عنوان مطلب

منتشر شده در صفحه صفحه نخست | شماره 1162

دستفروشی؛ کسب‌وکار بدون متولی   

بیکاری و از بین رفتن بسیاری از کسب و کارها به دلیل تحریم و کرونا باعث شده تا این روزها شاهد افزایش مشاغل کاذب از جمله دست فروشی در استان کرمان باشیم.

کارشان سرما و گرما نمی شناسد؛ در چله گرم تابستان یا سوز و سرمای زمستان مشغول به کار هستند آن هم در هر شرایط جوی بدی که تصورش را هم نمی شود کرد. ساعت ها در مقابل آفتاب داغ تابستان ایستادن یا حتی نشستن در سایه در چله تیر ماه مثل شکنجه است از سرما هم که دیگر نگویم؛ استخوان هایت را می ترکاند و حس می کنی هر لحظه از حال می روی. کرمان پهناورترین استان کشور است و متاسفانه هر روز شاهد رشد بیکاری در این استان ثروتمند هستیم.

دست فروشی هم یکی از این مشاغل است؛ قطعا اگر کرمانی باشید و یا در کرمان زندگی کنید و ساعتی را در شهر گردش کنید، آدم های مختلفی را می بینید که به دست فروشی روی آورده اند و زمانی که از آنها علت رو جویا می شوی می گویند درآمد بیشتری دارد؛ تعداد زیادی از دست فروشان برای مغازه داران کرمانی کار می کنند و اجناس آنها را در پیاده رو به مردم عرضه می کنند.

البته برخی از مغازه داران هم انگار از دست فروشی بدشان نمی آید اما اغلب دست فروشان افرادی هستند که پولی برای اجاره مغازه ندارند، پول پیش یا رهن اغلب در کرمان بالاست و حتی بسیاری از افرادی که قبلا هم مغازه داشتنه اند می گویند تعطیلی بازارو بالا بودن اجاره ها باعث شد تا مغازه مان را جمع کنیم و حالا مجبور باشیم از طریق دست فروشی اموراتمان را بگذرانیم.

دست فروشی قصه ای قدیمی است

دست فروشی قصه جدیدی نیست اما مدل کسب و کار آنها با دست فروشانی که زمانی در کوچه های شهر راه می افتادند و جنس شان را خانه به خانه عرضه می کردند هم تفاوت دارد.

یکی از دست فروشان کرمانی که خانمی جوان است و حوالی بلوار جمهوری اقدام به فروش کتاب می کند می گوید: بیکاری آزاردهنده و حتی کشنده است.

او که می گوید اسمش مرضیه است پالتوی قهوه ای ارزان قیمتی به تن دارد و سعی دارد با دستکش های بافتنی دستبافش دست هایش را در سرمای کویری زمستان کرمان گرم نگه دارد بینی قرمز شده از سرمایش را می مالد و می گوید: معیشت خانواده ام بر دوش من است و مجبور هستم دست به کاری بزنم و نانی به خانه ببرم.

او اضافه کرد: می دانم چهره شهر با وجود امثال من نازیبا می شود اما چه می شود کرد؟

مرضیه کمی به فکر فرو می رود و می گوید: من هم دوست دارم لباس شیک بپوشم و با تیپ اداری جایی استخدام باشم و هر ماه سر موعد مقرر حقوق مشخصی را دریافت کنم و عصرها هم با دوستانم به کافه بروم و قهوه ای بنوشم اما خب چه می شود کرد مجبورم؛ البته یک چند مدتی را هم کار نکردم و در خانه نشستم اما بی پولی آنقدر اذیتم کرد که به دست فروشی روی آوردم. اوایل از در و همسایه و فامیل و آشنا خجالت می کشیدم اما خب چاره ای نداشتم اگر راهی دیگر داشتم که به این شغل روی نمی آوردم.

