نگاهی به اقتصاد استان کرمان در حوزه صنعت و معدن و گزارشی از چشم‌انداز آن در سال ۱۴۰۱ به همراه یادداشت‌هایی از روح‌اله خدیشی، محمد لطیف‌کار، عباس تقی‌زاده، محمدرضا نژاد‌حیدری، بردیا امیرتیموری، علی جمشیدی، داوود میاندهی، مرضیه‌ قاضی‌زاده، یوسف پورواجد، عاطفه نژاد سالاری، حجت الاسلام موسی غضنفرآبادی، حجت شفيعی، مظفر محمدی، سعید قرایی، محمدعلی سیستانی، امیرحسین حبیب زاده و سمیه خدیشی

منتشر شده در صفحه صفحه نخست | شماره 1199

نگاهی به اقتصاد استان کرمان در حوزه صنعت و معدن و گزارشی از چشم‌انداز آن در سال ۱۴۰۱ به همراه یادداشت‌هایی از روح‌اله خدیشی، محمد لطیف‌کار، عباس تقی‌زاده، محمدرضا نژاد‌حیدری، بردیا امیرتیموری، علی جمشیدی، داوود میاندهی، مرضیه‌ قاضی‌زاده، یوسف پورواجد، عاطفه نژاد سالاری، حجت الاسلام موسی غضنفرآبادی، حجت شفيعی، مظفر محمدی، سعید قرایی، محمدعلی سیستانی، امیرحسین حبیب زاده و سمیه خدیشی  

راهی به جز امیدواری نیست

روح‌اله خدیش

مدیرمسئول

به رسم هر ساله شماره پایان سال رنگ امید و آرزو دارد. امید به گشایش در سال پیش‌رو. چقدر هم که از امید گفتن سخت شده. انگار ما بازماندگان کشتی هستیم که به سخت‌جانی خود را به آستانه ۱۴۰۱ رسانده‌ایم. سرنشینان قایق اما روزگار خوشی ندارند. کار از به سیلی سرخ نگه‌داشتن صورت هم گذشته است. نمایش خوشبختی فایده‌ای ندارد. اما گریزی از امیدواری نیست. همین امیدهای دم‌دستی که شاید آیندگان با خواندنش به پهنای صورت خنده‌شان بگیرد. اما حتما خواندن تاریخ آنچه بر روزگار ایرانیان رفته آنها را از قضاوت عجولانه هشدار خواهد داد.  اقتصاد فلج، کرونا، توسعه نامتوازن، ناامنی شغلی، تهدید آزادی‌های اجتماعی، نابودی محیط زیست، تغییرات اقلیمی، محدودیت در دسترسی به اینترنت آزاد، تهدید صندوق رای و هزار و یک درد مشترک را اگر جامعه داشته باشد، به زعم نگارنده ناامیدی و بی‌حسی اجتماعی هزار برابر خطرناک‌تر است. نتیجه از دست دادن امید لاجرم بی‌تفاوتی اول به سرنوشت خود و در ادامه جامعه‌گریزی و بی‌تفاوتی عمومی به «ایران» است. حسی که به رسم «مارپیچ سکوت» در جامعه گسترش می‌یابد و شبیه به خوره جامعه را از درون متلاشی می‌کند.

از دست دادن امید انفعال مردم در جامعه را به دنبال دارد. دیگر از سیاست دل‌زده شده، عطای مشارکت اجتماعی را به لقایش بخشیده و هیچ خبری را باور ندارد. در بررسی مقوله سیاست اما اوضاع وخیم‌تر است. بریدن بخش قابل توجهی از مردم از سیاست و گروههای سیاسی به جایی رسیده که در گعده‌های خانوادگی هم از سیاست گفتن خواهان ندارد. این سیاست‌گریزی اما صرفا معنای انفعال ندارد و حکایت از خشم فروخفته‌ای دارد که اگر با تدبیر رهبران افکار عمومی کنترل نشود می تواند در بزنگاه حساس به شکلی غیرقابل کنترل زبانه بکشد.  سیاست‌گریزی که اتفاقا برای برخی نان و آب هم دارد. واضح‌تر اینکه به عقیده عماد افروغ «وقتی عده ای جامعه را سیاست‌زده و امنیت‌زده می‌کنند به دنبال این هستند که این جامعه سیاسی نشود. یعنی سیاست‌زدگی، مقدمه و بستر سیاست‌زدایی است. گروه‌های مورد اشاره به دنبال این هستند که جامعه را از امر سیاسی دور کنند، با این هدف که مزاحمت جامعه برای بسط قدرت و طبعا ثروت آنها از بین برود. کسانی که فضا را با هدف سیاست‌زدایی، سیاست زده می کنند در واقع به دنبال ایجاد انحصار خود در سیاست هستند.»

به هر روی با همه مصائبی که ذکر شد از امید نوشتن کار دشواری است. اما گریزی از امیدواری نیست. ایران امروز نیازمند امیدواری‌ست. به قدر روشن کردن شمعی در پیش دیده همگان. این شاید سهم کوچکی باشد اما نقش بسزایی دارد. ما محکوم به امیدواری هستیم. سرنوشت کشورهای ناامید در همین خاورمیانه جلوی چشم ما است. نه دموکراسی وارداتی می‌تواند نسخه نجات دهنده باشد و نه توسعه چینی.

علاج تنها تکیه بر امیدواری و دستیابی به پیروزی‌های کوچک است. دستاوردهای خرد اما در امتداد هم. گریزی از امیدواری نیست.

بیم و امید در اسفند ماه

محمد لطیف‌کار 

روزنامه‌نگار

هرسال وقتی به اسفندماه می‌رسم، بیم و امید سال آینده به جانم می‌افتد و روح و روانم را آزار می‌دهد تا این روزها نیز بگذرد! سال‌ها پیش که در یکی از مدارس روستای دشتخاک تدریس می‌کردم، به عنوان تکلیف درسی، از بچه‌ها خواسته بودم تا از آداب و رسوم محل زندگی خود بنویسند، وقتی مطالب بچه‌ها را ارزیابی ‌می‌کردم، متوجه شدم تعدادی که آداب و رسوم نوروز اشاره کرده‌اند، از جمله نوشته‌اند مردم موقع سال نو، به همدیگر می‌گویند: «صد سال به این سال‌ها»؛ به جز یک دانش‌آموز که نوشته بود: « صد سال به از این سال‌ها»! طبیعی بود که در میان همه‌ این تکالیف، این عبارت « به از این … » که متفاوت بود، نظرم را جلب کند. به‌نظرم رسید این جمله‌ به واقعیت تاریخی و نظام زندگی دشوار زندگی ما نزدیک‌تر است. به ویژه که مردم مناطق کویری هرسال از بخل آسمان به تنگ می‌آیند، و تقریبا همیشه نگران آینده‌اند. 

شوربختانه با گذشت سال‌ها، اکنون شرایط بسیار بدتر هم شده است. مردم با آمدن نوروز، همچنان از عاقبت خویش بیمناک‌اند. در گذشته اگر مهم‌ترین مشکل کمبود آب و مواد غذایی بود، به دلیل توسعه‌ی ارتباطات امروز نگرانی‌ها از وضعیت کل دنیا هم اضافه شده است. کما این‌که اکنون هر گوشه‌ی دنیا جنگ و نزاع تازه‌ای در جریان است. مشکلات محیط زیستی هر روز ابعاد ترسناک‌تری پیدا کرده، تورم و فقر و بی‌عدالتی هم هر روز به طرز وحشتناک‌تری خود را به ما نشان می‌دهد. کسب‌وکارها یا به رکود رفته یا در حال فروریزی‌اند. علاوه بر مشکلات خاورمیانه که همه از آن خبر داریم، اکنون حمله‌ی روسیه به اوکراین هم ، این روزها به شدت بر این نگرانی‌ها افزوده است، و معلوم نیست تا چندماه آینده دنیا ناچار می‌شود چه شرایط وخیمی را تجربه کند. 

