وداع با اسلحه

منتشر شده در صفحه صفحه نخست | شماره 838

وداع با اسلحه

گروهی از شکارچیان منطقه کوهستانی کلمرز کهنوج، از سال 90  تفنگ‌ها را بر زمین گذاشته و دوربین به دست گرفته و حافظ حیات وحش شدند.

در جریان اعتراضی که به فعالیت معدن سیلیس منطقه کلمرز شهرستان کهنوج شده بود، با گروهی از حافظان محیط زیست و دوستداران حیات وحش آشنا شدیم که پیش از این سال ها شکارچی بوده و در همان منطقه شکار می کردند، اما حالا حامی حیات وحش شده و نگران  فعالیت معدن سیلیس این منطقه و آسیبی هستند که گونه های خاص حیات وحش این منطقه را متضرر می کند.  با سالاری یکی از اعضا این گروه  دوستدار محیط زیست  که با هزینه های شخصی خود از حیات وحش و محیط زیست منطقه محافظت می کنند ، به گفتگویی صمیمانه نشستیم تا ماجرای این سفر از شکارچی بودن به دوستدار حیات وحش شدن را از زبان او بشنویم.

 – چه طور شد که تصمیم گرفتید شکار را کنار گذاشته و حافظ  حیات وحش شوید؟

 سال 90 به همراه چند نفر از دوستان که آن ها هم شکارچی بودند ، به بندرعباس مسافرت کردم،  در بندرعباس یک منطقه به نام گنو است که در آن حیوانات زیادی مثل قوچ و میش در اندازه های بسیار بزرگ  وجود دارد، دوربین فیلمبرداری داشتیم و از حیات وحش آن منطقه، فیلم گرفتیم، همه نوعی  از کَل، بز، قوچ و میش در آن منطقه بود که از آنها فیلم گرفتیم. بعد که به کهنوج برگشتیم دوباره فیلم ها را دیدیم، همان موقع با حسرت گفتم آیا امکان دارد حیوانات منطقه ی ما هم این طور شوند، برادر بزرگم،  گفت: امکان دارد در صورتی که تو برای همیشه  شکار را کنار بگذاری، شکار نکن تا حیوانات  فرصت رشد پیدا کنند، این حرف او  اولین تلنگری بود که باعث شد، این مسیر را شروع کنیم. همان موقع همان جمع کوچکی که بودیم به همدیگر قول دادیم که دیگر شکار نکنیم.

– کار حفاظت از جانوران را از کی شروع کردید؟

از همان موقع به جای شکار، حفاظت کردن را یاد گرفتیم ، از سراسر منطقه ۴۵ ماشین جمع کردیم  تا کمکمان دهند منطقه را حفاظت کنیم. چندین نسل من شکارچی بودند و سال ها شکار می کردند، در  نتیجه ما اکثر شکارچیان منطقه را می شناختیم و البته تا حدودی روی آنها نفوذ داشتیم، از همین نفوذ استفاده کردیم  و جلسه های مختلفی برگزار و صحبت می کردیم ، ابتدا سعی کردیم که توضیح دهیم و قانعشان کنیم که در ایام عید نوروز و اول بهار به خاطر اینکه فصل زاد و ولد حیوانات است ، شکار نکنند. با این موضوع که موافقت کردند. چند وقتی هم که گذشت ، گفتیم کلا ماده ها را نزنید که بتوانند زاد وولد کنند و تعداد گله ها زیاد شود،بعد کم کم راضیشان کردیم که کلا در منطقه شکار نکنند، برای اینکه قانعشان کنیم چندین جلسه در مساجد ، تکیه ها و جاهای مختلف گرفتیم تا راضی شوند و شکار نروند.کار خیلی سختی بود، اما من یک امتیاز داشتم ، آنها باور نمی کردند، بتوانم شکار نکنم به همین خاطر می گفتند اگر تو شکار نکنی ما هم نمی کنیم ، بعد که می دیدند روی حرفشان می ماندند چون کسی باور نمی کرد، بتوانم شکار را کنار بگذارم.این طو منی که از کودکی با تفنگ همراه بودم به همراه دوستانم تفنگ  ها را بر زمین گذاشتیم و دوربین به دست گرفتیم تا از حیات وحش حفاظت کنیم. ابتدا 10 نفری بودیم  که برادر هایم ، داماد هایمان و پسر عموها بودند اما اکنون خیلی ها کنار ما ایستادند و جمع بزرگی هستیم و از گروه های مختلف در جمع ما هستند.