اقتصاد مریض دلیل افزایش بیکاری

او تصریح کرد: اقتصاد مریض باعث شده تا خیلی ها بیکار شوند و همواره می گویند تحریم هستیم و …خب چرا برای این مساله چاره ای اندیشیده نمی شود؟

این دست‌فروش ادامه داد: دست فروشی هم می تواند درآمد خوبی داشته باشد اما انگار مردم آنقدر گرفتارند که برای خرید کتاب پولی برایشان باقی نمی ماند. البته اگر روزی به درآمد خوبی برسم که بتوانم جایی را به عنوان مغازه اجاره کنم هر چند کوچک، قطعا دیگر در گوشه ی پیاده رو بساط نخواهم کرد.

هر چند اکنون دیگر دست فروشان را همه پذیرفته‌اند و خیلی از این افراد آنقدر در گوشه مشخصی از خیابان‌های شهرمان حضور داشته اند و تلاش کرده اند تا زندگی خود را با چنگ و دندان به وضعیت خوبی برسانند که حس می شود در این گوشه از پیاده رو و روی همان چند تکه موزاییک قلمرویی دارند و حق آب و گل.

مرضیه که انگار خسته شده از ایستادن، می نشیند و به دیوار تکیه می زند و می گوید: گاهی باید آنقدر بلند بلند یک جمله را بگویم که خودم هم خسته می شوم.

این زن جوان تاکید می کند: دست فروشی نیاز به گرفتن مجوز ندارد اما خب همیشه تنت می لرزد که الان ممکن است شهرداری به تو پیله کند و جنس هایت را ببرد یا اتفاق دیگری بیفتد.

او اضافه می کند: اکثر دست فروش ها همدیگر را می شناسند و البته برخی از دست فروش ها هم هستند که برای مغازه ها کار می کنند و جنس های مغازه ها را بساط می کنند و می فروشند تا فروش مغازه بالا برود و در آخر هم دستمزدشان را می گیرند اینها اغلب پولی برای خرید جنس ندارند.

دست فروش مجرم نیست

این خانم جوان دست‌فروش می گوید: دست فروش مجرم نیست؛ من و دیگر زنان و مردانی که دست فروشی می کنیم سعی می کنیم با روش‌های مختلفی اجناس خود را بفروشیم یکی سیار دست فروشی می کند یکی هم در یک جای ثابت مستقر می شود. شاید ایجاد شغل برای دولت کار سختی است اما می تواند دست فروش ها را ساماندهی کند. 

گاهی فکر می کنم و می بینم دست فروشی خودش یک سبک از زندگی و تجارت است و کاش دولت و شهرداری و… بدون وارد کردن آسیب فیزیکی و روانی به ما، خود را در کنار ما قرار دهد و دنیا را از دریچه دید ما ببیند و اجناس مان را ضبط نکنند.

مرضیه ادامه می دهد: گاهی اخبار را دنبال می کنم و می بینم دولت می گوید از مشاغل مختلف حمایت می کند کاش در میان این مشاغل به دست فروش ها هم بها بدهد. ما امروز با بدترین برخوردها مواجه هستیم و باور کنید خیلی از ما به صرفه جویی در وقت و حتی دسترسی ارزان به اجناس شهروندان به کالاهای مورد نیازشان کمک می کنیم.

این زن دست فروش تاکید می کند: شاید بد نباشد که بگویم همین دست فروش ها در خیلی از مواقع شهر را زنده نگه داشته اند مثلا تصور کنید بلال فروش ها و …در پارک های شهر را! چه می شود دست فروش ها هم ساماندهی شوند و اصلا مثل دیگر مشاغل صنف و…داشته باشند؟

او می افزاید: تصور کنید بسیاری از ما حتی از خدمات بیمه محروم هستیم و فکر نمی کنید همین هم باعث می شود ما افسردگی هم بگیریم علاوه بر اینکه از وضعیت بد اقتصادی به تنگ آمده ایم و خسته ایم؟ کاش مسئولان یک ساعت اصلا یک دقیقه خودشان را جای من و دیگر افرادی که در این شغل مشغول به کار هستند می گذاشتند ما که به کسی آسیب نمی رسانیم.

