بررسی اثر کرونا بر فقر آموزشی در گفتوگو با احمد میدری و علی اصغر فانی. دولت برنامه مشخصی برای ترمیم فقر آموزشی بعد کرونا ندارد
گزارش / پیام ما
آثار همهگیری کرونا بر زندگی اجتماعی مردم جهان به این سال و ماهها تمامی ندارد. کرونا بر همه ابعاد زندگی انسان اثر گذاشت. یکی از بخشهایی که بیشترین آسیب را از این همهگیری جهانی دید، بخش آموزش بود. در کشورهایی که نظام آموزشی ضعف بیشتری داشت آسیب کرونا هم بیشتر خودش را نمایان کرد. افزایش شمار بازماندگان از تحصیل و اثر جدی بر کیفیت آموزش دانشآموزان مواردی نیست که بتوان از به آسانی از آنها چشم پوشید. آموزش فراگیر و باکیفیت یکی از پایههای توسعه پایدار است و روشن است که بدون داشتن چنین نظامی سخن از توسعه به مثابه یک شوخی تلخ است. «پیام ما» برای بررسی ابعاد آثار کرونا بر کیفیت آموزش در کشور با احمد میدری، معاون رفاه دولت پیشین و علی اصغر فانی وزیر پیشین آموزش و پرورش گفتوگو کرده است. میدری و فانی هر دو از پیامدهای هولناک کرونا بر نظام آموزشی گفتند و خواستار شکلگیری یک پیش ملی برای همکاری دولت و مردم به منظور بهبود وضع موجود شدند.
از نگاه شما کرونا با نظام آموزشی ما چه کرد؟
یا به عبارت دقیقتر کرونا به کیفیت آموزش و دسترسی به آموزش چه آسیبهایی زد؟
فانی: آموزش و پرورش دستگاهی است که زیرساخت نیروی انسانی هر جامعهای را تربیت میکند. اگر میخواهیم به توسعه پایدار برسیم باید نیروی انسانی قوی داشته باشیم. نیروی انسانی قوی را باید آموزش و پرورش تربیت کند و لذا آموزش و پرورش سازمان توسعه پایدار است.
کرونا یک نکته مثبت داشت که باعث شده آموزشهای هوشمند یا مجازی ظرف مدت ۶ ماه یا یک سال به اندازه ۲۰ سال در کشور ما رشد کند. یعنی ما از ۱۵ سال پیش از آموزش مجازی ، مدرسه هوشمند و کلاس هوشمند حرف میزدیم اما هیچکاری نمیکردیم و فقط در شعار بود. ما باید از این دستآورد به نفع دانشآموز و توسعه کشور استفاده کنیم.
از طرف دیگر باید بدانیم که بر اساس مقالات علمی دنیا در یکی دوسال اخیر در بهترین حالت آموزشهای مجازی، شصت درصد آموزشهای حضوری اثربخشی نشان داده است. ما دوسال تحصیلیمان در دوران کرونا بوده است بنابراین دو تا ۴۰ درصد عقبیم، چون آزمونها خیلی دقیق نبود. ما یک عقب ماندگی علمی در مجموعه دانشآموزانمان داریم. کم تحرکی بچهها یکی دیگر از پیامدهای کرونا است. بچهها وقتی مدرسه میروند تحرک دارند اما در این دوسال اخیر دانشآموز وزنش زیاد شده چاقی ناخواسته در دانشآموزان ما ایجاد شده است. مشکل دیگر مسئله قامت کودکان است . استفاده مداوم از تبلت روی ستون فقرات و استخوانهای گردن کودکان اثر دارد و موجب ساییدگی میشود. در آینده ممکن است کودک بهجای قامت عمودی، قامت خمیده داشته باشد.
دانشآموزی که دو سال مدرسه نرفته است عادتهای غلط رفتاری یادگیری در او شکل گرفته است. بر اساس این گزارش حدود ۱۶ درصد تولید ناخالصی داخلی در این یک دهه کاهش پیدا میکند و باید دولتها به کمک ملتها اقداماتی انجام دهند
ما بعد از کرونا با مسئله ترک تحصیل دانشآموزان هم روبهرو شدیم.
