالی زیادی برای بهره برداران بخش به جا بگذارد و از سوی دیگر شاهد هستیم در برخی سالها با کمبود یک یا چند محصول در بازار مواجه می شویم. از بارزترین نمونههای این محصولات، پیاز است که اخیرا بازار با کمبود شدید آن مواجه است و با وجودی که گفته می شود واردات آن صورت گرفته اما هنوز هم در سطح بازار هر کیلوگرم پیاز تا ۳۰هزار تومان هم به فروش می رسد. به گفته کارشناسان نه تنها در بحث تولید برنامه منسجمی وجود ندارد بلکه در حوزه صادرات نیز این مشکل وجود دارد و اینگونه نیست که به عنوان مثال مشخص باشد تولید یک محصول خاص چقدر باید باشد و چه مقدار آن برای بازارهای داخلی و چه مقدار آن برای بازارهای صادراتی باید باشد. به عبارت دیگر بخش کشاورزی کشور از نداشتن الگوی کشت رنج می برد و به نظر می رسد تا این مشکل حل نشود بازار محصولات کشاورزی هم سامان نمی گیرد. با این وجود وزارت جهاد کشاورزی امسال با جدیت به دنبال اجرای الگوی کشت است و معتقد است قابلیت اجرایی دارد اما در این بین فعالان این بخش معتقدند به دلایلی همچون گستردگی تولید، نداشتن برنامه منسجم و عدم تامین اقتصاد کشاورزان اجرای الگوی کشت چندان شدنی نیست و زیرساختهای مورد نیاز هنوز آماده چنین امری نیست.
محمد بازرگان عضو اتاق اصناف کشاورزی کشور در مورد اینکه اجرای چنین طرحی در این شرایط چقدر شدنی است به بازار میگوید: طرحهایی مثل الگوی کشت، کشت فراسرزمینی، کشاورزی قراردادی، طرح آمایش و غیره طرحهایی بوده که سالیان سال در مورد آن بحث شده اما سوال اینجا است که چرا تا امروز اجرایی نشده است. مهمترین دلیل این است که ۸۵ درصد کشاورزی ما در سراسر کشور خرده مالکی است و به عنوان مثال ۵۰۰ هکتار اراضی یک روستا متعلق به ۵۰۰ نفر است! چطور می توان ۵۰۰ نفر را ساماندهی کنید و بگویید چه محصولی کشت کند؟ این امکان پذیر نیست مگر از طریق نظامهای بهره برداری و از طریق نظامهایی که متعلق به تعاونیها و اتحادیهها و صنف است.
یک پیش شرط اجرای موفق الگوی کشت ساماندهی کلیه کشاورزان کشور است
بازرگان افزود: موضوع دوم اینکه چون هیچ اطلاعات درستی در این بخشها نبوده نمی توان گفت از فردا دستور می دهیم در کشور چه تولید شود! هیچ ضمانتی برای این کار وجود ندارد و امکانپذیر نیست مگر اینکه تمام کشاورزان این کشور را ساماندهی کنیم، هویت بدهیم و بعد با این اطلاعات که به عنوان بانک اطلاعاتی است تعیین کنیم در هر محصولی چقدر تولید کننده داریم و بعد به کشاورز برنامه بدهیم و از آنها خروجی کار بخواهیم؛ یعنی بگوییم طبق مسائل آمایشی و اقلیمی می شود در این استان چه محصولی به چه میزان کشت کرد. این یک روش صحیح برای الگوی کشت است در غیر این صورت با دستور و ابلاغ کردن به هیچ وجه نتیجه نمیدهد.
وی ادامه داد: از سوی دیگر کشاورز به دنبال اقتصاد در بخش کشاورزی است؛ یعنی آن چیزی که تامین کند و سودآور برای خود باشد انجام می دهد. لذا باید به نحوی برنامه به کشاورز بدهیم که اگر قرار است محصول خود را کشت نکند باید حتما محصولی را برای او جایگزین کنیم که همان سودآوری و منفعت را برای او داشته باشد. اینها سیاستهایی است که قبل از اجرای طرح، دولت باید به استناد دادههایی که از طریق صنف قابل انجام است، مشخص کند.
فقر اراضی کشاورزی اجرای الگوی کشت را ناممکن میسازد
بر اساس این گزارش یکی از اهداف اصلی مطرح شدن طرح الگوی کشت بحث تامین امنیت غذایی کشور و رسیدن به خودکفایی و یا حداقل خود اتکایی در برخی محصولات بخصوص محصولات استراتژیک است. با این وجود رسیدن به این اهداف مستلزم اجرای درست طرح الگوی کشت است که خود نیازمند فراهم شدن یکسری زمینهها و شرایط خاص است. از جمله مواردی که از سوی فعالان در این حوزه مطرح می شود بحث غنی سازی خاک است. به طوری که محمد امین آسودار فعال بخش معتقد است تا زمانی که خاک زراعی کشور فقیر باشد نمی توان روی اجرای درست الگوی کشت مانور داد. مساله اساسی در این مورد این است که خاک کشاورزی کشور طی دهههای متمادی از طریق استفاده بی رویه از کودهای شیمیایی، عدم آگاهی کشاورزان در اهمیت باقی ماندن ته مانده محصولات همچون کاه و کلش گندم پس از برداشت روی خاک و همچنین استفاده بیش از اندازه از شخم و دیسک به شدت تخریب شده و عاری از عناصر حیاتی شده است. لذا برای تحقق یکسری طرحها همچون الگوی کشت، کشتهای قراردادی، خوداتکایی دانههای روغنی و غیره این عامل می تواند خود یک مانع جدی محسوب شود.
آسودار به بازار میگوید: خودکفایی زمانی صورت می گیرد که بتوانیم عملکرد در واحد سطح را بالا ببریم به عنوان مثال الان میزان برداشت گندم نهایتا تا ۴ تن در هکتار است در حالی که با غنی سازی خاک کشاورزی می توان آن را تا ۸ تن هم بالا ببریم.
وی خاطرنشان میکند: مساله اینجا است که متاسفانه طی سالهای متمادی عناصر اصلی خاک را گرفتهایم و حال نمیتوانیم آنطور که شایسته است از زمینهای کشاورزی بهره برداری کنیم بنابراین باید خاک را غنی کنیم.
این فعال بخش همچنین با تاکید بر اینکه کشاورزی کشور کاملا سنتی است و همین عامل روی فقر خاک موثر است میافزاید: از اصلی ترین راهکارها برای کاهش آسیب به اراضی کشاورزی ترویج کشاورزی حفاظتی است تا از این طریق تخریب اراضی به حداقل برسد. در واقع اگر با روشهایی همچون ترویج کشاورزی حفاظتی، استفاده از کودهای سبز و دیگر روشهای رایج در سطح دنیا بتوانیم خاک را غنی کنیم آن موقع می توانیم امیدوار باشیم که عملکرد تولید در واحد سطح افزایش می یابد و اجرای الگوی کشت با موفقیت همراه خواهد شد.
محمد بازرگان عضو اتاق اصناف کشاورزی کشور در مورد اینکه اجرای چنین طرحی در این شرایط چقدر شدنی است به بازار میگوید: طرحهایی مثل الگوی کشت، کشت فراسرزمینی، کشاورزی قراردادی، طرح آمایش و غیره طرحهایی بوده که سالیان سال در مورد آن بحث شده اما سوال اینجا است که چرا تا امروز اجرایی نشده است.