او ادامه می دهد: شورای شهر و شهرداری می توانند به ما هویت بدهند و باور کنند می خواهند به یک صنف شغلی هویت ببخشید و رسمیت دهند و اینقدر با ما مبارزه نکنند سخت است از خانه بیرون بیایی و حس کنی مجرمی در حالی که سعی داری نان حلال سر سفره خانواده ات ببری.

او تاکید می کند: گناه ما فقط این است که سرمایه اولیه برای راه اندازی یک شغل یا یک تولیدی را نداریم و نمی توانیم برای شغل مان سقفی داشته باشیم.

بیکاری عامل رواج دست فروشی

مهدی صادقی کارشناس اقتصاد مهم ترین دلیل برای افزایش دست فروشی را بیکاری می داند و می گوید:اغلب دست فروشی را به عنوان یک معضل بزرگ و انکارناپذیر قلمداد می کنند اما تورم در جامعه ما امروز آنقدر به سرعت نور بالا می رود که گریزی از این گونه شغل ها در جامعه نیست.

صادقی اضافه کرد: بیکاری سبب شده تا جمعیت بسیاری از شهرهای اطراف و روستاها به مرکز استان بیایند و بدیهی است که این افراد به دنبال کار هستند و می خواهند پول به دست بیاورند چیزی که در شهر خودشان به آن دست نیافته اند.

این کارشناس اقتصادی تاکید کرد: اغلب این افراد چاره را در دست فروشی می بینند و به پیاده روها می آیند و بساط می کنند هر چند باید به آنها دست مریزاد هم گفت که حداقل از دیوار مردم بالا نمی روند.

او ادامه داد: مسئولان استان باید به فکر چاره باشند زیرا اگر این افراد در روستا و شهر خودشان شغلی داشتند، مجبور به مهاجرت به

دستفروشی؛ کسب‌وکار بدون متولی

مرکز استان نمی‌شدند و اینطور که پیداست شاهد مهاجرت افراد بیشتری به کرمان باشیم.

این کارشناس اقتصادی افزود:اولویت مسئولان باید ایجاد شغل برای جوانان باشد وگرنه به زودی شاهد بروز معضلات زیادی در جامعه خواهیم بود.

صادقی گفت:امروز تعداد زیادی از فارغ التحصیلان دانشگاهی ما بیکار هستند و دولت باید به این مسئله توجه ویژه داشته باشد زیرا بیکاری و فشار اقتصادی قطعا ضربات جبران ناپذیری بر پیکر جامعه وارد کند. نبود امنیت اقتصادی به دلیل نداشتن شغل یک تهدید برای جامعه به شمار می رود.

این اقتصاددان تصریح کرد: رهبر انقلاب اسلامی همیشه به رونق تولید تاکید می کنند و باید به آن بپردازیم و نگذاریم اختلافات طبقاتی وحشتناک و حقوق های نجومی غیر‌کنترل شوند.

او افزود: فقر در جامعه ما در استان جولان می دهد و باید کاری کرد تا رونق را به تولید بازگردانیم و در روستاها و شهرها نیز اقدام به راه اندازی شغل کنیم تا مهاجران به روستاهای خود بازگردند و از متروکه شدن روستاهایمان که می توانند در رونق تولید نقش اساسی ایفا کنند جلوگیری کنیم.

خشکسالی و نبود زیرساخت های لازم باعث شده تا اکثر روستاییان استان کرمان بیکار شوند از سویی تحریم ها و وجود شرایط بد اقتصادی حاکم بر کشور نیز باعث شده تا بسیاری از مشاغل نیز تعطیل شوند و عده ای مجبور هستند برای امرار معاش به سمت مشاغل کاذب از جمله دست فروشی روی بیاورند. ایجاد زیرساخت های لازم در روستاها برای تولید و کمک به کسب و کارهای کوچک می تواند مانع از ایجاد این گونه شغل ها شود.

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

از «کاغذ وطن» بیشتر بدانید :

برخی از نویسندگان

آمار سایت

  • کاربران آنلاین : 0
  • امروز: 98
  • دیروز: 275
  • هفته: 1,006
  • ماه: 4,383
  • سال: 57,856