بنابراین طبیعی است که این نگرانی‌ها در اسفندماه که ما سرجمع به آن می‌گوییم شب عید، به اوج خود برسد. در این ماه گویا به روز محشر و حساب و کتاب فرا خوانده شده‌ایم. دوگانه‌ بیم و امید مثل خوره سر بر می‌آورد. اما پاسخی که هرسال به آن می‌دهم بعد از همه‌ آزار روحی که می‌بینم، معمولا به حکم عادت نگاه روزنامه‌نگاری‌ام به جهان این است که، امید را بدرقه‌ ماه و سال پیش‌رو بکنم، و حرف آخرم امیدواری باشد. اگرچه این را هم یاد گرفته‌ام که نه خودم را با وعده‌ توخالی فریب ‌دهم و نه از ترس مرگ خودکشی کنم، اما وقتی به شروع سال نو می‌رسم، می‌بینم باید با امید به زندگی، ادامه دهم! سال نو بر همه‌ و امیدهای خوب مبارک باد.

 چشم انداز معدن و صنایع معدنی در سال 1401

بردیا امیرتیموری

روزنامه‌نگار

ظرف سال‌های اخیر که کشور تحت شدیدترین تحریم‌ها قرار داشت، بخش معدن و صنایع معدنی علی‌رغم فشارهای اعمالی توانست با تکیه بر پتانسیل‌های بالقوه این حوزه در گردش چرخ‌های اقتصادی کشور، رشد تولید ناخالص داخلی، ارزآوری و افزایش اشتغال‌زایی نقشی مهم ایفا کند. در عین حال توسعه بخش معدن و صنایع معدنی در سال‌های گذشته و رسیدن به بلوغ نسبی باعث شد تا حتی در دوران شیوع کرونا نیز بخش معدن و صنایع معدنی کشور کمترین آسیب را از این بحران ببیند و نقشی مهم در حفظ اشتغالزایی، رشد تولید داخلی و تامین بازار داخلی و صادراتی داشته باشد.  بخش معدن و صنایع معدنی کشور پتانسیل‌های بالقوه خود برای اقتصاد کشور را در سال‌های اخیر به نمایش گذاشته و اکنون زمان آن رسیده است که سیاست‌گذاران با توجه بیشتر به این حوزه از سویی زمینه رشد و بالندگی این حوزه‌ها را فراهم کرده و از سوی دیگر زمینه استفاده کشور از مزایای فعالیت این بخش را فراهم کنند. 

در آستانه شروع سال 1401 موضوع رفع تحریم به شکلی جدی مطرح شده و تحقق این امر می‌تواند بر چشم‌انداز بخش معدن و صنایع معدنی کشور تاثیری بسزا داشته باشد. اگرچه بخش معدن و صنایع معدنی در طول دوران تحریم عملکردی قابل قبول و حتی خوب از خود در بخش تولید، توسعه و کسب سهم از بازارهای جهانی به نمایش گذاشت اما رفع تحریم زمینه توسعه و بالندگی این حوزه را فراهم می‌کند. رفع تحریم در وهله اول زمینه شتابدهی به طرح‌های توسعه‌ای در بخش اکتشاف، استخراج و فعالیت صنایع معدنی را با دسترسی آسان به تکنولوژی‌های روز دنیا فراهم می‌کند و در گام بعدی امکان توسعه بازارهای صادراتی را میسر می‌کند. به این ترتیب رفع تحریم مسیر توسعه بخش معدن و صنایع معدنی کشور را تسهیل می‌کند. با این وجود نگرانی‌هایی نسبت به فراموش شدن مزایای بخش معدن و صنایع معدنی از سوی سیاست‌گذاران کشور با رفع تحریم‌ها وجود دارد. اقتصاد ایران در طول دهه‌های اخیر مبتنی بر تولید و صادرات نفت شکل گرفته بود؛ اما در سال‌های اخیر که شدیدترین تحریم‌ها علیه ایران وضع شد، معایب تک‌بعدی بودن اقتصاد در عمل نمایان شد. در این دوران سیاست‌گذار لاجرم به سمت سایر پتناسیل‌های اقتصادی در کشور تمایل پیدا کرد و بخش معدن و صنایع معدنی با توجه به مزایای که برای کشور به همراه داشت مورد توجه قرار گرفت و زمینه آن فراهم شد تا بخشی از پتانسیل‌های این حوزه از بالقوه به بالفعل تبدیل شود. در این شرایط امید می‌رود که در صورت رفع تحریم، مسئولان امر از اهمیت بخش معدن و صنایع معدنی غافل نشده و اشتباهات پیشین خود در زمینه تکیه بر اقتصاد نفتی را تکرار نکنند. در کنار موارد یاد شده ظرف حدود یک سال اخیر، صعود نرخ کامودیتی‌ها و به خصوص کالاهای پایه فلزی باعث شد تا بر اهمیت فعالیت بخش معدن و صنایع معدنی در تمام دنیا افزوده شود. در این شرایط توسعه در بسیاری از حوزه‌های تکنولوژیک همچون انرژی‌های تجدیدپذیر، تولید ریزتراشه‌ها، خودروهای برقی و… در گرو تامین مواد اولیه معدنی است. این موضوع باعث شده تا ظرف ماه‌های اخیر بر اهمیت حوزه معدن در تمام دنیا افزوده شود. در این شرایط وجود ذخایر غنی از انواع مواد معدنی در کشور فرصتی را برایمان فراهم می‌کند تا با سرمایه‌گذاری در این حوزه از این مزیت بالقوه استفاده کرده و به سمت توسعه صنایع تکنولوژیک نیز گام برداریم.

فرصت واکاوی و بحران زدایی

عباس تقی‌زاده

مدیر روابط عمومی و فعال رسانه

نوروز فرصتی برای بازاندیشی و تجدید نظر است. کار سختی است تا از عادت‌های اشتباه فاصله بگیریم، آنها را اصلاح کنیم، و چه در مسائل شخصی و چه سازمانی، اداری و اجتماعی راهی و طرحی نو دراندازیم.  سال‌ها را با انرژی و قدری آرمان گرایی و برنامه های نیم بند شروع می کنیم و به اردیبهشت نرسیده روی همان خط سابق ادامه می‌دهیم. ده‌ها شورا و کارگروه و گروه کاری داریم و باز شورا و کارگروه تراشی می‌کنیم. رکورددار مصوبات رهاشده و بی سرانجام و مسائل حل نشده و تلنبار شده‌ایم.  از سالی به سال دیگر با ما می‌آیند و این ما هستیم که یا از حوزه اداری خارج می‌شویم یا به دیار باقی می‌شتابیم و نسل بعد را با پرونده‌های پایان نیافته تنها می‌گذاریم. انتخابات به انتخابات هم تصورمی‌کنیم گروه جدید که بیاید انقلابی بپا می‌کند بیا و ببین ولی باز آن‌ها هم که با شعارهای جذاب شروع می‌کنند و برایشان کف می‌زنند به انتها نرسیده، ساکت می‌شوند و از محبوبیت فاصله می‌گیرند تا جای خود را به دیگران بدهند حالا چه نفر اول یک استان مژده آمدن شان را بدهد چه نفر بیست‌وپنجم، فرقی نمی‌کند تا یک جایی مکث نکنیم و با واکاوی راه آمده برای آینده بهتر بر مبنای واقعیت و توانمندی‌ها تصمیم‌های عملیاتی نگیریم اوضاع همین است. استان کرمان دارای ظرفیت‌ها و توانمندی‌های بی نظیر و همچنین چالش‌ها و بحران‌های کهنه و تازه است.  در سال 1401 ابتدا چالشی تازه‌تر نسازیم و با توسعه گفت‌وگو، مشارکت دادن به افکار و سلایق مختلف، توجه به دانش بومی، ترمیم فاصله‌ها و همگرایی، پژوهش و برنامه محوری حل چالش‌ها و  بحران‌ها را با تفاهم و همدلی با اولویت و عدالت آغاز کنیم و تداوم بخشیم.  باید از شرایط برزخی و بحرانی خارج شد تا کرمان از آنچه نامتوازنی خوانده می‌شود فاصله گیرد.