بله! مشکل جدیتری که کرونا برای ما بهوجود آورده معضل ترک تحصیل است. در رسانهها اعلام شد سه میلیون دانشآموز ترک تحصیل کردهاند. بار دیگر گفتند ۴ میلیون، آخرین بار سرپرست آموزش و پرورش در همین دولت سیزدهم اعلام کرد ۹۶۰ هزار نفر ترک تحصیل کردهاند. اگر کمترین آمار را در نظر بگیریم معنایش این است که ۹۶۰ هزار دانشآموز مدرسه نمیروند و شناسایی کردن این دانشآموزان کار بسیار سختی است. بنابراین بحث ترک تحصیل و بازماندگان از تحصیل مشکل دیگر کرونا بوده است. موضوع بعدی تربیت اجتماعی بچههاست یعنی دانشآموز به دلیل تنها بودنش در خانه با تبلت و… کار میکند. تربیت اجتماعی این دانشآموز افول کرده و فردگرا و درونگرا شده است. باید برای تعامل دانشآموزان هم فکری کرد. هر کدام از موارد یک پروژه است.
آقای میدری شما از آسیبهای کرونا به نظام آموزشی چه تحلیلی دارید؟
میدری: تاثیر کرونا بر هیچ بخشی از زندگی اقتصادی، اجتماعی و… به اندازه آموزش نبوده است زیرا بقیه بخشها میتوانند برگردند. مثلا بخش گردشگری در کرونا خیلی آسیب دید ولی به محض اینکه شاید نسبتا بهبود پیدا کرد. در سیستم آموزشی تاثیرات ماندگاری داریم که اگر آنها را خوب درک نکنیم میتواند نسلهای آینده را اسیر شرایط کرونا کند. گزارشی را سازمان یونیسف به همراه یونسکو و بنیاد بیل گیتس تهیه کردند که تاثیر کرونا را بر جهان مورد بررسی قرار گرفت.
بر اساس اطلاعاتی که در این گزارش آمده است در طول یک دهه آینده اگر ما اقدامات موثر برای جبران آثار کرونا نداشته باشیم چیزی حدود ۲۱هزار میلیارد دلار از درآمد کل بشر یعنی سالانه دوهزار میلیارد دلار درآمد بشر کاهش پیدا میکند. زیرا انسانهایی که در این دوره از آموزش حضوری محروم ماندند نمیتوانند کارآفرینیها تواناییها و حتی انعطافپذیری – که یکی از مهمترین ویژگی در زندگی اجتماعی است – را داشته باشند. زندگی با همسالان میتواند انسان را منعطف کند. دانشآموزی که دو سال مدرسه نرفته است عادتهای غلط رفتاری یادگیری در او شکل گرفته است. بر اساس این گزارش حدود ۱۶ درصد تولید ناخالصی داخلی در این یک دهه کاهش پیدا میکند و باید دولتها به کمک ملتها اقداماتی انجام دهند.
براساس اطلاعاتی که در این گزارش آمده است همه کشورها با پدیدهای به نام ضعف تحصیلی روبهرو شدهاند. دو پدیده فقر یادگیری را تشکیل میدهد ۱. دانشآموزانی که مدرسه نمیروند ۲. بچههایی که در مدرسه هستند اما آموزش لازم را نمیبینند.
بر اساس این تخمین در دنیا ۵۷ درصد دانشآموزان در دوره ابتدایی یادگیری لازم را ندارند که این آمار در دوران کرونا به ۷۰ درصد رسیده است. این آمار در کشورهای خاورمیانه و شمال آفریقا از ۶۳ درصد به ۷۰ درصد افزایش پیدا کرده است. بر اساس تخمینهایی که سازمانهای بینالمللی در مورد ایران در دوره ابتدایی دارند خوشبختانه کودکان بازمانده تحصیلی خارج از مدرسه زیادی نداریم. بر اساس تخمینهایی که امروز بر آن اتفاق نظر وجود دارد ۱۴۰ هزار کودک ابتدایی قبل از کرونا به مدرسه نمیرفتند که حدود ۳۰ هزار نفر آنان کودکان دارای معلولیتاند و توانایی مدرسه رفتن ندارند. اما ۱۱۰ هزار کودک به دلایل فرهنگی یا اقتصادی مدرسه نمیرفتند.
