در گفتوگو با نایب رئیس شرکت کارگزار «بازار آب» مطرح شد. کسی بازار آب را به حساب نمیآورد
محسن طراوت، نایب رئیس شرکت کارگزار «بازار آب»: چندین یورو هزینه انتقال آب از خلیج فارس میشود و این هزینه بیشتر از درآمد کشاورز از یک متر مکعب آب است
۱۰ درصد صرفهجویی در مصرف آب کشاورزی، برابر است با کل نیاز آب صنعت و شرب. رویایی که در صورت وقوع شاید کل بودجههای کلان انتقال آب بینحوضهای و درونحوضهای را خط بزند. مثل لوکوموتیوهای دهه هفتاد اما سرعت حرکت «بازار آب» کند است؛ بعد از یک سال و نیم از شروع تجربه خواف در خراسان رضوی هنوز شهرستان دیگری وارد فاز اجرا نشده است. آخرین معاملات خواف هم به ۱۱ ماه قبل برمیگردد. آنچه در خواف اجرا شد شبیه انتظارات نبود؛ بازاری که قرار بود رقابتی باشد، به انحصار یک صنعت درآمد. از اینجا به بعد شد حکایت همان ضربالمثل مشهور که خشت اول گر نهد معمار کج تا ثریا میرود دیوار کج. محسن طراوت، نایب رئیس هیات مدیره شرکت راهیان سپهر دانش، کارگزار طرح بازار آب در خواف و قزوین میگوید: «روزی که معاملات صورت گرفت قرار نبود که این شرکت انحصاری باشد اما شرکت آب منطقهای در صدور مجوز ورود خریدار به بازار کوتاهی کرده است.» هنوز کسی این بازار را به حساب نمیآورد و خراسان رضوی چشمش به انتقال آب از خلیج فارس است. گفتوگوی ما با «طراوت» برخی از موانع شکلگیری بازار آب در کشور را عیان میکند.
*آقای طراوت بیش از یکسال است که از راهاندازی بازار آب در خواف میگذرد اما نتایج اجرای آن چندان قابل اعتنا نبوده است. حدود ۱۱ماه است که از آخرین معامله میگذرد و پارسال هم فقط ۱۳ چاه از مجموع چاههای کشاورزی منطقه وارد این بازار شدند و خریدار نیز صرفا یک صنعت بوده است. علت چیست؟
بازار خواف تجربه اول کشور بوده و چند مشکل وجود داشت. در سمت عرضه شما با خرده مالکها طرف هستید. یک چاه دارید که ۱۰۰ تا ۱۵۰ نفر مالک آن هستند و هیچ چیز رسمی در کشور ثبت نشده که این مالکها چه کسانی هستند؛ نه وزارت نیرو نماینده چاهها را میشناسد و نه در اداره جهاد کشاورزی معمولا این اطلاعات وجود دارد.
در سمت تقاضا هم تقاضا برای آب در دشت وجود دارد اما متاسفانه شرکتهای صنعتی منطقه یاد گرفتند که میتوانند از چاههای موجودشان خلاف قانون، اضافه برداشت آب داشته باشند و بابت آن جریمهای به آب منطقهای بدهند. عملا شرکت آب منطقهای با این بازار رقابت میکند.
*نرخ خرید و فروش آب در خواف تا پارسال روی ۶ هزار تومان بود، این در حالی است که انتقال آب از خلیج فارس به استانی مانند کرمان به ازای هر متر مکعب بالای ۱۰۰ هزار تومان هزینه دارد. تصور بر این است که با راهاندزای این بازار نرخ آب روی ۳۰ تا ۴۰ هزار تومان باشد. ارزیابی شما از مکانیزم قیمتی آب در این بازار چیست؟
راجع به قیمت که میفرمایید کارگزار و حتی دولت اجازه مداخله ندارند.
*به نظر شما اگر بازار آب از حالت انحصاری خارج شود قیمت بالاتر نمیرود؟
خریدار و فروشنده باید هر دو مجوز حضور در بازار را داشته باشند و ما فقط مجوز ورود به بازارمان برای یک شرکت با خرید ۲۵۰ هزار متر مکعب در سال صادر شده است. روزی که معاملات صورت گرفت قرار نبود که این شرکت انحصاری باشد اما شرکت آب منطقهای در صدور مجوز ورود خریدار به بازار کوتاهی کرده است.
کشاورز هم از کشاورزیاش درآمد آنچنانی ندارد و همین الان قیمت آبی که در بازار معامله شده خیلی بیشتر از درآمدی است که به صورت معمول کشاورز از کشاورزیاش عایدش میشد. شما سمت صنعت را میبینید و چندین یورو هزینه انتقال آب از خلیج فارس، اما کشاورز در این منطقه و در خیلی از مناطق کشور از هر متر مکعب آب، درآمد بیشتری نداشت، برای همین نقطه تعادل به اینجا رسیده است. ما هم نظرمان درباره قیمت متفاوت بود اما اجازه دخالت به خودمان ندادیم.