۱۴۰۱ را به صلح پاگشا كنيم

 محمدعلی جمشیدی 

 مدیر روابط‌عمومی

دروغ چرا، برای ۱۴۰۱ بيم‌ها بيش از اميدهاست، نمي‌خواهم همين اول كاری آيه يس بخوانم اما همه ما حتي در خوشبينانه‌ترين حالت ممكن هم آشفتگي، پريشاني و نگراني‌های محلي و ملي و جهاني بسياری براي ۱۴۰۱ متصوريم. شرايط كشورمان به معشوقه سرگشته‌‌ای مي‌ماند كه نه تنها قول ماندن نداده كه چشمكي هم حواله يار ديگر كرده و نمي‌داني هر لحظه به كدام سو روانه مي‌رود، جنگ احوال جهان را به آتشفشاني مبدل كرده كه گدازه‌اي از آن جاری شده و هر دم بيم فوران مي‌رود، كرونا آفتاب‌پرستي است كه توامان رنگ عوض مي‌كند… و هزاران دل‌نگراني ديگر كه اگر قلم توان نوشتن داشته باشد دل تاب يادآوری ندارد. تا همين چندی پيش اولين دغدغه آدميان اين كره خاكي پايان يافتن كرونا بود، اما امروز كرونا هست و بشريت بيش از همه صلح را آرزو مي‌كند، همين‌قدر لرزان، همين‌قدر ناپايدار و همين‌قدر زودگذر.  مي‌خواهم همه سعي‌ام را جمع كنم و از اميدها بگويم، از زيبايي‌ها، دل‌خوشي‌ها، از آفتاب لای درز پنجره افتاده بر روی قالي كرمان، از جا به‌جايي موزون انگشتان پيانيستي كه بتهوون را تداعي مي‌كند، از آرام گرفتن كنار پيت آتش يک شب سرد در پهنه كوير لوت و چيدن ستاره با چشمان مشتاق، از سير خوردن يک سنگک تازه با دانه‌های تمشک مربا يا حلاوت خنكای هندوانه كناره فواره‌ای كه نسيم آب را بر صورتت پودر مي‌كند، شادی‌های كوچک بسيارند اما دلي مي‌خواهند بزرگ، دلي كه جهان را بي‌جنگ بخواهد، آزادی وطن بخواند، وفادار بماند،  انسان بودن بداند، مناعت طبع بسازد و اميدوار بماند و بماند و بماند… و اميدوار بماند و نگذارد نااميدی به اندازه سرسوزني در قلبش رخنه كند و از آنجا هجوم بياورد، چراغ را برای تاريكي ساخته‌اند و اميد را براي روزهای بد، اميد كه باشد در اوج خستگي ادامه می‌دهی، در نهايت سياهي سفيدی مي‌بيني و در همه ويراني به خوشبختي مي‌انديشي تا برسد آن روز با يک بغل اتفاق خوب. پس برای ۱۴۰۱ بيشتر از همه بايد آرزو كرد و اميدوار بود به آغاز اين سال با پاگشايي صلح، حصول توافق و پيروزی گفتمان بر اسلحه و تلاش كرد برای پيشرفت، رشد و توسعه. خواندن بيشتر از گفتن، بخشيدن بيشتر از جمع كردن، گذشتن بيشتر از به دل گرفتن و دوست داشتن بيشتر از كينه‌ افروختن قبل هر چيز دنياي خودمان را بهتر مي‌كند، از خودمان شروع كنيم تا دنياي بهتری بسازيم. عيدتان مبارک، فرجامتان نيكو.

سال نو، رسانه نو

داوود میاندهی

رییس خبرگزاری ایرنا کرمان

همکاران گرامی‌ام در روزنامه استانی کاغذوطن محبت داشتند و پیشنهاد کردند در تولید محتوای ویژه‌نامه نوروزی این رسانه، همکاری داشته باشم و چندخطی در خدمتشان باشم.

دست مرا هم در انتخاب موضوع باز گذاشتند و تنها گفتند که موضوع یادداشت درباره مسائل استان باشد؛ پیش از شروع نوشتن، درباره مشکلات، ظرفیت‌های توسعه‌ای و آنچه می‌تواند در استان به فعلیت برسد زیاد فکر کردم؛ مشکلات آب، ظرفیت معادن، صنعت، انرژی‌های تجدیدپذیر، محیط زیست، عمق محرومیت‌ها، کشاورزی، گردشگری و دیگر مسائل. راستش، هرچه بیشتر تامل کردم مصمم‌تر شدم که بهتر است در همان حوزه تخصصی خودم یعنی رسانه بنویسم، آن هم به دو علت؛ نخست اینکه به واسطه سال‌ها فعالیت رسانه‌ای می‌توانم هرچند اندک، خودم را صاحب کمترین صلاحیت برای اظهارنظر در این بخش بدانم و اما مهمتر نکته‌ای که اتفاقا موضوع اصلی این مطلب است و البته مشکلی که برخی فعالان رسانه و حتی مدیران نمی‌خواهند آن را در عرصه میدان باور کنند.

باور به اینکه برای حل هر مشکلی یا تحقق مولفه‌های توسعه در هر بخش، بدون رسانه، تعریف همه‌جانبه از رسانه و به‌کارگیری اصولی همه الزامات آن نمی‌توان انتظار به هدف خوردن همه اقدامات را آنچنان که مطالبه می‌شود، داشت.

هنوز خیلی‌ها – چه مدیران  و چه برخی فعالان رسانه- باور لازم را ندارند رسانه هم عامل مهم توسعه است و هم قدرت و امکان حل مشکلات یا پیشگیری از بروز بسیاری از مسائل، مشکلات، معضلات یا بحران‌ها را دارد؛ اگر عده‌ای هم این باور را باور دارند، در عرصه میدان و تحقق آن، بسیار مشاهده شده که راه را بیراهه می‌روند. یا در مخاطب‌شناسی دچار مشکل هستند یا در همگام‌سازی تولیدمحتوا با جامعه‌هدف ناکام می‌مانند. گاه نیز مشاهده می‌شود در سیاست‌گذاری، تشخیص و تحلیل موضوع یا ریل‌گذاری برای تولیدمحتوا نیز خیلی به آن چارچوب‌هایی که باید توجه شود نمی‌شود. یا اثربخشی و ضریب اثرگذاری اقدامات نیز متر نمی‌شود.

هنوز در اتاق‌های فکر مهم و نشست‌های راهبردی که می‌خواهند برای آینده، طرح‌های توسعه و حل مشکلات استان تصمیم بگیرند، رسانه‌ها، حتی رسانه‌های رسمی بیگانه‌اند و جایی ندارند؛ در جلسات که نیستند تا در تدوین پیوست‌های رسانه‌ای هر طرح و تصمیمی مشارکت کنند و بدتر از آن، از نتایج تصمیم‌ها و راهبردها هم به‌ موقع مطلع نمی‌شوند اما هنگام بروز مشکلات یا محقق نشدن چشم‌اندازها، این رسانه‌ها هستند که پشت تریبون‌ها متهم به کم کاری می‌شوند.صرفنظر از چرایی این موضوع نزد مدیران که جای بحث مفصل دارد، این سکه روی مهم دیگری هم دارد که به نظرم اگر آن اصلاح شود، رویکرد و نگاه مدیران( عمده مدیران) نیز تا اندازه قابل توجهی تغییر می‌کند؛ آن هم خود رسانه‌ها هستند.

اینکه ما رسانه‌ای‌ها تعریف و زاویه دیدمان از خودمان و کارکردهایمان چیست هنوز به نظرم جای کار علمی و واکاوی دارد؛ یا دستکم روزآمدی و دوری از روزمرگی دارد.خیلی جا دارد که بنشینیم وضعیت روز رسانه در دنیا را رصد کنیم و ببینیم فاصله‌هایمان چقدر و در کجاهاست؛ یکبار برای همیشه حکایت قدیمی مرغ و تخم مرغ را باید بشکنیم و به این انگاره پایان دهیم که: بالاخره چون آنچنان که باید حرفه‌ای و اثربخش نیستیم، پس امکان تامین مالی خود و پرورش نیروهایمان را نداریم یا چون امکان مالی لازم را نداریم، لذا نمی‌توانیم در کادرسازی نیز موفق ظاهر شویم.

