سیزدهمین جشنواره موسیقی نواحی به میزبانی کرمان برگزار شد
کرونا مانع جشنواره موسیقی نواحی نشد
هوشنگ جاوید در گفتوگو با «کاغذ وطن»: جشنوارهها باید هنرمندان را برای اجراهای خارج از کشور معرفی کنند .
سورج یاسائی: نبود تماشاگر کار را برای هنرمندان نواحی سخت کرد.
این بار بخت با کرمانیها یار نبود و جشنوارهای که یکی از مهمترین اهدافش گردشگری موسیقی در کرمان است، در داشتن مخاطب ناکام ماند. آنها پارسال حدود ۲۰۰ نفر را برای اجرا دعوت کردند و هر شب بیش از ۳۰۰ مهمان داشتند اما امسال در سیزدهمین دوره، کل جمعیتی که در بنای صفوی گنجعلیخان دور هم جمع شدند، شاید کمی بیش از ۵۰ نفر باشد که البته، ۳۴ نفر از این تعداد هنرمندان موسیقی نواحی هستند.
شیوع کرونا و شدت یافتن آن، حال و هوای اجراهای جشنواره را تغییر داده و دوبیتیخوانها و نوازندههایی که اصل حال خواندن و نواختن را از نشستن یا ایستادن روبهروی تماشاگر میگرفتند تنها بودند؛ خودشان، سازشان، اندک چشمانی که به آنها زل زدهاند و دوربینهایی که قرار است تصویرشان در قاب کوچک تلفنهای همراه جا بگیرد.
محور همه اجراها در جشنواره موسیقی امسال دوبیتیخوانی و معرفی تبلور آن در موسیقی نواحی است که در واقع هنری ایرانی پس از اسلام است و به گفته هوشنگ جاوید، پژوهشگر موسیقی نواحی با رودکی شروع می شود. «این جشنواره در چند دوره، مدام با حضور همان هنرمندان برگزار میشد و دوباره سال بعد همان چهرهها شرکت میکردند اما از سالی که محوریت موضوعی پیدا کرد باعث شد، عدهای که در آن حوزه وارد نیستند، شرکت نکنند و همین باعث تنوع شد.» او معتقد است که جشنواره موسیقی نواحی باید هر سال هنرمندان جدیدی را کشف و معرفی کند. امسال البته به خاطر شرایط ویژه کرونا، ریزش بیشتر هم شده و بسیاری از هنرمندان که در رده سنی بالاتری هستند، نتوانستند در جشنواره حاضر شوند بنابراین، کرمان این بار بیشتر میزبان جوانترها بود. اگر در میان شرکتکنندگان هنرمند ۱۰۱ سالهای هم حضور داشت که از حوالی شهرستان بافت مهمان جشنواره شده بود. این جشنواره در چهار روز گذشته -از دهم تا ۱۳ آبان- با حضور ۳۴ هنرمند موسیقی نواحی از نقاط مختلف ایران در کرمان برگزار شد. به زودی فیلمهای مستندی از زندگی و هنر اجرای ۳۰ نفر از دوبیتیخوانهای کهنهکار که به دلیل شرایط کرونا نتوانستند در جشنواره موسیقی نواحی حاضر شوند هم ساخته و در فضای مجازی منتشر میشود. جاوید میگوید: «باید جشنوارههای آینده هم به این سمت و سو کشیده شود. اگر این کار درست انجام شود، میتوان در معرفی موسیقی نواحی موفقیتهایی را کسب کرد.»
ثبت زمزمههای ریشسفیدان
ایمان کریوند، یکی از دوبیتیخوانهای جوان این جشنواره است که با برادر نینواز، مقامهای عاشقی، بلال، میر نوروز و بلال را در شب اختتامیه اجرا کرد. قصه فراق دو یار، حماسی یا قصه کار؛ او میگوید برایش فرقی ندارد کدام را بخواند. هدف ماندگاری و حفظ موسیقی نواحی است. ۲۷ ساله است است و از هفت سالگی خواندن را شروع کرده و بعد برادر هم با او همراه شده است. عادت کردهاند در این چند سال با برادر یک ضبط صوت به دست بگیرند و به روستاهای اطراف الیگودرز بروند، مقامها و دوبیتیهای ناشنیده را از ریشسفیدان بشنوند و ضبط کنند تا نگذارند فراموش شوند. شاید تعداد مقامهایی که تا به حال ثبت کردهاند، به بیست، سی مورد رسیده باشد. وقتی «آقا سید علیاکبر»، پدربزرگشان هنوز نفس میکشید، یکی از نغمهها را از او گرفتند و حفظ کردند. حالا او رفته اما نغمهاش مانده است.
