صد درصد تالاب جازموریان خشکیده و خشکی و کمبارشی حرارت را تا 15 درجه بالاتر برده است.
فرار از تالاب
جازموریان تا ده سال پیش رتبه اول پرورش شتر را داشت اما امروز این جایگاه را پیشکش استانهای دیگر کرده است. دامداران دیگر انگیرهای برای رفتن به تالاب ندارند. ایمان کهوری، از فعالان محیط زیست منطقه به «پیامما» میگوید: «دیگر در تالاب گله گوسفند و شتر نمیبینید اما تا 5 سال پیش در منطقه گلههای پنج، شش هزار تایی گوسفند بود.»
با شروع خشکسالی و افزایش درجه حرارت اوضاع عوض شده. کمتر کسی است که جرات پا گذاشتن به این محدوده را داشته باشد. محمد حسین افشار، عضو کمپین احیای هلیل و نجات جازموریان به «پیام ما» میگوید: «امسال حتی آب خوردن هم برای دامها گیر نمیآید. مردم از تالاب فراریاند و رفت و آمد به شبها و صبح زود ختم شده. اوضاع چنان است که برای تحقیقاتی که در خرداد ماه داشتیم هیچ کس حاضر نشد در طول روز ما را به تالاب ببرد. محلیها میگویند که گرمای هوا حتی ماشین را میانه راه نگه میدارد.» این حرفها را محمد سالخورده از فعالان محیط زیست منطقه هم تایید میکند. او به «پیام ما» میگوید: «شدت گرما به حدی است که حتی به میانسالان توصیه شده که از خانه بیرون نیایند. چنین گرمایی در جازموریان بیسابقه بوده. از ساعت نه بعد اصلا نمیشود از خانه بیرون رفت.»
پدر و پسر قربانی شدند
دیگر کسی از تلف شدن شتر و دام در جازموریان تعجب نمیکند. همین سه روز پیش تالاب از میان اهالی منطقه دو قربانی گرفت. جسد پدر ۲۸ ساله و فرزند هفت سالهاش را در بیابانهای گرم جازموریان در نزدیکی روستای دمیتان از بخش جلگه چاههاشم پیدا کردند. گرما آنها را کشت. افشار میگوید این روزها دمای هوا مرز 55 درجه را هم رد میکند: «وقتی آبی در تالاب نباشد دما به یکباره 10 تا 15 درجه افزایش مییابد و به دلیل کمبارشی از هیچ سرسبزی هم خبری نیست.»
دلگان به حالت آمادهباش درآمد
سامانههای هواشناسی دیروز نشان میدادند که دما در هامون جازموریان به 49 درجه رسیده است. در هفته گذشته، متوسط دمای هوا در دلگان در چند روز نزدیک به ۵۰ درجه و بیش از آن بوده و آلودگی زیست محیطی جازموریان و حرکت ریزگردها در هوا مردم را آزار داده؛ طوری که ستاد مدیریت بحران این شهرستان به حالت آمادهباش در آمده است.
روز شانزدهم خرداد، دلگان با بیشینه دمای ۵۰.۳ درجه سلسیوس، گرمترین شهر کشور شد. به گفته مدیرکل هواشناسی سیستانوبلوچستان، این بالاترین دمای این شهر در چند سال اخیر بوده است. از آن روز ه بعد، روز به روز هوا گرمتر شده، چنان که محمدرضا مسعود به «پیام ما» میگوید، گرمای هوا مانع از هر گونه رفت و آمد شده و کولرهای گازی را 24 ساعته روشن نگه داشته است. «اصلا نمیشود از خانه بیرون رفت، اگر دامی بیرون باشد و سایهای نباشد مرگش قطعی است.» تاکنون 10 راس گاو و 60 گوسفند روستاییان دلگان در اثر گرمی هوا تلف شدهاند.