رسانه حرفه‌ای در طراز لازم، خیلی کارها می‌تواند انجام دهد، بیراه نبوده که در جهان ابتدای شروع برای توسعه، یا در اوایل انقلاب‌ها، اول جای رسانه را مشخص و شانیتش را هم احترام کردند. رسانه حرفه‌ای کارش سازندگی است؛ در نقدش هم حتی اگر با تندترین زبان همراه باشد، سازندگی‌ اتفاق می‌افتد. نمی خوام بحث را تئوری کنم و به نظریه‌های ارتباطات توسعه بپردازم اما رسانه موفق می‌تواند از بالا بایستد و همه‌جانبه ببیند، البته که نیروی انسانی خاص خودش را هم می‌خواهد که متفاوت‌تر از بقیه جامعه می‌بیند؛ رسانه موفق زود و بد قضاوت نمی‌کند، بیخود یقه نمی‌گیرد و غیرمنصفانه قضاوت نمی‌کند. اهداف شخصی دنبال نمی‌کند و جای خودش را در حلقه مدیران برای کمک به فرآیند تصمیم‌سازی و اجرا باز می‌کند. برای سال نو خیلی آرزوها می‌توان برای کرمان داشت؛ من نخستین آرزو را اینچنین بر سر سفره هفت سین سال 1401 می‌گذارم و آن هم اینکه کاش کرمان با هشت اثر ثبت جهانی که بیشترینش در بین استان‌های کشور به شمار می‌رود، به مقصد مهم گردشگری در کشور و جهان تبدیل شود. البته یک پای مهم تحقق این آرزو هم رسانه‌ و پای کار آمدن مدیران با این نگاه است. نگاهی سیستمی که با فرآیندسازی در همه سطوح همراه باشد، در این نگاه، راننده تاکسی هم یک مولفه مهم جذب گردشگر است و خودش را نقش‌آفرین می‌داند، صاحب مغازه ساندویچی هم می‌داند که در این بخش سهم دارد و شهرداری دیگر دست روی دست نمی‌گذارد که این وضع پیاده‌راه‌ها و سرویس‌های بهداشتی شهر باشد. 

و برای تحقق این آرزو و سایر آرزوها باید بخواهیم که رسانه‌ها هم در قامت حرفه‌ای و در طراز نامشان ورود کنند؛ رسانه حرفه‌ای مانع فعالیت مدیران ناکارآمد می‌شوند، مانع روزمرگی مدیران یا فساد آنان می شود، مشکلات کمبود اعتبار را هم حل می‌کند و با رسانه حرفه‌ای و افزایش اثربخشی و ایفای نقش مناسبش در توسعه و هرآنچه برای مردم نجیب و مهربان دیار کریمان لازم است، می‌توانیم شاهد تحقق خیلی از آرزوها باشیم، به امید آن روز.

سال نکو و فکر حکیمانه

محمدرضا نژادحیدری

روزنامه‌نگار  و فعال سیاسی

«از این سموم که بر طرف بوستان بگذشت/ عجب که بوی گلی هست و رنگ نسترنی» سال‌ها قبل یکی از اهالی اندیشه و سیاست پس از وقایع ناخوشایندی و در آستانه نوروز، تیتر نوشتار خود را به این ابیات از حافظ مزین کرد. حالا که از دور به می‌نگرم بر این باورم که قدری گشاده دستانه این ابیات را خرج کرده بود؛ چراکه سال‌های اخیر به مراتب برای عموم مردم دشوارتر بود، حداقل از نظر من. 

این ابیات حافظ وصف حال این روزهای ما و میهن ما و مردم ماست. بیش از سه سال است که درگیر تحریم و دو سال است که درگیر کرونا هستیم. آن «سموم» که حضرت حافظ بدان اشاراتی داشته است، چیزی است که تحریم و کرونا بر سر کشورما و مردم ما آورده است. 

کرونا جان‌های عزیزی را از ما ربود. تلفاتی که در کرونا کشور ما داد در جنگ هشت ساله نداد. عوام و خواصی که در کرونا از دست ما رفتند انسان‌هایی بودند که بند محبت آن‌ها در دل‌هایی ریشه داشت. ما در دوساله پس از کرونا یک اندوه جمعی بزرگ را تجربه کردیم. اندوه در خانه نشستن، اندوه دوری از دوستان و کسانی که دوستشان داریم. اندوه فراق کسانی که کرونا از ما گرفت؛ شاید به همین دلیل بود که اعلام شد آثارروانی کرونا تا 100 سال دیگر با بشر همراه است. به این سیاهه اضافه کنید فشارهایی که ریشه اصلی آن تحریم‌ بود؛ بلایی مضاعف برای ایرانیان. گفتند و شنیدیم که ما اقتصاد را به تحریم گره نمی‌زنیم. شاید این حرف برای تریبون‌های انتخاباتی و چماق کردن آن برای زدن توی سر رقیب درست باشد، اما در زمین واقعیت این تحریم است که به اقتصاد گره خورده است. و اِلا هیچ بنی بشری دلش نمی‌خواهد که اقتصاد و معیشت و رزق و روزی مردم را به یک عامل خارجی گره بزند. در ایام نوروز اگر حوصله داشتید گزارش «ایران تحت تحریم» نوشته جواد صالحی اصفهانی را از سایت مرکز پژوهش‌های اتاق بازرگانی دانلود کنید و بخوانید تا بیشتر دست‌تان بیاید که تحریم‌ها چه بلایی بر سر اقتصاد ایران آورده است: «…عمیق‌تر شدن بحران اقتصادی پس از کمپین فشار حداکثری دولت ترامپ نیز از روند صعودی سریع نرخ‌های فقر در سراسر این کشور از 8.1 درصد در سال 2017 به 12.1 درصد در سال 2019 قابل مشاهده است. افزایش 4 درصدی به معنای آن است که 3.2 میلیون نفر دیگر از مردم ایران در دو سال به زیر خط فقر سقوط کردند.»

حالا با این وضع دارد سال 1400 رو به پایان می‌گذارد. واکسن و واکسیناسیون رو به افزایش نهاده است. همینجا بگویم که اهمیتی ندارد که کار «حسن» بوده یا دیگری. هر کس کرده نزد خدای متعال مأجور باشد. پیک ششم کرونا هم رو به افول نهاده است. اگرچه امروز رسانه‌ها خبر دادند یک دلتامیکرون نامی هم سروکله‌اش پیدا شده، اما آن سطور آخر خبر که معمولا کمتر به چشم می‌آید نوشته که گزارشی درباره سخت‌تر بودن این ویروس یا فراگیر شدن آن مشاهده نشده است. وزارت بهداشت امسال اجازه داده کسانی که دو دوز واکسن زده‌اند سفری بروند و استخوانی سبک کنند. دید و بازدیدهای نوروز به شرط متراکم نبودن در فضای سربسته هم مجاز اعلام شده است. شیطنت‌های روسیه هم برای هوا کردن مذاکرات ظاهرا به نتیجه مطلوب آنان نرسیده و خبرهای امیدوار کننده‌ای می‌رسد. قیمت نفت هم رو به افزایش نهاده و اگر ممنوعیت صادرات نفت برطرف شود، آبی زیر پوست اقتصاد ایران خواهد گشت. همه این‌ها می‌گوید سالی که نکوست از بهارش پیدا است. به شرط آنکه آنان که زمام امور را به دست گرفته‌اند نخواهند چرخ را دوباره اختراع کنند و تصور کنند اسلاف آنان در زدن کلیدی که پشت سرشان برای حل مشکلات وجود داشته کوتاهی می‌کردند! از تجربیات پیشینیان استفاده کنند و با بهره‌گیری از نیروهای تجربه‌مند به سمت اصلاح اقتصاد کشور بروند. در حوزه اجتماعی هم با طرح‌هایی همچون صیانت از فضای مجازی روی اعصاب جامعه راه نروند و اجازه دهند جامعه پس از یک دوره تاب سوز و عصب شکن روی آرامش و آسایش ببیند.  حالا که یادداشت را با حافظ شروع کردم برای پایان آن هم به خواجه شیراز متوسل می‌شوم که در ابیات بعدی بیت صدرالاشاره گفته: به صبر کوش تو ای دل که حق رها نکند/چنین عزیز نگینی به دست اهرمنی/ مزاج دهر تبه شد در این بلا حافظ/ کجاست فکر حکیمی و رای برهمنی

“هوالمحبوب”

