بساط دستفروشان در آتش بیسروسامانی سوخت
کاغذوطن
وعده سروسامان دادن بازارچه دستفروشان جیرفت به سرانجام نرسید تا حریقی که احتمالش میرفت مال دستفروشان را خاکستر کرد.
سمیه خدیشی – در دمادم هشدارهای مصرف برق و شدت گرما آتشبهجان بازارچه دستفروشان جیرفت افتاد و مالومنال صاحبان این بساطهای خرد دود شد و به فنا رفت.
چند سال قبل وقتی شورای شهر خواست که به سد معبر و مشکلات مربوط به دستفروشانی که با پهن کردن بساطشان در معابر یکی از خیابانهای اصلی شهر معروف به «یکطرفه» پایان دهد، طرح ساماندهی آنها را در این مکان کنونی کلید زد.
*وعدههای بیسرانجام
مالک زمین بازارچه اتحادیه تعاون روستایی است. شهرداری با وساطت و برای حل مشکل، بازارچه را در این زمین کنونی راهاندازی کرد. دستفروشان هم برای فرار از توپ و تشرهای مأموران سد معبر و اماکن که گاهوبیگاه بساطشان را به هم میریختند از مکان جدید استقبال کردند. اما شکل شمایل بازارچه چیزی نبود که در حد شهر آنها یکی از چهارراههای اصلی باشد.
یک طرف چهارراه مغازههای تجملی شهر قرار میگرفتند و طرف دیگر بازارچهای که با تکههای پلاستیک یا پارچههای نصفهنیمه مسقف شده بود و ظاهر زشت و دور از انتظاری به نمایش میگذاشت.
سال ۹۷ که موضوع ساماندهی بازارچه سوژه «کاغذوطن» بود، به مشکلات جانمایی آن پرداخته شد. سخنگوی وقت شورای شهر جیرفت گفته بود: «این بازارچه ربطی به شهرداری و شورای شهر ندارد؛ زیرا ملک شخصی اداره تعاون روستایی شهرستان است.»
روح اله میرکهنوج که در آن زمان عنوان کرده بود تمام عواید و اجارهای که از این بازارچه حاصل میشود به این سازمان تعاون روستایی میرسد و البته قول داده بود: در دستور کار داریم تا بازارچههایی را برای ساماندهی دستفروشان راهاندازی کنیم و فعلاً برای جانمایی آن مشکل داریم؛ اما در سالهای آتی این کار انجام میشود و باید بر اساس برنامهوبودجه اولویتبندی شود، قصد داشتیم در پارک شهید دلیری «ساحلی» یک بازارچه راهاندازی کنیم و باید برای انجام این کار با مسکن و شهرسازی رایزنی کنیم؛ زیرا مشکلاتی در زمینه تغییر کاربری فضای سبز به تجاری وجود دارد.»
این عضو شورای اسلامی به مشکلات حضور دستفروشان در سطح شهر اشاره و گفته بود: «دستفروشها در جیرفت مثل قارچ رشد میکنند، در سطح شهر هنوز هم افرادی هستند که در کنار خیابانهای اصلی اقدام به دستفروشی میکنند و به دلیل مشکلات اقتصادی که در جامعه حاکم است نمیتوانیم به مردم فشار بیاوریم؛ اما برخی از بازاریان هم اجناس خود را جلوی درب مغازههایشان از طریق پهن کردن بساط دستفروشی به فروش میرسانند.»
* پیشبینی حادثه
در همان زمان هم رئیس سازمان تعاون روستایی وقت از جانمایی دستفروشان در این مکان ابراز نگرانی کرده بود و حتی پیشبینی حادثه آتشسوزی را داده بود که اگر آتش به این مکان بیفتد پلاسکویی دیگر رخ میدهد.
فرود سالاری گفته بود: «پیگیر حقوقی این مشکل از طریق دستگاه قضایی هستیم البته با دستفروشها هم صحبت کردهایم که پس از احداث سازه تجاری اولویت را به آنها در اجاره یا خرید مغازهها بدهیم. این یک ساماندهی نادرست بوده و اگر کسی نیمهشب کبریتی را به این مجموعه بیندازد با حادثه پلاسکویی در ابعاد کوچکتر روبرو میشویم، تمام منازل و مغازههای این اطراف در خطر هستند خیلی وقتها نگرانم نیمهشب کسی تماس بگیرد و خبر از یک فاجعه در این بازارچه بدهد.»
رئیس سازمان تعاون روستایی وقت اعلام کرده بود: «میخواهیم سازهای شیک در خور شأن شهر احداث کنیم؛ اما متأسفانه با این معضل که حلکردن آن سخت شده و دستوپای مسئولان قضایی را همبسته مواجه هستیم؛ زیرا با تعدادی دستفروش طرف حساب هستیم که در صورت هر اقدامی با بحران مواجه میشویم.»