*آقای طراوت کمتر کشوری در بازار آبهای زیرزمینی فعالیت داشته و تجربه جهانی بازار آب بیشتر در زمینه آبهای سطحی بوده که به مراتب نظارت و کنترلاش سهلتر از آبهای زیرزمینی است. هر چند نتایج برخی از تحقیقات نشان داده که بازار آب موفقیت چشمگیری در این کشورها نداشته. شما برای موفقیت و همهگیری این بازار چه تدبیری اندیشیدهاید؟
تقاضا برای آب در دشت وجود دارد اما متاسفانه شرکتهای صنعتی منطقه یاد گرفتهاند که میتوانند از چاههای موجودشان خلاف قانون، اضافه برداشت آب داشته و بابت آن جریمهای به آب منطقهای بدهند. عملا شرکت آب منطقهای با این بازار رقابت میکند که این مسئله در وزارت نیرو حل شده و انشالله این اوضاع عوض میشود
این بازار جدید است و باید روشهای مختلفی در این زمینه آزمایش شود. بخش کشاورزی در کشور ما جدی است و تامین آب در بسیاری از نقاط وابسته به آب زیرزمینی است. مشکل اصلی ما هم آب زیرزمینی است. اکنون در کشور، صنعتی داریم که حاضر است با چند یورو آب بیاورد و کشاورزی داریم که طبق مطالعات سال ۹۷ ارزش افزودهای که در دشت خواف ایجاد کرده برای گندم ۵۰۰ و برای خربزه هزار و ۵۰۰ تومان بوده است.
*طبق آمار اگر فقط ۱۰ درصد در مصرف آب کشاورزی صرفهجویی شود کل نیاز آب شرب و صنعت کشور پوشش داده میشود. با این حال بخش زیادی از چاههای کشور به کنتور هوشمند متصل نیستند و به غیر از آن مشکل چاههای غیرمجاز هم وجود دارد. این در حالی است که در مناطقی که تاکنون این بازار اجرایی شده و یا آماده اجراست اغلب چاهها به سیستم کنتور هوشمند متصل و درصد چاههای غیرمجاز بسیار پایین بوده. با توجه به اینکه این ۲ موضوع پیشزمینه اصلی ورود به این بازار است، فکر میکنید آیا کشور آماده همهگیر شدن اجرای این بازار است یا هنوز باید این بازار به صورت آزمایشی در برخی از نقاط کشور شکل بگیرد؟
قطعا باید آزمایشی اجرایی شود و پخته شود. ببینید اینکه کشاورز ۹۰ درصد آب را مصرف میکند جمله غلطاندازی است. درست است که صنعت و شرب سهم آب کمتری مصرف میکنند اما متقاضیان و مصرفکنندگان جدیدتری نسبت به کشاورزان هستند. مطابق قوانین کشور حق با بهرهبرداران قدیمیتر است؛ برای همین هم اول طبیعت است و بعد تالابها و بعد کشاورزان و بعد هم صنعت.
ما در بخش خانگی و در بخش صنعت میتوانیم از آب بهتر استفاده کنیم تا کشاورز. در بخش کشاورزی، کشاورزی اقتصادی وجود ندارد که کشاورز کار بهتری کند. کشاورز دوست دارد از آب درآمد بهتری کسب کند؛ اگر او نمیتواند از آن آب بهتر استفاده کند، شاید مشکل در طراحی سیستمهای بازاررسانی، آموزش و یا محدودیتهایی است که ما برایش میگذاریم. قطعا کشاورز خوافی دوست دارد از هر متر مکعب ۱۰۰ هزار تومان درآمد داشته باشد. مثلا امسال مقدار زیادی در دشت هندوانه کاشتند و مجبور شدند هندوانه را به گوسفندان بدهند؛ چراکه مکانیزمی که باید این هندوانه را به بازار میرساند، غلط بود. بعد ما مینشینیم کنار و میگوییم کشاورز آب را حرام کرد، خب وقتی امسال کشاورز به درآمد نرسید سال بعد هم نمیتواند سیستماش را اصلاح کند.
*آقای طراوت مسئولان برخی ازاستانها مدعیاند تا وقتی که ماده ۲۷ و ۲۸ قانون توزیع عادلانه آب و قانون اراضی بایر اصلاح نشود نمیتوان به راهاندازی بازار آب خوشبین بود. دراینباره چه دیدگاهی دارید؟
کسی که کشاورزی نکند در بازار ما جایی ندارد اما منافعی که از بازار میبرد به قدری بالاست که میتواند برود و در زمین خود سرمایهگذاری کند. همان کشاورز خوافی که در این منطقه بارندگی زیر ۱۰۰ میلیمتر دارد و تبخیر بالا، تمام درآمدی که از بازار آب کسب کرده را صرف افزایش بهرهوری کرده است. کسی سطح زیر کشت را کم نکرده بلکه صرفا بهرهوری را بالا برده است. مثلا از چاه تا زمین را لوله کشیدهاند و مقداری زمین را نظم دادند و توانستهاند در مصرف آب صرفهجویی کنند.
بازار آب بدون موافقت وزارت نیرو نباید شکل بگیرد و دستورالعملها، موافقتنامهها و شیوهنامهها را باید وزارت نیرو موافقت کند و بنابراین این بازار کاملا هم راستا با ماده ۲۷ و ۲۸ است.
*با توجه به تجربهای که شما در خواف داشتید، فکر میکنید اگر بازار آب همهگیر شود، آیا در آینده دیگر نیازی به طرحهای انتقال آب خواهیم داشت؟
اگر این مسئله در کشور همهگیر شود، شاید نیازی به طرحهای انتقال آب نباشد. فارغ از بحثهای محیط زیستی فقط هزینه انتقال آب از دریا به مناطق به ازای هر متر مکعب بیشتر از ۱۰۰ هزار تومان است، که به شدت بالاتر از هزینه خرید آب از بازار آب است.