فقری که بر «چهارطاق» تحمیل شد؛ اهالی روستای «چهارطاق» بعد از احداث معدن مس، مجبور به مهاجرت شدند
حمید علیدادی، معاون حفاظت و بهرهبرداری آبمنطقهای: به ما گفتند اراضی پاییندست چهارطاق تملک شده است
گزارش / مرضیه قاضی زاده
پیام ما – هوا که رو به خنکی میرود ظرفهای آب سوار بر موتور میشود. نه اینکه روستا آب لوله کشی نداشته باشد . آب هست اما بوی زهمش خرد و جوان روستای « چهارطاق» را بر آن داشته تا به جز شستن لباس و استحمام از این آب استفاده نکنند. سد باطله ۸ کیلومتری بالادست «چهارطاق»، آب را به روی روستا بسته. نه تنها برای کشاورزی بلکه دیگر برای شرب هم استفاده از این آب منع شده، آب اهالی از چاهی تامین میشود که پایین دست سد بر روی بستر رودخانه حفر کردند و با وجود تصفیه کماکان رنگش به کدری میزند.
در روستای چهارطاق، کسی صبح زود برای آبیاری درختان یا سرکشی به مزارع بیدار نمیشود. دیگر مزرعهای نیست. از گلههای سیصد، چهارصدتایی که هر طایفه داشت، فقط ده، پانزده گوسفند مانده برای گذران زندگی. آنها حتی نتوانستند اندک مستمری کمیته امداد را دریافت کنند. از هر خانواده سه نفر بیکارند، عصرها لب خانه مینشینند و روستا را نظاره میکنند. زن و مردی که روزگاری با هم دست به دست مزرعه را میچرخاندند، حالا هر دو خانهنشین شدهاند.
علی تنها فرد از خانواده ۱۱ نفره طیاری است که در چهارطاق مانده. خانواده طیاری ابتدا شکم گوسفندهایشان را با «خرج دستی» پر میکردند؛ یعنی ماه به ماه چند گوسفند فروخته میشد تا خرج کاه و یونجه گله درآید. در نهایت آنچه مانده بود فروخته شد و از گله ۳۰۰ تایی فقط ۱۰ گوسفند برای معاش ماند.
آب که از روستا گرفته شد خانواده عشایرنشین طیاری هم از کوچ افتاد و هر کدام روانه یک دیار شدند. جمشید، حجت و محمدعلی به همراه مادر به کرمان مهاجرت کردند. محمدعلی خدمت رفته و جمشید و حجت هم کارگر روزمزداند. مثل حامد و بهروز که به صحراگردی روی آوردند. این دو راهی اسلامآباد شدند و روی زمینهای مردم محصولات زراعی میکارند و درصدی را بر میدارند. علی تنها فرد خانواده است که در چهارطاق مانده. یک خانه در همان روستا اجاره کرده و روزها راهی معدن میشود تا خرجی خانواده ۳ نفرهاش را در بیاورد. «دو، سه بار با صاحبان معدن بحثم شده. کشاورزی و نان ما را گرفتهاند. با وساطت ریشسفیدان دوباره در معدن راهم دادند.چارهای نداریم، مجبوریم کوتاه بیاییم وگرنه همین حقوق روزمزد را هم نداریم.»
چهارطاق از توابع بخش مرکزی گلزار در شهرستان بردسیر است اما بخشدار گلزار حاضر به مصاحبه نیست و میگوید که درباره این مشکلات، آب منطقهای باید پاسخگو باشد؛ دقیقا همان جوابی که فرماندار بردسیر میدهد. مسئول آب منطقهای شهرستان هم معتقد است که این موضوعات باید از مرکز پیگیری شود. آب منطقهای استان کرمان اما عملا اطلاعی از آنچه بر این اهالی گذشته، ندارد
حتی برای خوردن خودمان گندم نداریم
با از بین رفتن کشاورزی و دامپروری، تنها شغل اهالی روستا کارگری در معدن است. علی قلندری، دهیار روستای چهارطاق شمار ساکنین روستا را ۱۲۰ خانوار یا ۴۵۰ نفر اعلام میکند. این تازه به غیر از جمعیت عشایری است که نیمی از سال را در چهارطاق بودند: «الان ۵، ۶ سال است که سد بستهاند. تمام درختان روستا خشک شده. قبلا هر سال ۱۰ کامیون گندم از این روستا به سیلو میرفت. حالا سه سال است مردم حتی یک کیلو گندم برای آرد کردن ندارند. اگر بارندگی نشود و کشت دیمی نباشد، دیگر هیچ. امسال که بارندگی نداشتیم عملا هیچچیز نداشتیم. خیلیها بیکار شدند و تعدادی به عنوان کارگر در معدن مشغول به کارند. همه قراردادیاند و ۶ ماه به ۶ ماه قراردادشان تمدید میشود.» سخت است برای افرادی که خانه و کاشانهشان در روستا بوده یک باره عزم رفتن کنند. با این حال کم نیستند افرادی که مجبور به مهاجرت شدند؛ حتی برادر دهیار که حالا شاگرد یک مغازهدار در کرمان شده است.
