آقای رئیس جمهور! فرمان را دست خودتان بگیرید
یادداشت / محمد مهاجری
۱- وقتی ساختمانی دچار حریق می شود، آتش نشانها به محض اینکه به محل حادثه می رسند، همه تلاش خود را صرف دو کار می کنند: مهار آتش و دور کردن موادی که می تواند دامنه حریق را گسترش دهد، آن هم با «سرعت حداکثری» و «دقت تا سرحد امکان».
آنها در دقایق اولیه دنبال دلیل آتش سوزی یا عمدی -سهوی بودن آن یا پیداکردن مقصر نمی گردند و حتی اگر مقصران یا قاصران در صحنه باشند به سرزنش شان نمی پردازند چون برای این کارها فرصت کافی هست.در دقایق و ساعات اولیه درایت و تیزهوشی و سرعت عمل مهم است. بعد از مهار آتش و پیدا شدن آرامش و شرایط پایدار، دلایل و مقصران و سوءتدبیرها و… را پیدا می کنند و برای جلوگیری از تکرار آتش سوزی، چاره می اندیشند.
۲- شرایط امروز جامعه مانند همین مثال است. بنا به دلایل و عواملی، جامعه ملتهب شده و ناآرامی هایی در کشور به وجود آمده است؛ بی اعتمادی به اخبار رسمی و مسئولان هم در بالاترین سطح از سال ۱۳۵۷ تا کنون رسیده؛رسانه های رسمی و مجازی قابل اتکا نیستند؛ رسانه های بیگانه هم دائما پمپاژ خبر راست و دروغ می کنند؛ مقامات رسمی و غیررسمی بعضی کشورها از اغتشاشات حمایت می کنند و…
۳- خب چه باید کرد؟
برای مهار این اتفاقات، یک فرمانده میدان (و فقط یک فرمانده) لازم است. همه ارکان دیگر باید به فرمان او عمل کنند. به نظر می آید فردی که در این زمینه می تواند چنین جامعیتی داشته باشد شخص رئیس جمهور است. اصل ۱۱۳ قانون اساسی ، او را دومین مقام رسمی کشور، مسئول قوه مجریه و مسئول اجرای قانون اساسی می داند.