زمزمههای انتقال آب هلیلرود به شمال کرمان، اهالی جنوب را که سال های خشکسالی چشم انتظار حقابه از این رود بزرگ بودند، نگران کردهاست. جان هلیل در بالادست گرفته میشود
گزارش | پیامما
فرود رفعتی، فعال محیط زیست: آبی که جنوب کرمان برای زندگی به آن محتاج است و کشاورزی و زیست جازموریان اسیر آن است، قرار است خرج طرحهایی شود که فقط به عدهای محدود نفع میرساند.
در سالهای گذشته آنقدر مقابل تونل انتقال آب «هلیلرود» بهسمت کرمان تجمع کردهاند که حالا نمیدانند این چندمین بار است که میایستند و میگویند «آب هلیلرود نباید با لوله به شمال استان برود». آنها اهالی جنوب کرماناند، اما میگویند هلیلرود، جان در رگهای سه استان، ۱۴ شهرستان و از همه مهمتر تالاب جازموریان است که با انتقال آب آن، زندگی برای نزدیک به یک میلیون نفر سختتر از گذشته خواهد شد و جازموریان هم که در سالهای گذشته نتوانسته حقابهای از هلیلرود بگیرد، بیش از پیش خشک میشود و غبارش چند استان را درگیر میکند. محلیها و فعالان محیط زیست اما در تمام سالهای گذشته فقط بهشکل مقطعی توانستهاند مقابل لولههای بزرگ انتقال آب بایستند و بعد از مدتی بار دیگر ماشینهای سنگین راهشان به منطقه باز شده است.
چند روز قبل بود که تعدادی از فعالان محیط زیست در جنوب کرمان خبر از شدتگرفتن فعالیت و ساخت تونل انتقال آب هلیلرود دادند. آنها باز هم به محل ساختوساز تونل رفتند و اینبار هم نتیجهای عایدشان نشد. «فرود رفعتی»، فعال محیط زیست که سالهاست درگیر این ساختوساز است، به «پیامما» میگوید «کارشان از اردیبهشت شدت پیدا کرد. ما نامههای محرنامهای را دیدیم که در آنها نوشته شده بود کار تا پایان خرداد باید خاتمه یابد، اما در یکماه گذشته با شکایت و ایستادگی این اتفاق نیفتاد.»
به گفتۀ رفعتی، برای انتقال آب بهانههای مختلفی در سالهای گذشته آوردهاند، یکی از آنها رساندن آب به معدن «مس درآلو» و چرخیدن چرخهای اقتصاد محلی است و دیگری رساندن آب شرب به کرمان «اما این واقعیت ماجرا نیست. آنها میخواهند آب را برای استفادۀ صنایع فولاد و معادن و همچنین ساختوساز استفاده کنند. آبی که جنوب کرمان برای زندگی به آن محتاج است و کشاورزی و زیست جازموریان اسیر آن است، قرار است خرج طرحهایی شود که فقط به عدهای محدود نفع میرساند.»
انتقال آب از هلیلرود بهسمت شمال استان کرمان، از دهههای قبل مطرح بود، اما جدیشدن کار در اواسط دهۀ نود رخ داد و آنطور که رفعتی تعریف میکند، قرار شد تونلی ۳۸ متری از قلب «کوه عشق» و از شهرستان رابر حفر شود و به بردسیر برسد «حفاری از دل کوه بهمعنای نابودی آن است. برفهای روی کوه، چشمهساری بود برای پاییندست و این ساختوساز آب را قطع کرد و اواخر دهۀ نود بود که با یکی از تجمعات مردمی، دادستانی وارد کار شد و دستور توقف را صادر کرد.»
دستور توقف کار در حالی صادر شده بود که این طرح انتقال، گزارش ارزیابی محیط زیستی هم نداشت. از سویی حرف و حدیثها برای محل استفاده از آب هلیلرود در سالهای گذشته، محلیها را بیش از پیش نگران و عصبانی کرد «آب قرار است برای صنایع و ساختن تفریحگاهی بهنام «دل عالم» استفاده شود. ما چطور باید شاهد نابودی زندگی و کشاورزی و از همه مهمتر تالاب جازموریان به قیمت ساخت تفریحگاه باشیم؟ حتی اگر برای استفادۀ معدن درآلود هم باشد، طبق قوانین توزیع عادلانۀ آب نادرست است. چرا که در پاییندست حقابهداران دارای اسنادی برای استفاده از حقابۀ رودخانه هستند که سابقهاش به چندین دهه میرسد. حالا حقابۀ کشاورزی و تالاب داده نمیشود، اما میخواهند آب را به نقطهای دیگر منتقل کنند.»