روستا آب لولهکشی دارد اما کسی از این آب استفاده نمیکند. دهیار میگوید: آب لوله بوی لجن میدهد. هر خانه یک منبع آب گذاشته تا آبی که از روستاهای اطراف میآورد را مدتی نگه دارد. از زمان انقلاب آب شرب روستا از یک قنات تامین میشد اما بعد که جمعیت زیاد شد، برای تامین آب چاهی را در همان مسیر رودخانه بعد از سد زدند که اصلا برای خوردن خوب نیست
آب لولهکشی قابل شرب نیست
هوا رو به خنکی که میرود، دبهها و گالنهای اهالی روستا روی موتور سوار میشود. روستا آب لولهکشی دارد اما کسی از این آب استفاده نمیکند. پیر و خرد ترجیح میدهند برای خورد و خوراک از قناتهای روستاهای اطراف آب بیاورند و آب لوله را برای استحمام و شستن لباسها استفاده کنند. دهیار چهارطاق میگوید: «آب لوله بوی لیش (لجن و جلبک) میدهد. هر خانه یک منبع آب گذاشته تا آبی که از روستاهای اطراف میآورد را مدتی نگه دارد. از زمان انقلاب آب شرب روستا از یک قنات تامین میشد اما بعد که جمعیت زیاد شد، برای تامین آب چاهی را در همان مسیر رودخانه بعد از سد زدند که اصلا برای خوردن خوب نیست و بو و طعم میدهد.»
چهارطاق از توابع بخش مرکزی گلزار در شهرستان بردسیر است اما بخشدار گلزار حاضر به مصاحبه نیست و میگوید که درباره این مشکلات، آب منطقهای باید پاسخگو باشد؛ دقیقا همان جوابی که فرماندار بردسیر میدهد. مسئول آب منطقهای شهرستان هم معتقد است که این موضوعات باید از مرکز پیگیری شود. آب منطقهای استان کرمان اما عملا اطلاعی از آنچه بر این اهالی گذشته، ندارد و طبق اطلاعات این سازمان، اراضی از کشاورزان خریداری شده و به مالکیت معدن مس درآمده است. حمید علیدادی، معاون حفاظت و بهرهبرداری آبمنطقهای به «پیام ما» میگوید: «آنطور که به ما اعلام شده پاییندست این مسیر یکسری زمینهای کشاورزی بوده که بهطور کامل تملک شده است و به نوعی زمینهای پاییندست در مالکیت مس است.» آنچه مسلم است این معدن هنوز مجوز بهرهبرداری از این سد باطله را نداشته، با این حال علیدادی مدعی است که احداث این سد بدون مجوز تخلف نیست: «شرکت مس مجوز معدن را قبلا گرفته و آب منطقهای هم مجوز داده است، برای احداث سد باطله، روی بستر رودخانه هم شرکت مس یکسری مکاتبات داشته و بهتازگی نامهای به دست ما رسیده که محیط زیست موافقت اولیه را اعلام کرده است و حالا هم برای موافقت نهایی نامه آنها به سیستم ما آمده است.» نجمه نظری، معاون محیط زیست انسانی اداره کل محیط زیست استان کرمان هم صدور مجوز کل مجموعه معدن را تایید میکند: «برای کل مجموعه معدن و سد باطله از سمت این معدن اقدام شده و طرح ارزیابی ارائه شده و از سمت سازمان نیز مجوز نهایی برای این امر صادر شده.» اینکه در طرح ارزیابی محیط زیستی چه برنامهای برای روستای پاییندست این سد باطله پیشبینی شده موضوعی است که به آن پاسخ داده نمیشود. به گفته نظری طرح ارزیابی محیط زیستی سد باطله از سالها قبل داده شده و بررسی آن نیازمند بررسی است.