حزنِ جشنواره امسال
رضا دیوسالار، هنرمند دوبیتیخوان مازندرانی اما، قصه را تلخ آغاز میکند و میگوید: «اجرای من از شادمانهها، موسیقی فرحبخشی نبود و نه تنها من که همه ما وقتی در اینجا آواز میخوانیم حزنی در صدا و آوازمان بوده و هست. من هم مثل بسیاری، عزیزان خود را به دلیل ویروس کرونا از دست دادهام و از طرفی امسال هم جای بسیاری از هنرمندان مثل مرحوم سهراب محمدی خالی است، اما سعی میکنم امانتدار خوبی باشم و موسیقیام را اجرا کنم.» پدر و مادر رضا دیوسالار هر دو، نغمهخوان و خوشخوان بودهاند و او البته در آواز، هنوز که هنوز است خود را مدیون استادش محمدرضا اسحاقی میداند که چندین باری هم او را در جشنوارهها همراهی کرده است. «چشم امید هنرمندان نواحی در این وضعیت، تنها همین جشنوارههای نواحی است. من فکر میکنم اگر از این جشنواره تماس نمیگرفتند، موسیقی کمکم از دست میرفت. همین که نوری روشن کردهاند و در سال یکبار میآیند اینجا و چراغ موسیقی نواحی و بومی را روشن نگه داشتهاند، جای شکر دارد.»
موسیقی نواحی مظلوم بوده اما مهجور نه
«ذات موسیقی نواحی این است که مخاطب باید نفس به نفس نوازنده در اجرا حضور داشته باشد. همین است که برای هنرمند موسیقی نواحی مشکل است که با دوربین کار کند.» شاید این یکی از مهمترین تفاوتهایی است که جشنواره موسیقی نواحی کرمان امسال آن را تجربه کرده و سورج یاسایی، رییس انجمن موسیقی کرمان از آن میگوید. شرایطی که البته احتمالا در آینده به عنوان یکی از فرصتهای موسیقی تبدیل خواهد شد و باعث شناختهشدن بیشتر آن می شود. «پیش از این تصمیم داشتیم تعداد محدودی بیننده دعوت کنیم اما شرایط بدتر شد و ترجیح دادیم همان را هم حذف کنیم اما با توجه به انتشار اجراها در شبکه مجازی، بازخوردی که از مخاطبان گرفتیم. هنرمندان این دوره از جشنواره از مازندران، گلستان، خراسان شمالی و رضوی، خوزستان، زنجان، شیراز، ساوه، بوشهر، لرستان و سیستانوبلوچستان و حتی افغانستان حضور داشتند و هر کدام از اجراها حال و هوای خود را داشت.» او معتقد است که موسیقی نواحی و موسیقی جدی همیشه در کشور مظلوم بوده اما مهجور نمانده است: «در سالهایی که حتی تکنولوژی به این شدت پیشرفت نکرده بود همه اقوام موسیقی خود را داشتند، چون موسیقی نواحی موسیقی زندگی، سور، سوگ و عزا است و لابهلای زندگیشان جریان دارد. بنابراین اگر بتوانیم یک زبان را از زندگی بشریت حذف کنیم، میتوانیم موسیقی را هم فراموش کنیم. اگر در جایی هم به این نوع موسیقی اقبال کمتری باشد، به دلیل معرفینشدن آن است.»
