به بهانه سفر استاندار به جنوب کرمان؛ جنوب کرمان نیاز به فداکاری دارد
هدف از این نوشتار تنها این است که بگوید ماهی را هر وقت از آب بگیرند تازه است. امروز هم میشود در میان حجم قرارگاههایی که به رسم دولت سیزدهم زده شده، فداکار قرارگاه نجات هفت گنج را بنا بگذارد. آن هم نه فقط روی کاغذ بلکه در قالب یک برنامه عملیاتی همه جانبه. شاید باقی صالحاتی باشد برای استاندار دانشگاهی.
سالهاست که سایه فقر و محرومیت بر سر جنوب کرمان گسترده است. دولتهای مختلف میآیند و میروند و استانداران در روزهای نخست دریافت حکم منصب شان شال و کلاه میکنند و جنوب را به عنوان مقصد خود برمیگزینند و سعی دارند با دادن وعده و وعید در سفر به جنوب دل شهروندان را بهدست بیاورند.
البته آنقدر کمبود و به اصطلاح سوراخ باز در جنوب وجود دارد، که اگر کسی هم پای کار باشد هر چه کار کند کم است. روز گذشته، فداکار استاندار کرمان نخستین سفر استانی خود را از جنوب کرمان آغاز کرد.
جنوبیها فداکار رفسنجانی را به چشم همشهری می بینند. دلیل آن هم نسب همسر او به فامیل دلیری است. او سال ها در جنوب زندگی کرده و دوستان خوبی نیز در این منطقه دارد و از این بابت دل جنوبیها روشن است که به ظرفیتهای این منطقهی وسیع توجه شود.مشکلات کشاورزان جنوب استان کرمان بر کسی پوشیده نیست. نبود زیر ساختهای مناسب و نبود برنامهای مدون برای رفع این مشکلات یک عزم جدی را میطلبد.
کشاورزی سنتی بزرگترین مشکلی است که فعالان این بخش را آزار میدهد و در صورتی که کشاورزی جنوب صنعتی شود این منطقه قادر است بخش قابل توجهی از محصولات غذایی کشور را تامین کند.
قبل از انقلاب در جیرفت شالیزارهای بزرگی وجود داشته و باغهای کشت و صنعت جیرفت نیز یک ظرفیت خوب برای حضور گردشگران در منطقه هستند که تاکنون مورد توجه قرار نگرفتهاند. البته ماجرای کشت و صنعت جیرفت و نحوه مدیریت آن خود داستان هزاریکشب است.
با وجود اینکه اکثر مردم منطقه کشاورز هستند اما بذر و کود و سایر نهادههای مورد نیاز خود را از دیگر استانها تهیه میکنند و نیاز است تا شرکتهای دانش بنیان و دانشگاهها در کنار سرمایهگذاران در این زمینه ورود کرده و در رفع این مشکل قدم بردارند.
مافیای سم و کود نیز در بخش کشاورزی قدرت زیادی دارد که حاضر نیستند از منافع خود دست بردارند و سیستم توزیع نهادهها نیز سازمان یافته است و کشاورزان قدرت مخالفت با این مساله را ندارند.
انتقال آب هلیل دغدغه شب و روز جنوبیها
پروژه انتقال آب هلیل رود نیز بزرگترین خسارت را به این منطقه وارد میکند و جنوبیها بارها خواستار توقف این پروژه شدهاند و فداکار در روز نخست استانداری خود تلوحیا اعلام کرد که با این مساله مخالفت دارد و حالا جنوبیها منتظرند تا استاندار در عمل نیز این را ثابت کند.
عدم دسترسی به آبهای آزاد
پای این منطقه در بحث حملونقل محصولات کشاورزی نیز میلنگد و با وجود اینکه جنوب کرمان محصولات کشاورزی زیادی را تولید میکند اما از داشتن پایانه بار مناسب، هواپیماهای باری و راهآهن محروم است و چند سال است که کشاورزان و تجار منطقه منتظر هستند تا جنوب کرمان به آبهای آزاد دست پیدا کند تا بتوانند به راحتی محصولات خود را حمل و نقل و صادر کنند.
توزیع عادلانه ثروت نیز خواسته ای دیگر از سوی جنوبی هاست.
جنوب میتواند معدنی شود
معادن این منطقه فعال نیستند و نیاز است تا به آنها رونق داده شود. تعدادی هم که فعال هستد تا بدل شدن به زنجیره معدنی فاصله دارند و مجبور به خام فروشی هستند. در بخشهایی که با تلاش صمت جنوب حرکتهایی اتفاق افتاده است یا معارض محلی مشکل دامنه داری برای پروژه ایجاد کرده است و یا پای سرمایهگذاری لنگ می زند و تمایلی به سرمایهگذاری قابل توجه در منطقه دیده نمیشود.
