عقبماندگی از معدنکاوی مسئولانه. علی سیامکی
درسالهای اخیر، مفهوم محیطزیست، اجتماعی و حاکمیت (ESG) اهمیت فزایندهای در دنیای تجارت پیدا کرده است و شرکتهای معدنی نیز از این قاعده مستثنی نیستند. ESG به عملکرد یک شرکت در زمینههای مرتبط با محیط زیست، مسئولیت اجتماعی و حاکمیت شرکتی اشاره دارد. این عوامل در تعیین موفقیت بلندمدت یک شرکت بسیار مهم شدهاند، زیرا سهامداران بهطور فزایندهای خواستار شفافیت و پاسخگویی شرکتها هستند.
ازاینرو، دلایل متعددی وجود دارد که چرا شرکتهای معدنی باید در ESG سرمایهگذاری کنند. اول، نگرانیهای محیط زیستی است که به یک موضوع جهانی تبدیل شده است و فعالیتهای معدنی تأثیر قابل توجهی بر محیط زیست دارد. شرکتهای معدنی باید مراقب ردپای کربن خود باشند و اقداماتی برای کاهش آن انجام دهند. این شامل کاهش انتشار گازهای گلخانهای، به حداقل رساندن زباله و حفظ تنوع زیستی است. با اجرای شیوههای پایدار، شرکتهای معدنی نه تنها میتوانند اثرات محیط زیستی خود را کاهش دهند، بلکه هزینههای عملیاتی خود را نیز کاهش میدهند که میتواند منجر به افزایش سودآوری شود.
دوم، مسئولیت اجتماعی به یک جنبۀ اساسی از شهرت یک شرکت تبدیل شده است. شرکتهای معدنی باید تأثیر اجتماعی فعالیتهای خود را بر جوامعی که در آن فعالیت میکنند، در نظر بگیرند. این شامل ایجاد شغل، تأمین منافع اقتصادی و احترام به حقوق جوامع محلی است. با سرمایهگذاری در مسئولیت اجتماعی، شرکتهای معدن میتوانند روابط خود را با سهامداران بهبود بخشند و مجوز اجتماعی خود را برای فعالیت افزایش دهند.
درنهایت، حاکمیت شرکتی یک عامل حیاتی در موفقیت بلندمدت یک شرکت است. حاکمیت مؤثر تضمین میکند که شرکتها به شیوهای اخلاقی و شفاف با نظارت و پاسخگویی مناسب عمل میکنند. این شامل داشتن هیأت مدیرۀ متنوع و مستقل، اجرای شیوههای صحیح مدیریت ریسک و حفظ استانداردهای اخلاقی بالا است. با اولویتبندی حاکمیت شرکتی، شرکتهای معدنی میتوانند شهرت خود را بهبود بخشند، سرمایهگذاران را جذب کنند و خطر تخلفات قانونی و نظارتی را کاهش دهند.
باوجود مزایای سرمایهگذاری در ESG، برخی از شرکتهای معدنی از این سرمایهگذاری عقب هستند. یکی از دلایل این است که صنعت معدن بهطور سنتی بر سودآوری کوتاهمدت متمرکز بوده است و ابتکارات ESG ممکن است بهعنوان یک هزینه در نظر گرفته شود تا سرمایهگذاری. با این حال، با درک اهمیت پایداری در حفظ مجوز اجتماعی برای فعالیت و جذب سرمایهگذاران بلندمدت، این دیدگاه در حال تغییر است.
دلیل دیگر عقبافتادن برخی از شرکتهای معدنی در سرمایهگذاری ESG ناآگاهی یا نبود درک اهمیت پایداری است. این ممکن است بهدلیل نبود آموزش یا آموزش در مورد مسائل ESG، یا نبود اولویتبندی پایداری در سطح اجرایی باشد. برای غلبه بر این امر، شرکتهای معدنی باید آموزش در مورد مسائل ESG را در اولویت قرار دهند و پایداری را به بخش اصلی استراتژی تجاری خود تبدیل کنند.
درنهایت، برخی از شرکتهای معدنی ممکن است بهدلیل نگرانی در مورد تأثیر آن بر قیمت نهایی خود، برای سرمایهگذاری در ESG مردد باشند. بااینحال، مطالعات نشان داده است شرکتهایی که ESG را در اولویت قرار میدهند، در درازمدت از همتایان خود بهتر عمل میکنند. با اجرای شیوههای پایدار، شرکتهای معدنی میتوانند هزینهها را کاهش دهند، کارایی را بهبود بخشند و شهرت خود را افزایش دهند که میتواند منجر به افزایش سودآوری در بلندمدت شود.
باوجود ضرورت توجه به عوامل محیطی، اجتماعی و حاکمیتی (ESG)، صنایع معدنی ایران از سرمایهگذاری و حرکت به این سو عقب افتاده است. از جمله علل عقبماندگی، ضعف وجود قوانین مرتبط با بازسازی معادن، راهنمای معدنکاوی مسئولانه و نبود درک صحیح از ذینفعان این صنعت است. برای جبران عقبماندگی، لازم است سازمانهایی نظیر ایمیدرو با پیادهسازی قوانین و راهنماهای مرتبط با مسایل محیطی، اجتماعی و حاکمیتی و اجرای این قوانین در زیرمجموعۀ خود، الگویی برای دیگر شرکتهای معدنی فراهم آورند.