یوسف پورواجد

مدیر صندوق کارآفرینی امید استان کرمان

توسعه اقتصادی با هدف تأمین ملزومات زندگی بشر و فراتر از آن افزایش رفاه جامعه صورت می‌گیرد. از این رو همواره مورد توجه جوامع بشری بوده است.  یکی از سریع ترین و پایدار ترین مسیر توسعه در جوامع و حوزه های اقتصادی چون کشور ما تقویت و راه اندازی کسب و کارهای کوچک و متوسط به منزله یک نیروی پیش برنده اقتصادی که نقش مهم و موثری در بهبود فرصت های اشتغال، تقویت نوآوری های فناورانه  دارند. اهمیت این بنگاه ها به اندازه ای افزایش یافته است که از آن ها به عنوان ستون فقرات توسعه صنعتی می‌توان نام برد. از مزایا و فرصت‌های این حوزه سرمایه گذاری کمتر ریالی و ارزی و البته بازدهی بیشتر  که راحت تر می تواند با تغییرات پرشتاب و سریع محیطی منطبق می‌شود.  پویایی،شبکه ای بودن، انعطاف‌پذیری بالا، خلاق و نوآور و بهره‌مندی از فناوری‌های نوین اطلاعاتی از مهم‌ترین ویژگی‌های شرکت‌های کوچک و متوسط هستند. استان کرمان صاحب ابر صنایع ، کسب و کارهای و معادن بزرگ و ثروت سازی است که از این لحاظ استان را متمایز ساخته ولی راه توسعه پایدار و در تمام سطوح استان و به خصوص مناطق روستایی و کمتر برخوردار فقط و فقط از راه تقویت و راه اندازی کسب و کارهای کوچک و متوسط است که باید همان منابع و معادن بزرگ استان به کمک این حوزه باید بیایند که قطعا با برنامه ریزی و سیاست گذاری کوتاه مدت ، متوسط و بلند مدت توسط موثرین مدیریتی استان می توان به شکوفایی و روزهای خوب در حوزه اشتغال پایدار رسید.  صندوق کارآفرینی امید استان کرمان همچون سال‌های گذشته برای سال ۱۴۰۱ هم برنامه‌های ویژه در قالب تسهیلات اشتغال پایدار روستایی ، تبصره ۱۸ دارد و آمادگی کامل دارد که طی عقد تفاهمنامه با صنایع و معادن استان در حوزه کسب و کارهای کوچک و متوسط بویژه در مناطق روستایی و کم برخوردار تسهیلات قرض الحسنه پرداخت کند .

همگان را در شهر جای دهیم

عاطفه نژاد سالاری

خبرنگار حوزه شهری

اگر بخواهیم نگاهی همه‌جانبه به شهر داشته باشیم می‌توان آن را در عبارت «شهر به مثابه موجود زنده» یافت که همه اجزا در آن با یکدیگر در ارتباط متقابلند. در نظر گرفتن شهر به عنوان موجودیتی زنده، نوع برخورد، کنش‌های متقابل، بده بستان‌های بین شهر با شهروندان، پدیده های شهری و نیز نگاه به شهر و بسیاری از مقوله های مرتبط با آن را مشخص می کند. در نظریه های جدید شهرسازی، انسان و پارامترهای مرتبط با آن رکن مهم تلقی می شود. در این نگرش شهر به محلی برای شکوفایی شهروندان تبدیل می شود و همه افراد و گروه ها (حتی اقلیت ها و گروه های کم توان) براحتی و با در نظر گرفتن نیازهایشان در کنار یکدیگر زندگی می کنند، طرح ها و پروژه ها با رویکرد انسان‌محور و به همراه پیوست‌های اجتماعی، فرهنگی و رسانه ای اجرا می شوند. با تحلیل و ارزیابی شهر کرمان به عنوان یکی از شهرهای مهم و تاریخی کشور از این منظر، متأسفانه عملکرد چندان قابل قبولی در موضوع مدیریت شهری مشهود نیست. 

تعریف پروژه‌های عمرانی سنگین از جمله زیرگذر میدان آزادی، پل های موسوم به باغ‌ملی و امیرکبیر و … نه تنها کمک چندانی به حل مشکلی که هدف اجرای این پروژه ها بوده نکرده بلکه شاید سال ها بعد خود این پروژه ها به یک معضل شهری تبدیل شوند چه اینکه در نگاه جدید به شهر تعریف اینگونه پروژه ها راه حل مشکلاتی از جمله ترافیک نیست.  در شرایطی که طی سال های اخیر در کرمان اقدام قابل ملاحظه ای در راستای بهبود و نوسازی ناوگان حمل و نقل عمومی اجرا نشده، اگر اعتبار پروژه های عمرانی صرف اصلاح یا ایجاد این زیرساخت ها شده بود عایدی بیشتری برای شهر و شهروندان به دنبال می داشت و شاید فرهنگ مناسب تر استفاده از حمل و نقل عمومی نیز ایجاد شده بود.  البته در برهه ای طرح اجرای مترو فرودگاه – میدان شهدا نیز مطرح که متأسفانه در حد طرح باقی ماند و چه بسا به فراموشی سپرده شد؛ هرچند اینکه جغرافیا، فرهنگ و شرایط شهر کرمان ظرفیت اجرای طرح هایی مثل مترو را دارد یا خیر که خود مقوله دیگری است.  

در همین زمینه می توان به مسائلی از جمله ظرفیت های میراثی و فرهنگی، زیباسازی شهر، موضوع مدیریت چرخه پسماند، روشنایی شهر و معابر، فضاهای بی دفاع شهری، زندگی در شب و… نیز اشاره کرد که مورد غفلت جدی قرار گرفته و نیازمند توجه و کار بیشتر است. 

موضوع مهم دیگر در این زمینه استفاده از سرمایه اجتماعی، مشارکت شهروندان و تبیین نقش شهروندی برای حل مشکلات شهری است که متأسفانه در این زمینه نیز نه تنها اقدامی قابل توجه و موثر انجام نشده بلکه حتی در اولویت مدیریت شهری نیز قرار نداشته است.  بنابراین امروز دیگر نمی توان با نگاه سنتی شهر را اداره کرد و بازبینی در شیوه های مدیریت و اداره شهر برای داشتن شهری پایدار و امن به گونه ای که برای همه اقشار قابل زندگی باشد ضروری و اجتناب ناپذیر است.  اگر نگاه ها و تعریف ها به حوزه مدیریت شهری را به روز و منطبق با الگوهای روز نکنیم؛ اداره شهر دیگر میسر نیست؛ شهروندان دیگر نمی پذیرند که با همان نگاه سنتی و بدون برنامه مدیریت امور شهری ادامه پیدا کند.

كرمان ١٤٠١ در بعد سياسي

حجت شفيعی

 فعال اجتماعی و استاد دانشگاه

كرسي‌های جذاب مجلس دوازدهم كم كم به شیفتگان خدمت و احساس كنندگان تكليف، چشمک مي‌زنند.

مردم از نمايندگان سنتي و چند دوره‌ای خسته شدند و فرصت برای مطرح شدن خادمان ملت در قالب‌های مختلف و جديد فراهم است.

تِم كانديداهای رأي جمع كن و مردم دوست از سوی وزارت كشور اعلام شد؛ 

چهره‌های يكدست متواضع، مردمي، با كمي محاسن، بدون كت و شلوار و تشريفات و نهايتا يک پيراهن جهادی يا چهارخونه روی شلوار كمي مندرس كرم رنگ، سوار بر مركب هاي داخلي كه خدمت به خلق الله را با هيچ ثروت و قدرتي عوض نمی‌کنند، اين كانديداها هيچ طيف و گروه سياسي را جز خودشان قبول ندارند و عالم و آدم را افسد و فاسد و مفسود و مفسدٌاليه مي‌دانند. 

فضای شهر كرمان در حدی مملو از كانديداهای بالقوه در حال بالفعلِ ساده زيست شده كه در حاشيه شهر و مناطق سيل خيز جنوب استان برای خدمت رسانی به خلق الله دعوا شده و از خداوند طلب سيل مي‌كنند تا رزومه تكميل شود، 

“مركز استراتژيک پيش‌بيني‌هاي غيرقابل پيش‌بيني” اعلام كرده كه در ٦ ماهه دوم سال ١٤٠١ ديگر مناطق محروم و حاشيه شهر گنجايش حضور اين عزيزان خادم را ندارد و پيش‌بيني مي‌شود در واپسين ماه‌های سال اين افراد به دليل كمبود فضای خدمت رساني، مجبور به خدمت رساني به يكديگر شوند زيرا قسم خورده‌اند تا پای جان دست از خدمت نكشند،

كم كم ادبيات تعامل با مردم تغيير مي‌كند و اكانت‌های توييتر، اينستاگرام(لعنة الله عليهم اجمعين) فعال مي‌شود، به يكباره عكس‌های يهويي در حال خدمت رساني به مردم و مظلومان از سوی عده‌ای معلوم الحال (خودناشناس پندار) منتشر مي‌شود كه باعث رنجش خاطر اين خادمان شده است، هرگونه اظهارنظرها در خصوص بي حجابي تكذيب شده و آواهای انتظار به اينكه  “دخترهای بي حجاب هم دختر من است” تغيير می‌کند، خلاصه فضای كرمان ١٤٠١ همان هميشگي است البته در پوست و قالب جديد و متفاوت.