حرف رهبری زمین مانده
بیکاری و به تبع آن آسیبهای اجتماعی در این منطقه بیداد میکند و نیاز است تا در بخش فرهنگی نیز فعالیتهای ویژهای انجام شود. هنوز صحبت رهبری در سفر سالهای دور به جیرفت که بر لزوم کار فرهنگی در این منطقه تاکید کرده بودند زمین مانده است. این موضوع را شاید بزرگترین مساله دانست. مسالهای که هیچ دولتی خود را مکلف به رویارویی با آن نمیداند. شاید دولتها ترجیح میدهند به نرمافزار ورود نکنند چون نتایج آن با چشم قابل دیدن نیستند. اما ناگفته پیداست که در توسعه پایدار آنچه که زیرساخت محسوب میشود فرهنگ است.
جنوب عقب افتاده در سرانه بهداشت
هفت شهرستان جنوبی در زمینه بهداشت و خدمات پزشکی در فقر بسر می برند. به طور مثال سالهاست تنها بیمارستانی که قرار بود برای عنبرآبادیها احداث شود کار ساختش نیمه تمام مانده است. در همه شهرستانهای جنوبی بیمارستان تخصصی کودکان وجود ندارد، در بیشتر شهرستانها خدمات اورژانس با استانداردهای کشور فاصله دارد. مقصد بیماران جنوبی همچنان مرکز استان یا استانهای همجوار است.
آبخیزداری و آبخوانداری
جنوب گرفتار پارادوکس سیل و خشکسالی است و هر سال در فصل بهار سیل مزارع و خانه های مردم را با خود می برد و خوشحالی فرمانداران و مسوولان منطقه این است که کشته ندادهاند یا تعداد تلفات جانی کم بوده و درست سه ماه بعد این منطقه از بیآبی لبهایش میخشکد. این مساله نشانگر این است که این منطقه قبل از هر چیزی به سیل بند و هدایت آبهای سطحی نیاز دارد. حجم عملیات آبخیزداری و آبخوانداری در جنوب کرمان در سالهای اخیر افزایش داشته اما نیاز به افزایش اعتبار دارد. زیرا در سرزمینی که اقتصاد آن در بند کشاورزی است، اجرای این قبیل طرحها اندوختهای برای آینده محسوب میشود.
جنوب کرمان سهمی در مدیریت سیاسی ندارد
جنوب را سیاستزده میدانند. خود جنوبیها هم به این نکته اعتراف دارند. نمونهاش را در شوراهای شهر هفت شهرستان جنوبی در ادوار مختلف میتوان دید. اما این همه ماجرا نیست. نیروهای اثرگذار جنوب در گروههای سیاسی هر دو طیف سیاست استان کم شدهاند. از اینرو در سالهای متمادی دیگر کمتر جنوبی در صندلیهای سیاسی استان دیده شد است. ضعف در پرورش نیروی انسانی که بتواند در بزنگاههای حساس پشتوانه جنوب باشد، هویدا است. برای مثال نگاهی به معاونهای استاندار در ادوار مختلف به خوبی نشان میدهد که سهم هفت شهرستان جنوب کرمان در این جایگاه در دولتهای مختلف چقدر بوده است؟ اگر جوان جنوبی هم به جایگاهی در کشور رسیده است از مسیر رشد مرکز استان نبوده است و این توان و ارتباطات خارج از استان بوده که برایش نردبانی شده است.
عقبمانده در ورزش
ورزش هم مثل باقی حوزهها. همانطور که نهال کشاورزی در سرزمین حاصلخیز در غفلت، بیآبی و … خشک میشود، جوان جنوبی هم علیرغم استعداد و ذوق بدون حمایت و کشف استعداد پا به سن میگذارد و تمام میشود. شاهد این مدعا هم نگاهی به وضعیت باشگاههای ورزشی در جنوب کرمان و تمرکز سرمایهگذاری در ورزش شمال استان. انگار سهم این مردمان در ورزش هم خشکسالی است.
ذکر این موارد به این هدف نیست که امروز بار مسئولیت استاندار جدید را سنگین کنیم. در صحبتهای روز معارفه فداکار هم به پارهای از این مسائل اشاره شد. وضعیت جیب دولت و شرایط کشور هم این اجازه را به فداکار داورانی نمیدهد تا گره این مشکلات چند دههای را باز کند. اما هدف از این نوشتار تنها این است که بگوید ماهی را هر وقت از آب بگیرند تازه است. امروز هم میشود در میان حجم قرارگاههایی که به رسم دولت سیزدهم زده شده، فداکار قرارگاه نجات هفت گنج را بنا بگذارد. آن هم نه فقط روی کاغذ بلکه در قالب یک برنامه عملیاتی همه جانبه. شاید باقی صالحاتی باشد برای استاندار دانشگاهی.