این آمار چقدر رشد کرده است؟
میدری: بر اساس آماری که از سوی مسئولان آموزش و پرورش اخیرا اعلام شده شمار این دانشآموزان به ۲۱۰ هزار نفر در دوره ابتدایی رسیده است. آمار بازماندگان از تحصیل در دوره متوسطه اول و دوم همیشه در ایران بالاتر بوده است. بر اساس برآوردهای بینالمللی، این آمار در ایران ۳۲ درصد بوده است که نسبت به کشورهای دیگر کم است. در اروپا ۱۰ درصد بوده که به ۱۴ درصد رسیده است. یعنی ۴۰ درصد افزایش پیدا کرده است نسبت به سطح اولیه. بنده فکر میکنم درصدها در ایران بالا باشد. از طرف دیگر در بحث کرونا باید بررسی شود که چند درصد کودکان ایران دچار ضعف تحصیلی شدند. در بحث تاثیر کرونا بر فقر یادگیری و فقر آموزشی آمارها در ایران متفاوت بوده است مثلا گفته شد سه میلیون دانش آموز گوشی هوشمند ندارند.
در ایران آموزش مجازی را کاملا جایگزین آموزش حضوری کردیم. در کشورهای دیگر آموزش از طریق صدا و سیما ، از طریق مدرسه به صورت نوبت بندی انجام میشد. در دوران کرونا همه بچهها با هم مدرسه نمیرفتند اما در طول هفته یکبار به مدرسه میرفتند که نرفتن به مدرسه تبدیل به یک عادت نشود. اما در ایران در سیستم آموزشی توسط معلمها، آموزش و پرورش این اجازه را به معلمان داد در خانه بنشینند آموزش غیرحضوری بدهند در صورتی در کشورهای دیگر اگر مدرسه هم تعطیل میشد معلم حتما باید مدرسه میرفت. آن چیزی که در ایران به فقر یادگیری منجر شده است خارج از مدرسه بودن دانشآموزان در دوره ابتدایی نیست بلکه ضعف تحصیلی است این ضعف تحصیلی در آموزش مجازی به دلایلی که من گفتم حتما افزایش پیدا کرده است که نیازمند سنجش دوباره هستیم.
آقای میدری! شما به فقر یادگیری اشاره کردید اما در کنار فقر یادگیری حتما کرونا بر شمار بازماندگان از تحصیل هم تاثیر گذاشته است. چقد آمار بازماندگان از مدرسه در دوران کرونا تشدید شده است؟
در دورانی که من وزارت رفاه بودم کار مشترکی با آموزش و پرورش داشتیم تحت انسداد مبادی بیسوادی. ما از طریق پایگاه اطلاعات رفاه ایرانیان شمار کودکانی که در دوره سنی ابتدایی متولد شدند اما در مدرسه نیستند را بررسی کردیم. این بررسی نشان میداد در سال۹۵ تا ۱۴۰۰ بین ۱۳۰ _ ۱۵۰ هزار کودک ابتدایی بازمانده از تحصیل بودند. بر اساس خود برآوردهای آموزش و پرورش در دوره متوسطه اول و دوم ۷۰۰ یا ۶۰۰ هزارتا میرسیده است.
در تابستان ۱۴۰۰ در شهرستان خرمشهر مطالعهای انجام دادیم و متوجه شدیم از ۲۵ هزار کودک ابتدایی دو هزار نفر آنها ثبتنام کرده بودند اما در کلاسهای مجازی حضور نداشتند. اگر مبنا را همین ده درصد لحظا کنیم در سطح ملی آمار بالایی میشود. یا در همین مطالعه معلوم شد حدود ۷ هزار کودک برای کتب درسی ثبتنام نکردند. بنابراین اگر شهرستان خرمشهر را نمونه بگیریم ابعاد فقر آموزشی در دوره کرونا بهشدت افزایش پیدا کرده است.