بهمنماه پارسال «علیاکبر محرابیان»، وزیر وقت نیرو، در سفر به کرمان دربارۀ طرح انتقال آب از هلیلرود بهسمت کرمان صحبت کرد و به مردم منطقه اطمینان داد که خسارتی نخواهند دید «مردم مطمئن باشند که وزارت نیرو و استانداری تصمیمی نمیگیرند که برای مردم مشکل یا مسئلهای ایجاد شود و تا اطمینان از این مورد که اجرای طرح هیچگونه خسارتی به مردم نخواهد زد، اقدامی صورت نمیگیرد. این طرح انتقال، در مرحلۀ بازنگری است و آب شهرهای شمال استان از محل دریا در حال تأمین است.»
صحبتهای وزیر نیرو اما گویا به جایی نرسیده و وضعیت بزرگترین رود جنوب شرق ایران همچنان نابسامان است. این رود ۳۹۰ کیلومتری، از بلندیهای شهرستان بافت، رابر و بحرآسمان سرچشمه گرفته و به تالاب جازموریان میریزد و سد جیرفت، سد بافت و سد رابر بر سرشاخههای این رودخانه بسته شدهاند. سدهایی که خود در سالهای گذشته محل مناقشه بودهاند. مرتفعترین سرشاخۀ آن نیز از کوه شاه در ارتفاع ۴۴۰۰ متر سرچشمه میگیرد؛ طولانیترین این سرشاخهها رودخانۀ زردشت یا خراو است که از بلندیهای منطقۀ گوغر در شهرستان بافت جریان مییابد و شاخههایی نیز از هنزا و بحرآسمان در ادامۀ مسیر به هلیل میریزند. این رودخانه در انتهای مسیر به سد جیرفت وارد میشود و در نیمۀ مسیر خود به خشکرودی تبدیل میشود تا مزارع جیرفت را آبیاری کند.
حقابۀ تالاب و کشاورزان پرداخت نشد
ساکنان ۹ شهرستان جنوب کرمان، سه شهرستان سیستانوبلوچستان و دو شهرستان هرمزگان بر بستر هلیلرود زیستهاند و کشاورزی بخش جداییناپذیر زندگیشان بوده است. آنها خشکسالی سالهای اخیر را به چشم دیدهاند و حالا هم بخشی از بستر رودخانه به خشکی نشسته. «مسعود رضاخانی»، از فعالان محیط زیست منطقه و از اهالی جیرفت، در روزهای گذشته بارها بههمراه دیگران به محل لولهگذاری رفته و حالا به «پیامما» میگوید شکایتهایشان در سالهای گذشته بینتیجه بوده است. «منطقۀ ما بحرانی است. آب نداریم. اگر ۱۵ متر زمین را بکنید، ممکن است به آب برسید. آنوقت میخواهند آب این منطقه را صرف کارهای غیرضروری کنند.» او میگوید از جنوب جیرفت تا ایرانشهر، پوشش جنگلی است که وابسته به آب هلیلرود است و ازبینرفتن این پوشش، یعنی دامن زدن به گردوغبار در استان «ما اینجا کشاورزانی داریم که از دهۀ بیست سند حقابه دارند. آنها در تابستان کنجد، پنبه و ارزن میکاشتند و در زمستان هم گندمکاری رواج داشت، اما حقابهای به آنها داده نمیشود و مهمتر از آن حقابۀ تالاب جازموریان است که آن هم نادیده گرفته شده.» رضاخانی میگوید برای صنعت، نباید از آب شیرین رودخانه استفاده شود و باید از آبشیرینکن و انتقال آب خلیج فارس استفاده کنند کاری که در گلگهر کرمان انجام گرفته است. این نکتهای است که «فرامرز رستگاری»، کارشناس جهاد کشاورزی جنوب کرمان نیز بر آن تأکید کرده و به «پیامما» میگوید «انتقال آب چندین سال است که در کشور و خصوصاً استانهای مرکزی به بحران بدل شده و اغلب هم به شکست انجامیده است. این درحالیاست که تمدنهایمان در طول تاریخ در کنار رودها شکل گرفتهاند و تمدن جیرفت هم در سایۀ هلیلرود بوده. اما این منطقه از دهۀ سی و چهل بهعنوان پایلوت صنعتی شناخته شد و طرحهایی هم برایش ریخته شد. درنهایت در دهۀ هفتاد سد جیرفت ساخته شد و بعد از آن وضعیت آبرسانی به کشاورزی و تالاب جازموریان دچار اختلال شد.»