چه هنرمندانی موسیقی نواحی ما را معرفی میکنند؟
خروجی جشنوارههای موسیقی در دهه هفتاد، معرفی هنرمندان شاخص برای شناساندن فرهنگ موسیقی ایرانی به جهان بود؛ مثل حضور «حاج قربان سلیمانی» در جشنواره آوینیون فرانسه یا اجرای «نورمحمد درپور» در جشنواره موسیقی مقدس برلین. حالا اما به اعتقاد «هوشنگجاوید»، پژوهشگر موسیقی نواحی تنها ۳۰ درصد از هنرمندان موسیقی نواحی که با این عنوان در خارج از کشور فرهنگ ایران را معرفی میکنند، اصالت دارند و بقیه با رابطه برای حضور در عرصههای بینالمللی راهی جشنوارههای دیگر میشوند. «موسیقی نواحی ایرانی به عنوان میراث فرهنگی و معنوی باید با هنرمند درجه یک و درست به جهان معرفی شود.» او جشنواره موسیقی نواحی کرمان را مثال میزند و میگوید که یکی از مهمترین دستاوردهای چنین جشنوارهای، باید شناسایی هنرمندان جدید و قرار دادن آنها در اولویت معرفی برای اجراهای خارج از کشور باشد. «متاسفانه به دلیل نبود چنین نگاهی، هر سال بعضی از گروههای دسته چندم برای اجراهای خارجی میروند و اروپاییها هم فکر میکنند، فرهنگ موسیقی ایران همین است. در حالی که اینطور نیست. باید نظارت صورت گیرد تا گروههای درجه یک معرف ما باشند. این گروهها نتیجه برگزاری جشنوارهها هستند و برایشان هزینه میشود تا هنر با اصالت ایرانی را به خارج از ایران معرفی کنند.» جاوید معتقد است، آن قدر که جهان روی میراث فرهنگی و معنوی کشورها و حفظ آنها حساسیت دارد، «صاحبان این میراث» ندارند. «ایران از نظر فرهنگی متعهد به سازمان میراث فرهنگی جهانی است؛ سازمانی که از میراث معنوی حراست میکند و برای آن سیاستهایی را در نظر میگیرد بنابراین حداقل کاری که در برابر این سازمان باید انجام دهیم، بررسی اصالت گروههایی است که در خارج اجرا میکنند. حالا یا خودشان به طور مستقیم و در هنگام دریافت مجوز یا به صورت غیرمستقیم و از سوی سفارتخانهها. در زمان مدیریت آقای مرادخانی، وزارت ارشاد تلاش کرد هنرمندان درستی را به خارج از کشور بفرستند. استاد پورعطایی، استاد نورمحمد درپور و استاد حاج قربان سلیمانی که در جهان درخشیدند. در سال ۷۰ پس از جشنواره نینوازان ۱۰ نفر از هنرمندان به جشنواره آوینیون رفتند. در جشنواره هم استادانی بزرگ مثل پورتراب و کسایی آنها را انتخاب کردند. آنها به جشنواره رفتند و مورد استقبال جهان هم قرار گرفتند و از آن به بعد بنیاد جشنواره علمی پژوهشی بنا نهاده شد. محمدرضا درویشی هم جشنواره نواحی را به وجود آورد تا راهی برای شناساندن موسیقی مقامی ما به خارجیها باشد. در هر حال ارائه کار فرهنگی درست در خارج از مرزها از طریق موسیقی به نوعی صدور فرهنگ است، چون فرهنگهای بیگانه را تحت تاثیر قرار می دهد.»
هنرمندان بومی، نه تهیهکننده دارند و نه مدیر برنامه
بخش دیگری از حرفهای این پژوهشگر موسیقی درباره وضعیت کلی موسیقی نواحی و هنرمندان این عرصه است به ویژه آن دسته از کمکاریهایی که باعث شد مردم کمتر موسیقی اصیل و مقامی کشور خود را بشناسند. «هر استانی برای خود دارای موسیقی است و مردم هر استان هم موسیقی خود را به خوبی می شناسند اما زوایای خوب و کامل موسیقی نواحی ایران برای جامعه جوان ما شناسانده نشده است.» جاوید در توضیح علت این کمکاری مسائل مختلفی را پیش میکشد: «رسانه ملی با داشتن شبکههای متعدد، کمتر از موسیقی مناطق و نواحی بهره میبرد و به همین دلیل است که جوان آذربایجانی نسبت به موسیقی فارس، بختیاری یا بوشهر اطلاعاتی ندارد. بهتر است رسانهها بیشتر از این موسیقی استفاده کنند. البته به تازگی چندین برنامه در شبکهها راه افتاده است؛ گرچه خیلی دیر اما خوب است. از یک سوی دیگر، تمام سرمایه گذاریها بر روی موسیقی بیریشه و پاپ است. خوانندگان این ژانر از موسیقی، توسط تهیهکنندگان به تمام استانها برده میشوند اما هنرمند بومی حتی در استان خود نیز از این امکان بهرهمند نیست. چون مدیر برنامه، تهیهکننده و سرمایهگذار ندارد.» او با گفتن این موارد، حمایت از هنرمندان بومی را وظیفه ادارات فرهنگ و ارشاد میداند که به آن توجهی نمیشود و در نتیجه نبود تبلیغ برای موسیقی نواحی، نسل نو هم به خلا شناختی دچار شدهاند.