من الله التوفيق

کامودیتی‌ها در سایه جنگ

مظفر محمدی

رییس کمیته ارزی و بورسی

بازار سرمایه در سال ۱۴۰۰ با افت و خیزهایی همراه بود. مجموعه‌ای از عوامل همچون شرایط اقتصاد کلان، تعاملات با دنیا، سیاست خارجی و رفع تحریم‌ها بازار را تحت‌تاثیر قرار داد. در ابتدای سال، تصمیم‌گیری مجمع تشخیص مصلحت نظام درباره دو لایحه باقی‌مانده از چهارلایحه مربوط به اف‌ای‌تی‌اف و پس از تصمیم‌گیری در خصوص آن، برگزاری انتخابات ریاست‌جمهوری رویداد مهمی بود که در پی آن، سیاست‏‏‌های دولت جدید می‏‏‌توانست بر روند بازار تاثیرگذار ‏‏‌باشد. در این راستا مصوبه ۱۰‌بندی اقتصادی دولت برای حمایت همه‌جانبه از بازار به تصویب رسید. تقویت صندوق توسعه بازار سرمایه از طریق منابع قانونی، از جمله صندوق توسعه ملی، یکی از اقدامات صورت‌گرفته بود که در سال ۱۴۰۰ رخ داد. تصویب قانون بودجه ۱۴۰۱ هم با توجه به عوامل موثر بر صنایع بر روند بازار تاثیرگذار بوده است. تعیین نرخ سوخت صنایع، وضع مالیات بر صادرات خام‌فروشی، میزان تامین مالی دولت از طریق ابزارهای مالی و… مولفه‌های مدنظر بازار بوده است تا روند جدیدی را با توجه به آنها در پیش بگیرد. روند مثبت مذاکرات هسته‌ای در ماه‏‏‌های اخیر، انتظارات مثبتی را در بین فعالان بازار سرمایه در جهت رفع تحریم‌ها ایجاد کرده است. اخیرا جنگ بین روسیه و اوکراین و رشد قیمت کامودیتی‌ها در سایه جنگ، باعث تاثیر مثبت بر بازار و سهام کامودیتی‏‏‌محور بوده است که به ایجاد تغییر روند در سهام این گروه‏‏‌ها منجر می‌شود.

قرن جدید با اتفاقات خیلی جدید برای فوتبال استان

 سعید قرایی

خبرنگار ورزشی

اولین اتفاق فوتبال استان برای سال آینده در آخرین روزهای سالی که گذشت رخ داد و بالاخره بعد از گذشت بیش از یک سال هیات فوتبال این استان هم رئیس جدید خود را شناخت. شاید این اتفاق را بتوانیم یک شگون خوب برای اولین سال قرن جدید در جهت رخ دادن اتفاقات خیلی خوب ارزیابی کنیم و از حالا تصور کنیم که 1401 برای فوتبال استان کرمان چه اتفاقاتی رخ می دهد… مثلا تصور کنیم گل گهر دیگر بازیکن خارجی مسئله دار جذب نکند و امتیازش کم نشود و به جای گرفتن جای باقی تیم ها در آسیا، خودش در زمین سهمیه آسیایی شدن کسب کند…و یا تصور کنیم مس رفسنجان دیگر آنقدر باتجربه شده است که دیگر به اندازه جیبی که خرج کرده است نتیجه می گیرد و قرار نیست صرف ماندن در میانه‌های جدول کلاه گران قیمت این تیم را به هوا پرتاب کند… و یا بالاخره طلسم صعود دوباره مس کرمان به لیگ برتر با عوض شدن قرن بشکند و این بار دیگر دل هوادارانش نشکند… و یا بیائیم تصور کنیم ورزشگاه اختصاصی مس کرمان بالاخره در سال جدید پیش رو و بعد از دو دهه وعده برای افتتاح بالاخره تماشاگر روی سکوهای خودش ببیند و کم کم از حالت تبدیل شدن به یک اثر تاریخی ناتمام خارج شود….

همه این اتفاقات که اگر باهم بی افتد یعنی قرن برای فوتبال کرمان چرخیده است و دوران جدیدی از فوتبال در این استان کلید می‌خورد و به دنبال همه اتفاقات خوبی که در سال‌های گذشته برای چرخش توپ گرد در زمین‌های فوتبال استان هشت رخ داده است، قرار است تداوم جای سکون را برای ادامه حرکت این توپ شاهد باشیم.

شهر معمور

محمدعلی سیستانی

| معمار و استاد دانشگاه

کرمان ۱۴۰۱ می‌تواند شهر بهتری برای مردمانش باشد، برای زیستن به معنای واقعی کلمه، برای زنان، برای کودکان، برای سالمندان، برای کم توانان. شهری که در آن “انسان محوری” جای “خودرو محوری” را بگیرد و مأمن آدم ها باشد تا جولانگاه اتومبیل ها.  شهری که همه اقشار بتوانند آزادانه و ایمن در آن زندگی کنند، بی آنکه هر لحظه خطری آن‌ها را تهدید کند، پیاده، با دوچرخه، با ویلچر، با کالسکه بچه، با عصا، با عصای سفید.

مدیران کرمان در ۱۴۰۱ از “آسمانِ” ابرپروژه و مگا پروژه‌ به “زمینِ” کوچه‌ها و محلات شهر بیایند و بجای کلان پروژه‌های پرطمطراق و رزومه ساز برای مدیران، به مردم کوی و برزن خدمت کنند و تا مسائل ابتدایی مثل آسفالت، زباله، سگهای بدون صاحب، جای پارک، ترافیک و پیاده رو، حل نشده باشد، به پروژه‌های مقیاس بزرگ که جز بلعیدن بودجه شهر، کاری نمی‌کنند، نپردازند. البته که کرمان ۱۴۰۱ باید فرصت‌های بی‌شمار سرمایه گذاری و گردشگری را غنیمت شمارد و آنها را در مسیر آبادانی شهر سوق دهد. کرمان ۱۴۰۱ می‌تواند با سیاست گذاری‌های درست، از یک کارگاه عظیم ساخت به یک شهرِ ساخته شده‌ی معمور، سوق داده شود. با ساختمان هایی زیباتر که نماینده هویت اصیل ایرانی-اسلامی اند تا نمایشی نامانوس از معماری غرب و کپی دست چندمی از ساختمان‌هاي یونان و روم باستان. کرمان ۱۴۰۱ باید و باید، آب را محترم شمارد و در پس زمینه هر اقدامي، به بحران کمبود آب بیاندیشد. سبز باشد اما سبزی را از آيندگان نگيرد.

کرمانِ ۱۴۰۱ از دریچه گردشگری

 امیرحسین حبیب زاده

راهنمای گردشگری

بر کسی پوشیده نیست بزرگی و عظمت بزرگترین استان کشور، دیار کریمان با بیشترین آیتم ثبتی در فهرست میراث جهانی یونسکو.

 قطعا کثرت این مجموعه‌های جهانی نوید قرنی متفاوت‌تر از قرن‌های گذشته به مردم کرمان و فعالان حوزه گردشگری در این استان می‌دهد.

ققنوس کویر ( بم و منظر فرهنگی آن)، کویر بی‌همتا و جهانی لوت، باغ تخت شاهزاده ماهان، منظر فرهنگی میمند و قنات‌های اکبرآباد، قاسم آباد بروات و گوهرریز همه گواه عظمت این استان پهناور هستند که بسیاری از استان‌ها و کشورهای دنیا در حسرت داشتن تنها یک مورد ثبتی در استان و یا کشورشان‌اند.

نگاه ویژه مسئولان محلی استان کرمان و فعالان این حوزه به این آیتم‌ها می تواند کمک شایانی در توسعه گردشگری پایدار در روزهای پسا کرونا باشد.

همه می دانیم که گردشگری بیشترین ضربه را از روزهای پاندمی خورد و قطعا در صدد هستیم تا با تلاش و کوشش مضاعف دوباره استان کرمان را به صدر پرطرفدارترین مقاصد گردشگری کشور بازگردانیم.