جناب فانی از نظر شما بر اثر پیامدهای کرونا چقدر دانش آموز بازمانده از تحصیل داریم؟
بنده الان آمار دقیقی ندارم اما حتما قابل توجه است. روزی که انقلاب پیروز شد ۷ میلیون ۹۰۰ هزار دانشآموز داشتیم بعد از انقلاب تا ۱۹ میلیون دانشآموز هم افزایش یافت. در رابطه با ثبتنام و آوردن بچهها به کلاس موفق بودیم یعنی کارنامه قابل دفاعی است. زمانی که بنده وزیر بودم هیچ دانشآموزی وجود نداشت که به دلیل نبود مدرسه ترک تحصیل کرده باشد. البته به دلیل فقر اقتصادی خانواده یا مختلط بودن کلاس و مرد بود معلم بعضی از خانواده اجازه درس خواندن به دخترانشان را نمیدادند. در دوره وزارت بنده ۱۲۰ مدرسه در کشور وجود داشت که فقط یک دانشآموز در آن درس میخواندند یعنی یک معلم و یک دانشآموز که به این موضوع میگویم عدالت کمی یعنی به لحاظ کمیت وضعمان قابل دفاع است. اما به لحاظ کیفیت قابل دفاع نیست. اختلاف طبقاتی بین مدارس خیلی زیاد شده است مثلا مدرسهای داریم که خیلی لاکچری است و مدارسی داریم که از امکانات اولیه محروم هستند. بنابراین تقسیمبندی عدالت کمی و کیفی هم جا دارد که باید در آن تامل شود. امروز ما با فاصله شدید طبقاتی در مدارس کشور مواجه هستیم.
پس در واقع معتقدید این همهگیری کرونا
عدالت اجتماعی را در بخش آموزش ضعیفتر هم کرده است؟
فانی: بله! دانشآموزانی که گوشی هوشمند ندارند نمیتوانستند در دوران کرونا از آموزشهای آنلاین استفاده کنند یا مثلا در منطقه آنها اینترنت نبود. خیلی از مناطق اینترنت مناسبی نداشتند که بچهها بتوانند استفاده کنند. ما یک موسسه خیریه داریم به نام مردم که چهل منطقه محروم آموزشی را تحت پوشش دارد در بعضی از این مناطق اصلا اینترنت نبود. ما برای بچهها کتابهای کمک آموزشی تهیه میکردیم تا بتوانند عقبماندگی درسیشان را جبران کنند.
آقای میدری از اثر کرونا بر اقتصاد و تولید ناخالصی گفتند و شما هم ( فانی) سه آسیب عمده در پاسخ به سوال نخست صورت بندی کردید. اگر قرار باشد برای کوتاه مدت بتوانیم آثار زیانبار کرونا را کنترل کنیم و شاخص عدالت را بهبود دهیم چه سیاستی باید در کشور در پیش گرفته شود؟
فانی: همان طور که اشاره کردم باید در سه زمینه پروژههایی تعریف شود. مثلا در مسئله افت آموزشی باید بررسی کرد کدام یک از درسهای ما پیوستگی دارد. مثل ریاضی که دانشآموز تا ریاضی هفتم را یاد نگیرد مباحث پایه هشتم را نمیفهمد. یا فیزیک، شیمی، عربی و… باید این نوع درسها مورد بازبینی دانشآموز و دبیر قرار گیرد. یعنی کلاسهای جبرانی برگزار شود. در تربیت اجتماعی اردو فراموش نشود اردو یک حرکت دست جمعی دانشآموزی است. اردوهای دسته جمعی میتواند تربیت اجتماعی را در بچهها تقویت کند. رسیدگی به درس تربیتبدنی هم مهم است. تربیت بدنی باید علمی باشد و بر اساس مشکلات قامتی بچهها و چاقیشان برنامهریزی داشته باشیم ما باید ۵ سال در آموزش و پرورش داستان کرونا را ببینیم. کرونا دوسال بوده اما آثارش حداقل ۵ سال وجود دارد.
وزارت آموزش پرورش ظاهرا دارد اقدامی برای بخش جبرانی انجام میدهد شما با توجه به تجربهای که دارید فکر میکنید میتواند موثر باشد؟
فانی: دولت ۱۵۰۰ میلیارد تومن برای جبران عقب ماندگیهای آموزش تعیین کرده است. اما بنظر میرسد وزارت آموزش و پرورش یک برنامه منسجم برای تدارک این داستان ندارد من در شورای عالی آموزش و پرورش عضو هستم توصیه کردهام تیمی را انتخاب کنند که طرح چند ساله جبران کرونا را به لحاظ آموزشی، تربیتی و رفتاری بنویسند. اما تا جایی که خبر دارم هیچ اقدامی نکردهاند کارهای مقطعی هیچ جواب نمیدهد.