*تعهدهای آبکی
محمد بلندنظر که اکنون ریاست سازمان تعاون روستایی را بر عهده دارد نیز حرفهای مشابه میزند، او میگوید: بارها موضوع از طریق مراجع قانونی و حقوقی پیگیری شده اما نتیجهای نگرفتیم.
بلندنظر ادامه داد: زمین در سال ۱۳۹۰ در قالب اجارهنامه و با موضوع ساماندهی دستفروشان برای دو سال به شهرداری واگذار شد. بعد از پایانیافتن مدت قرارداد شهرداری زمین را تخلیه نکرد و با پیگیری اتحادیه، شورای شهر سابق چند ماه برای ساماندهی مهلت خواست؛ اما با اتمام مهلت کاری انجام نگرفت.
رئیس سازمان تعاون روستایی اظهار کرد: بعد از آن هم در سال ۱۴۰۰ با پیشنهاد یک سرمایهگذار برای سرمایهگذاری در این مکان، مدیرعامل تعاون روستایی با استاندار وقت مکاتبه انجام داد و درخواست تعیین تکلیف زمین را کرد که استاندار هم با دستور به فرماندار خواستار مشخصشدن وضعیت زمین و ساماندهی دستفروشان شد.
* اخطار داده شد
این مقام مسئول بیان کرد: در همه مکاتبات به تمام مواردی مثل غیراستاندارد بودن مکان و ناایمن بودن سیمکشی و احتمال آتشسوزی و یا هر حادثهای احتمالی دیگری اشاره شده بود و نتیجه این مکاتبات به جلسهای در فرمانداری ختم شد که طی آن شهردار و رئیس شورای شهر وقت مجدداً متعهد شدند که این زمین تخلیه و دستفروشان در جای دیگر ساماندهی شوند؛ اما برای چندمین بار این تعهد عملی نشد.
او دررابطهبا اقدامات انجامگرفته از سوی سازمان تعاون روستایی افزود: سال گذشته نیز حضوری خدمت دادستان محترم و رئیس دادگستری در شورای حفظ حقوق بیتالمال این موارد را یادآور شدم در همین راستا مکاتباتی نیز انجام گرفت و به اتحادیه جیرفت نیز اعلام شد که از طریق حقوقی و قضایی موضوع پیگیری شود تا با شکایت زمین موردنظر خلعید شود.
در مهرماه سال گذشته شکایت انجام شد، و پیرو این شکایت در سال گذشته دادستان بازدیدی از محل موردنظر انجام داد و بعد از آن نیز جلسهای در محل سازمان تعاون روستایی ترتیب دادند و در آن جلسه دادستان یک سری دستوراتی را به شهردار حال حاضر جیرفت دادند.
بلندنظر تأکید کرد: در این مدت حدود هفت یا هشت سال اخیر که حضور ذهن دارم هیچگونه وجهی از دستفروشان یا شهرداری بهحساب اتحادیه تعاون روستایی واریز نشده است.
*وعده جدید برای جانمایی
روابطعمومی شهرداری جیرفت بعد از اتمام قرارداد تعاون روستایی با شهرداری چندین بار به دستفروشان اخطار داده شد که باید به دلایل ایمنی این بازارچه جمع شود.
مصیب سمندری عنوان کرد: هر بار به دلایلی با وساطت مسئولان جهت جلوگیری از اینکه نارضایتی برای مردم و دستفروشان به وجود نیاید، جلوی کار گرفته میشد به آینده موکول میشد.
سمندری با عنوان اینکه مدیریت شهری جیرفت برای ساماندهی دستفروشان برنامه دارد، گفت: شهرداری جیرفت طی قراردادی با یک سرمایهگذار در یکی از خیابانهای اصلی شهر در حال ساخت سازهای با ۱۸۰ غرفه است و در یک مکان دیگر هم چندین غرفه ساخته و دستفروشان با نامنویسی از طرف شهرداری در این غرفهها جانمایی میشوند.
روابطعمومی شهرداری عنوان کرد: مشکلی که وجود دارد این است روزبهروز به تعداد دستفروشان سطح شهر اضافه میشوند و یک مکان ثابت جوابگوی دستفروشان نیست.
حدود هفتاد الی هشتاد غرفه در محل بازارچه دستفروشان وجود داشته که نیمی از آنها طعمه حریق شدند. دستفروشی یکی از شرافتمندانهترین راههایی تأمین درآمد برای قشری بیپناه که دستش از سبد اشتغال کوتاه مانده و هیچ پناه اجتماعی ندارد، است. زن دستفروشی که تنها راه تأمین هزینههای زندگی سهنفرهشان که بعد بیماری لاعلاج همسر همه را بهتنهایی به دوش میکشید، همین بساط کم و قدر بود که در آتش خاکستر شد و به هوا رفت و نالههای به آسمان رفته زن هم فریاد رسی ندارد.