به امید آنکه در سال ۱۴۰۱ و هم زمان با ورود به قرن جدید، گردشگری نیز در استان کرمان وارد فاز جدیدی شود و مردم  کرمان از سفره پر برکت آن بهترین استفاده و بهره را داشته باشند.

۱۴۰۱ متفاوت خواهد بود

حجت الاسلام موسی غضنفرآبادی

نماینده مجلس

چشم‌انداز ۱۴۰۱ استان کرمان و شهرستان‌های شرقی استان همگی تابع کشور هستند، وضعیتی که در کل کشور می توان پیش‌بینی کرد اینکه فعالیت‌ها به خوبی در حال پیشروی بوده و رییس جمهور به همراه تیم اقتصادی، سیاسی و سیاست خارجی به جد پیگیر موضوعات هستند. شاهد بودیم که در سفرهای ریاست جمهوری به استان‌ها، پیگیر حل مشکلات بودند و همچنین جهش های تولیدی در بیشتر قسمت‌ها رخ داده است. به خصوص در بحث فروش نفت و میعانات گازی حکایت از این دارد که سال ۱۴۰۱سالی بسیار متفاوت نسبت به سال ۱۴۰۰ خواهیم داشت. جو روانی که نسبت به مذاکرات بر اقتصاد ما گاهی اوقات تاثیر می گذاشت بسیار این جو شکننده شده و تاثیرات منفی خود را از دست داده است. اکنون اگر مذاکرات به سرانجام برسد یا نرسد دیگر روان مردم ما را تحت تاثیر قرار نمی‌دهد و نخواهد داد و فقط یک امتیاز است. البته پیش‌بینی می‌شود با توجه به پیشرفت‌های بسیار خوبی که در تمام عرصه‌ها داشتیم تقریبا تحریم‌ها بی‌اثر شود، همان‌طور که در بسیاری از جاها بی‌اثر بوده و در برخی قسمت‌ها نیز اثرات خود را از دست خواهد داد.

طرف غربی ما در مذاکرات و به خصوص آمریکاییان ناگزیر هستند مجدد به مذاکرات برگردند و حتما به مذاکره برخواهیم گشت و برخواهند گشت.

 به فرموده مقام معظم رهبری دولت سیاست‌های خودش را در بحث اقتصادی و سیاسی مبتنی بر مذاکره قرار نداده است و نخواهد داد.

بیماری کرونا با توجه به واکسیناسیونی که انجام شده تقریبا نفس‌های آخرش را می‌کشد و در این بیماری نیز قبلا جو روانی که وجود داشت و همین‌طور اتفاقاتی که رخ می‌داد نگرانی‌های عمیقی را ایجاد می‌کرد و تلفات زیادی را می‌گرفت اکنون کاهش پیدا کرده است لذا بسترها و زمینه‌های زیادی در بحث گردشگری، کسب‌وکار و تلاش و فعالیت مردم در بحث اقتصادی بیشتر خواهد شد.

 سال ۱۴۰۱ نسبت به ۲ سال گذشته سال پررونقی خواهد بود. مضاف بر اینکه قرن جدیدی را با تکیه و توکل بر عنایات حضرت حق امام عصر(أرواحنا فداه) آغاز خواهیم کرد.

ما نیز مسلمان هستیم و معتقدیم گفته می‌شود سالی که نکوست، از بهارش پیداست. بهار امسال با سالروز ولادت امام عصر (أرواحنا فداه) یعنی آقایان این سال، با ماه مبارک و عظیم و عزیز شعبان و آغاز سال ۱۴۰۱ نیز با ماه شعبان از لحاظ اعتقادی در روح و روان مردم نیز نشاط مضاعفی ایجاد کرده و جشن‌های نوروزی با ولادت امام عصر( أرواحنا فداه)عجین شده است که شادی، شوق و نشاط مردم را دو چندان کرده است.

 با بررسی‌های منطقه‌ای می توان فهمید سال آینده سالی مقبول‌تر و سال گشایش بسیاری از مشکلات و گرفتاری‌ها خواهد بود و سهم قابل توجهی را در تمام مباحث در پیشرفت ها ملت ایران خواهند داشت.

نباشد همی نیک و بد پایدار

سمیه خدیشی

خبرنگار

ورق ۱۴۰۰هم برگشت، سالی که با بیم و امیدهای بسیاری شروع شد. اوج‌گیری کرونا که روند زندگی را در پایان  99 با تکانی تند تغییر داده بود و چالشی  به دغدغه‌های مردم اضافه کرد. چشم‌ها به انتشار اخبار واکسن دوخته شده بود.

کشورها یکی پس از دیگری تزریق را شروع کردند تا اینکه اولین واکسن در دومین ماه 1400 تزریق شد.

در کنار هراس از کرونا، تورم پررنگ‌تر از باقی چالش‌ها دغدغه ایرانیان بود. اسفند 99 را با تورم  35 درصدی گذراندیم و امیدها به انتخابات بود.  بومی‌تر به سال گذشته نگاهی کنیم و تمرکز بر جنوب کرمان دردها تکراری می‌شود. دلال بازی همچنان بر بازار کشاورزی چیره بود، حضور معاون وزیر هم نتوانست کشاورزی قراردادی را به نتیجه برساند. ستاد بحران در رویارویی با بلایای آسمانی و حوادث از قافله عقب ماند، سیل  خانه و زراعت جنوب کرمانی‌ها را با خود برد وعده‌ها بر زمین ماند. نسخه عبور از بحران بی‌آبی با شعار توسعه با محور معادن از کاغذ فراتر نرفت. پایانه صادراتی جنوب هم طبق روال پنج سال گذشته به افتتاح نرسید ونبود آزمایشگاه تایید سلامت محصولات کشاورزی، راه صادرات را سخت‌تر کرد. 

کمبود مرغ در کنار تورم بالاتر از میانگین کشوری سفره‌های مردم جنوب کرمان را تهدید می‌کرد. گلایه از سرعت پایین اینترنت به تریبون نماز جمعه رسید و بهبودی حاصل نشد. 

هشتگ «نه به انتقال آب هلیل‌رود» پای ثابت‌ سال‌های اخیر از سرشاخه تا تالاب جازموریان است. فریاد حقابه جازموریان به گوش شنوایی نرسید. پل سرجاز که قرار بود به فروردین 1400 برسد و استاندار با عبور از آن وعده‌اش را عملی کند، به فروردین 1401 هم نرسید. سالی‌ که گذشت از دست دادنی‌ها هم کم نبودند. کوچکعلی کمالی، حمید شهریاری کوتکی از جمله آنها بودند. بین همه تلخی‌ها رنگ طلایی مدال پارالمپیکی سعید افروز را نمی‌شود فراموش کرد. سال‌هاست رنگ جنوب کرمان اما همان همیشگی‌ست.

خطر یک مطالبه بزرگ

رحیم ابوالحسنی

استاد دانشگاه

جامعه ایران از نظر سیاسی در یک شرایط سهل و ممتنع قرار گرفته. این سهل و ممتنع بودن دارای چند بُعد و زاویه است. یکی از مهمترین این زوایا جایی است که می‌خواهیم یک ارزیابی از نسبت جامعه با امر سیاسی داشته باشیم. برون داد رفتاری و کنش عمومی جامعه به روشن‌ترین شکل ممکن در دهه‌های اخیر نشان می‌دهد که یک فاصله بسیار معنادار بین مردم و امر سیاسی جاری در کشور به وجود آمده و در حال تشدید است. مبانی آماری نظیر درصد مشارکت ۲ انتخابات اخیر هم تایید کننده این قضاوت هستند. این را باید بخش سهل ماجرا دانست. اما بخش ممتنع چیست؟ بخش ممتنع آن جایی است که وقوع این وضعیت با ابعاد روشن و غیرقابل کتمانی که دارد توسط بخش‌های موثر کنشگران سیاسی رسمی و شکل دهندگان به امر سیاسی به رسمیت شناخته نشده و حتی طور دیگری روایت می‌شود. یعنی وضعیت نامناسبی که نشانه‌های آن مشهود و بارز هستند، توسط گروه حکمران دیده نمی‌شود. گره کار دقیقا همینجاست. تناسب بین این دو دقیقا همان تناسبی است که زمینه رویگردانی عمومی از امر سیاسی در ایران را طی چند سال اخیر ایجاد و تشدید کرده است. یعنی نادیده انگاری واقعیت و یا به روایت بهتر تلاش برای کنترل واقعیت از طریق روش‌های تبلیغاتی، آماری و غیر کارکردی. وقتی چنین جامعه‌ای با این سطح از آگاهی نسبت به حقوق سیاسی خود به دلیل قرار گرفتن در حاشیه نسبت به امر سیاسی رسمی دچار رخوت می شود، به آن معنا نیست که گره گشایی سیاسی را از ذهن خود بیرون کند.