آقای میدری! تجربهها و توصیههای سیاستی که در کشورهای دیگر در رابطه با جبران آثار کرونا در بخش آموزش مطرح شده چیست؟
به طور کلی دو نوع فقر آموزشی وجود دارد. یکی بچههایی که مدرسه نمیروند و فقر یادگیری مدرسهرفتهها. طبق پژوهش هایی که در خرمشهر صورت گرفت از صد دختری که ترک تحصیل کرده بودند دهتای آنها ازدواج کرده بودند. در دوره متوسطه اول ازدواج زودرس پدیدهای است اگر درست مدیریت نشود میتواند منجر به طلاق زودرس شود. یا پسرهایی که مدرسه را کامل ترک کرده بودند و به مشاغل سختی مثل تخلیه بار در بندر مشغول شده بودند و تمایلشان به درس خواندن به شدت از بین رفته بود. در متون رفاهی در دنیا تذکری داده شده که اینکه اگر کشوری یارانه پرداخت میکند، این یارانه مشروط شود به درس خواندن بچههای خانوادهها. در ایران که یارانهها افزایش پیدا کرده است چیزی حدود نزدیک ۴۰۰ هزار تومان به یک فرد یارانه داده میشود. باید این موضوع را بررسی کرد بچههایی که مدرسه نمیروند یارانه پرداختی به آنها پرداخته شود یا قطع شود من پاسخ صریح نمیتوانم بدهم ولی ادبیات دنیا میگوید قطع کنید. در قوانین ایران بر اساس قانون آموزش عمومی سال ۱۳۲۲ خانوادهای که بچهشان را مدرسه نمیفرستد مجرم است. بر اساس قانون حقوق کودک که در سال ۱۳۹۹ هم به تصویب مجلس رسید، این موضوع جرمانگاری شده است. باید از سوی دولت و نیروهای مردمی یک پویش ملی ایجاد شود که بچهها حتما به مدرسه برگردند. حتی اگر خانوادهای فقیر است باید آموزشهای انعطافپذیر داشته باشیم مثلا نهضت سوادآموزی برای این بچهها آموزش بگذارد. هر چند که نباید به کار کردن کودک در سنین آموزش تن داد اما در مواردی که چارهای نیست میشود از این راه هم استفاده کرد. از طرف دیگر باید با برگزاری آزمونهای هماهنگ و سراسری بسنجیم ببینم اثر کرونا بر کیفیت آموزشی چه بوده است. کلاسهای جبرانی برای بچههایی که سطح خواندن و نوشتن شان افت کرده الزامی است. متناسب با تاثیری که کرونا بر آموزش گذاشته باید شدت کلاسهای جبرانی بیشتر شود.
به طور کلی دو نوع فقر آموزشی وجود دارد. یکی بچههایی که مدرسه نمیروند و فقر یادگیری مدرسهرفتهها. طبق پژوهش هایی که در خرمشهر صورت گرفت از صد دختری که ترک تحصیل کرده بودند دهتای آنها ازدواج کرده بودند. در دوره متوسطه اول ازدواج زودرس پدیدهای است اگر درست مدیریت نشود میتواند منجر به طلاق زودرس شود. یا پسرهایی که مدرسه را کامل ترک کرده بودند و به مشاغل سختی مثل تخلیه بار در بندر مشغول شده بودند و تمایلشان به درس خواندن به شدت از بین رفته بود.
فانی: بله! دانشآموزانی که گوشی هوشمند ندارند نمیتوانستند در دوران کرونا از آموزشهای آنلاین استفاده کنند یا مثلا در منطقه آنها اینترنت نبود. خیلی از مناطق اینترنت مناسبی نداشتند که بچهها بتوانند استفاده کنند. ما یک موسسه خیریه داریم به نام مردم که چهل منطقه محروم آموزشی را تحت پوشش دارد در بعضی از این مناطق اصلا اینترنت نبود. ما برای بچهها کتابهای کمک آموزشی تهیه میکردیم تا بتوانند عقبماندگی درسیشان را جبران کنند.