-آیا کارکنان  اداره محیط زیست هم با شما همکاری می کردند؟

بزرگترین خوشبختی ما در این بود که مسئولان و بچه‌های محیط زیست که در منطقه  فعال بودند به ما اعتماد کردند،این اعتماد خیلی سخت به دست آمد اما خیلی ارزشمند بود، درست مثل اینکه به یک دزد بگویند از خانه مراقبت کن. اما بچه های محیط زیست با آن قلب بزرگ و مهربانی که داشتند و با درک بالایشان به ما اعتماد کردند و فرصت دادند تا کنار آنها از محیط زیست منطقه حفاظت کنیم. این که مسیر زندگی من عوض شد به خاطراین بود که خداوند به من لطف کرد ، همیشه می‌گویم خدا می خواست یک محبتی در حق ما کند و به همین دلیل چشم های ما را به مسائل و محیط زیست باز کرد تا زیبایی های حیات وحش را ببینیم.

-حضور شما در حیات وحش منطقه تغییراتی هم  به وجود آورد؟

 بله ، از همان سال 90 تغییرات شروع شد، همه چیز تغییر کرد، پیش از آنکه ما دوستدار محیط زیست شویم، وقتی که به شکار می‌رفتیم شاید در طول مدتی که  شکار می کردیم ، نهایتا 10 راس کل یا قوچ می دیدیم اما کم کم تعداد حیوانات منطقه بیشتر شد اکنون در منطقه گله های ۲۰۰ تا ۲۵۰ تایی کل و قوچ وجود دارد که زندگی می کنند.

ماجرای «خَبر» دوم چه بود، که تصمیم گرفتید از کوهستان کلمرز بسازید؟

  یک بار با 20 نفر از شکارچیان به منطقه خبر رفتیم و نحو حفاظت از حیوانات و حیات وحش را دیدیم  و این موضوع برایمان بسیار جالب بود.  همان موقع ها یکی از دوستان ما به نام هادی روی خرس سیاه آسیایی کار می‌کرد که در کلمرز هم دیده شده بود و یک همایشی در دهبکری برای خرس سیاه آسیایی برگزار  کرده بود، در آن همایش حدود 1000 نفری مهمان ما بودند و ما آنجا اعلام کردیم اگر مسوولان از ما حمایت کنند، خَبر دوم را در منطقه کلمرز کلید خواهیم زد.

 -وضعیت حیات وحش در منطقه کلمرز چگونه است؟

 ما حیات وحش منحصر به  فرد و گوناگونی داریم ،  در منطقه تحت حفاظت ما که با طول 42 کیلومتر در عرض 12 کیلومتر است همه نوع حیوان و گونه گیاهی دیده می شود.این منطقه  سال های قبل ایستگاه خرس سیاه آسیایی بود، در این منطقه پلنگ ،گراز، کفتار، گرگ،  انواع شغال، انواع روباه و انواع پرندگان زندگی می کنند می خواهیم تلاش کنیم تا این منطقه گردشگری شود.

-اصلی ترین دغدغۀ شما و دوستانتان چیست؟

یکی از اصلی ترین مشکلات و دغدغه های ما این است که این منطقه پر از معدن است و اکثر آنها را هم واگذار کرده اند،اکثر کوه  کلمرز را به معدنکاران واگذار کردند، این موضوع زندگی حیات وحش را به خطر می اندازد، می گویند کارمان قانونی است، من می‌گویم، اگر قانونی به ضرر مردم و حیات وحش است، می توان با یک تبصره اصلاحش کرد، معدن کار، کار کند  اما نه در جایی که حیات وحش مستقر است. اکنون دقیقا معدن سیلیس در نقطه تمرکز گله های ما است ، معدنکاری که شود، آب سنگین شده و جان حیات وحش به خطر می افتد،  البته معدن های این منطقه آنچنان صرفه اقتصادی ندارند، گناه دارد به اسم اشتغال، حیات وحشی  که مثل ما حق زندگی دارد را از بین ببریم.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

از «کاغذ وطن» بیشتر بدانید :

برخی از نویسندگان

آمار سایت

  • کاربران آنلاین : 0
  • امروز: 115
  • دیروز: 275
  • هفته: 1,023
  • ماه: 4,400
  • سال: 57,873