معدنی‌ها صدرنشین تورم

مرضیه‌ قاضی‌زاده

خبرنگار

 تورم تولید کننده و مصرف کننده مثل جسم و سایه‌اند. هرچقدر تورم در بخش تولید رشد کند،‌ پشت بندش آثارش در تورم مصرف کننده هم هویدا خواهد شد.اگر چه دولت‌ها، مصرف کننده‌ها را ارجح بر تولیدکننده می‌دانند و مشکلات این قشر بی‌توجه‌اند اما نظام اقتصاد راه خودش را می‌رود . همین می‌شود که طی بازه ۵ساله  ۹۵تا ۱۴۰۰بعد از هر رشد قیمت و تورم در بخش تولید، شاخص قیمت مصرف کننده هم رشد داشته. به عنوان مثال وقتی تورم در بخش تولید در سال ۹۶ به ۱۳.۲درصد رسیده، یک‌سال بعدش تورم مصرف کننده از ۸.۲درصد به ۲۶.۹درصد در سال ۹۷ رسیده. رویه‌ای که سال به سال به همین شکل ادامه یافته و بیشترین افزایش را در بخش معدن به ثبت رسانده، سر این زنجیره معدن است و در حلقه بعدی صنایعی که از این معادن مواد اولیه خود را خریداری کردند و در نهایت این رویه همچون دومینوی مصرف کنندگان را تحت الشعاع قرار داده. 

رصد گزارش‌های مرکز آمار حاکی از یک رابطه مثبت بین تورم تولیدکننده و مصرف کننده است. برای همین هم در ادبیات اقتصادی از شاخص  تورم تولیدکننده به عنوان یک شاخص پیش‌نگر یاد می‌شود؛ به بیان دیگر، هر افزایش یا کاهش قیمت در شاخص بهای تولیدکننده با یک وقفه زمانی در شاخص بهای مصرف‌کننده نیز مشاهده می‌شود. وقتی بخش تولید تورم ۶.۳درصدی را در سال ۹۵ تجربه کرده، یک سال بعدش مصرف کننده متحمل تورم ۸.۲درصدی شده. سال ۹۶ تورم تولیدکننده از ۶.۳به ۱۳.۲درصد رسیده و اثرات این جهش قیمت تورم مصرف کننده را در سال ۹۷ به ۲۶.۹درصد رسانده؛یعنی یک خانوار برای خرید یک سبد مشابه در سال ۹۷ حدود ۲۷درصد بیشتر از سال قبل هزینه کرده است. طی این ۵سال در بازه‌هایی که هم بخش تولید تورم کمتری را تجربه کرده، بخش مصرف کننده نیز به طبع آن، بار هزینه‌ای کمتری بر دوشش گذاشته شده. به عنوان مثال در سال ۹۸ بعد از تجربه تورم ۴۱درصدی در بخش تولید، این موج افزایشی کمی آرام گرفته و تورم در این بخش به ۳۴.۷درصد رسیده. اثرات این موضوع به صورت ملموس در بخش مصرف کننده نیز هویدا است. به گونه‌ای که تورم مصرف کننده از ۳۴.۸درصد در سال ۹۸ به ۳۶.۴درصد در سال ۹۹رسیده است. این در حالی است  بعد از تورم۴۱درصدی بخش تولید در سال ۹۷ تورم برای مصرف کنندگان از ۲۶.۹درصد در سال ۹۷ به ۳۴.۸درصد در سال ۹۸ رسید.

 *ثبت تورم منفی در بخش تولید برق

طی این ۵سال در بین چهار بخش کشاورزی، معدن، صنعت، تولید برق و خدمات؛ بیشترین تورم‌ها در بخش صنعت و معدن رقم خورده و کمترین آن به غیر از سال ۹۹در بخش تولید برق بوده؛ به طوری که در سال ۹۵ و ۹۸ تورم در این بخش منفی بوده و یا در سال ۹۷ تورم این بخش صفر گزارش شده است. تورم در بخش خدمات و بخش کشاورزی نیز در سالهایی هم راستا با یکدیگر بوده. در دو سال ۹۸ و ۹۹ تورم در این دو بخش همگام با هم روی ۳۲درصد در سال ۹۸ و ۳۶ و ۳۷درصد در سال ۹۹گزارش شده است. با این حال در سال‌های ۹۵ تا ۹۷ تورم در این دو بخش فاصله زیادی با یکدیگر داشت؛ به گونه‌ای که در سال ۹۷تورم در بخش خدمات ۲۲.۶درصد گزارش شده و در بخش کشاورزی ۵۹.۷درصد . در میان این پنج بخش اقتصاد اما بیشترین تورم‌ها در بخش معدن و صنعت گزارش شده و همواره تورم بخش معدن بیشتر از بخش صنعت بوده است.

ریز اطلاعات گزارش‌‌های مرکز آمار نشان می‌دهد که به غیر از سال ۹۵ که تورم در بخش معدن منفی گزارش شده است. در تمامی سال‌ها این بخش تورم مثبت را داشته و بالاترین نرخ تورم نیز مربوط به این بخش بوده است. به عنوان مثال در سال ۹۶تورم در این بخش ۲۴درصد گزارش شده و تورم بخش صنعت تقریبا نیمی از آن یعنی ۱۳.۳درصد بوده است. در سال ۹۹نیز که تورم بخش معدن ۷۹.۸درصد گزارش شده تورم بخش صنعت ۵۶.۸درصد بوده است.

*زغال سنگ و کانی‌های فلزی در صدر افزایش قیمت‌‌ها

براساس این گزارش شاخص نرخ تولیدکننده بخش معدن در سال ۱۳۹۹ به ۵۳۱.۹ رسید که در مقایسه با همین اطلاع در سال ۱۳۹۸، ۲۳۶ واحد افزایش داشته است.

شاخص مربوط به گروه استخراج زغال سنگ معادل ۵۰۲.۷، استخراج کانه‌های فلزی ۵۹۵.۴ و استخراج سایر معادن ۲۸۰.۹ است.

شاخص هر ۳ گروه عمده در بخش معدن در مقایسه با سال ۱۳۹۸ افزایش داشته است. نرخ تورم تولیدکننده بخش معدن در سال ۱۳۹۹ به ۷۹.۸ درصد رسید که در مقایسه با همین اطلاع در سال پیش از آن، ۲۹.۹ درصد افزایش داشته است؛ به‌عبارتی، میانگین نرخ دریافتی تولیدکنندگان مواد معدنی به‌ازای فروش محصولات‌شان در داخل کشور، در سال ۱۳۹۹ نسبت به سال ۱۳۹۸، ۷۹.۸ درصد افزایش دارد.

تورمی که سعید صمدی، دبیر انجمن زغال‌سنگ ایران خرداد ۱۴۰۰آن را به افزایش نرخ ارز و افزایش هزینه خرید ماشین آلات معدنی ربط داده بود. او گفته بود:«نخستین عامل ایجاد تورم در بخش معدن را می‌توان افزایش چشمگیر نرخ ارز دانست، چرا که اغلب ماشین‌آلات معدنی وارداتی هستند و افزایش نرخ ارز، فعالان معدنی را با افزایش نرخ این تجهیزات مواجه کرد.از سویی دیگر هزینه نقل‌وانتقال پول چه درون‌مرزی و چه برون‌مرزی افزایش یافت و روند صادرات شکل پیچیده‌ای به خود گرفت.»

افزایش بی حد و اندازه تورم بخش معدن مثل یک زنجیره عمل کرده و صنایع زیادی را تحت تاثیر قرار داده و هزینه خرید مواد اولیه آن ها را افزایش داده است.  تورمی مخربی که به عنوان حلقه مادر می‌تواند برای سایر صنایع تبعات منفی زیادی داشته باشد و نه‌تنها به صنعت، بلکه به معدن و تجارت نیز آسیب برساند.

 

 

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

از «کاغذ وطن» بیشتر بدانید :