او به دهۀ هشتاد و ساخت سدها و بندهای دیگر در منطقه اشاره میکند و میگوید هرکدام از آنها چطور حیات تالاب و مردم را به خطر انداختند «۷۳ درصد مردم جنوب کرمان بهصورت مستقیم با کشاورزی عجین هستند و ۳۰ هزار حلقه چاه در جنوب کرمان برای کشاورزی زده شده است. این چاهها آبهای زیرزمینی را تحتتأثیر قرار دادهاند و دشتهای این منطقه با خطر فرونشست زمین روبهرو هستند. در سالهای گذشته کمپین هلیلرود برای حفظ آب منطقه نیز به راه افتاد، اما نتیجهای نداشت.»
تامین آب صنایع در ظاهر آب شرب
رستگاری میگوید بهانه در سالهای گذشته تأمین آب کرمان بوده است و حالا میگویند برای استفاده معدن درآلو میخواهیم آب را منتقل کنیم «هر دوی این موارد بدون توجیه است. شهرستان کرمان ۲۰۵ هزار خانوار دارد که میانگین مصرف سرانۀ آب یک خانوادۀ چهار نفره در ماه ۱۸ مترمکعب است که بهصورت میانگین نیاز آب شرب کرمان ۴۴ میلیون مترمکعب خواهد بود. اما میزان آبی که میخواهند توسط این تونل از هلیلرود منتقل کنند، بیش از ۲۰۰ میلیون مترمکعب است. این حجم آب قرار است کجا استفاده شود؟»
او میگوید در حال حاضر دربارۀ آب شرب صحبت نمیشود و بحث معدن مطرح است، اما چرا برای معدن باید از آب شیرین و مناسب استفاده شود؟ «چرا معادن جنوب استان را فعال نمیکنند و از طرفی نمیگویند ارزشافزودۀ معدن درآلو چقدر است که برای فعالیتش میخواهند آب گوارای رود را بهمصرف برسانند؟» به هیچکدام از سؤالات محلیها و برخی از مسئولان که پیگیر این ماجرا هستند، پاسخی داده نشده است. گزارش ارزیابی اثرات محیط زیستی طرح در دست نیست و از سویی رستگاری میگوید با این انتقال باید قید زندگی یک میلیون نفر در جنوب کرمان را زد. اتفاقی که نه وزارت نیرو واکنش درستی به آن دارد و نه استانداری. «ما مدتها در تلاش برای بستن چاههای موجود بودیم، اما وزارت نیرو همراهی نکرد. همگی باید بدانیم این کوتاهیها چه عواقبی دارد و در آینده چه چیزی در انتظارمان است؟» با وجود حجم مخالفتها، هنوز تلاشها برای انتقال آب گسترده است. جازموریان رو به خشکی میرود و کشاورزان خستهتر از قبل هستند، اما بهانهها برای انتقال آب مانند سالهای گذشته پررنگ است و بدون توجیه. باوجوداین، نهادهای نظارتی بالادستی هم در این عرصه حضوری ندارند و معلوم نیست محلیها تا چه زمانی بتوانند به مخالفت ادامه دهند.
انتقال آب از هلیلرود بهسمت شمال استان کرمان، از دهههای قبل مطرح بود، اما جدیشدن کار در اواسط دهۀ نود رخ داد و آنطور که رفعتی تعریف میکند، قرار شد تونلی ۳۸ متری از قلب «کوه عشق» و از شهرستان رابر حفر شود و به بردسیر برسد «حفاری از دل کوه بهمعنای نابودی آن است. برفهای روی کوه، چشمهساری بود برای پاییندست و این ساختوساز آب را قطع کرد و اواخر دهۀ نود بود که با یکی از تجمعات مردمی، دادستانی وارد کار شد و دستور توقف را صادر کرد.»