جازموریان میان دو استان کرمان و سیستانوبلوچستان است. 42 درصد در حوزه سیستانوبلوچستان و 58 درصد در حوزه کرمان. مدیریت این تالاب بر اساس تصمیماتی که در سازمان حفاظت محیط زیست صورت گرفته شده به استان کرمان واگذار شده است.
بارندگیهای سال پیش باعث توفان شد
مرجان شاکری، مدیر کل حفاظت محیط زیست کرمان به «پیام ما» میگوید تمامی وسعت تالاب جازموریان خشکیده و بارشها نه تنها تاثیری در بهبود اوضاع نداشته بلکه باعث بروز توفانهای گردوغبار شده. «91 ورودی شامل رودخانه و سیلابها وارد تالاب جازموریان میشد و آن را تغذیه میکرد، اما متاسفانه ما درگیر دو دهه خشکسالی بودهایم. هر چند در دو سال گذشته جازموریان به واسطه سیلابها مرطوب شد اما این سیلابها حالا تبدیل به مشکل دیگری شده. در این مدت بارندگی شدید رخ داد و تا حدودی تالاب آبگیری شد، اما این اتفاق باعث شد ریزدانهها شسته و وارد بستر تالاب شوند.» به گفته او همین ریزدانهها تالاب را به کانون ریزگرد تبدیل کرده است و در موسم وزش بادها به کشاورزان زهکلوت، رودبار جنوب و سایر سکونتگاههای اطراف تالاب آسیب میزند و زندگیشان را با توفان شن به هم میریزد.
علاوه بر خشکسالی، سدهای ساخته شده در طول مسیر مثل سد جیرفت هم مانع ورود آب به تالاب شدند و شرایط را بحرانی کردند. و حالا مدیرکل محیط زیست استان کرمان میگوید که حتی در صورت اختصاص یافتن حقابه تالاب از سد جیرفت، باز هم جازموریان احیا نمیشود. «فاصله تالاب تا سد جیرفت زیاد است و در طول مسیر این آب جذب منابع آب زیرزمینی میشود و به مرکز تالاب نمیرسد.»
مبدا جازموریان، مقصد هر کجا که آب باشد
طبق نقشههای هوایی سر تا سر تالاب جازموریان خشک و بیآب است. مردم محلی که بیشترشان کشاورز و دامدارند، با از دست دادن شغلشان راهی جیرفت و بندرعباس شدهاند. افشار، عضو کمپین احیای هلیل و نجات جازموریان میگوید: «دیگر کسی در حاشیه تالاب زندگی نمیکند. همه به روستاهایی که چاه آب دارد مهاجرت کردهاند و دست از هندوانه و گوجه کاشتن در دل تالاب کشیدهاند.» به گفته او مقصد اصلی این مهاجران جیرفت و بندرعباس و کرمان است. «زندگی این مردم روی هواست. تاکنون 30 درصد افراد به سمت حاشیه جیرفت، کرمان و بندرعباس رفتهاند. با تداوم این شرایط تا دو سال دیگر اطراف تالاب خالی از سکنه میشود. حال آنکه بیشتر جوانهای روستا راهی کیش و جیرفت شدهاند.»
کشاورزانی که تا قبل از این روزگار خشکی و گرما در حاشیه و درون تالاب محصولات آببر میکاشتند، حالا در فصل زراعی به روستاهای دولتآباد میروند تا بتوانند کارگر یکی از گلخانهها باشند. افشار زندگی این کشاورزان کپرنشین در حاشیه روستاهای دولتآباد را این گونه وصف میکند: «حاشیهنشینی حوالی روستاهای دولتآباد شکل گرفته است. همه این افراد قبلا کشاورز و خود مالک بودند، حالا با بیآبی و از بین رفتن کشت و کارشان ناچار شدند که خانه و زندگیشان را رها کنند و کارگر گلخانههای این روستاها شوند. درآمد چندانی هم ندارند و این مهاجرت فقط به کار معاش روزانهشان میآید.»
قاچاق سوخت و تریاک بیشتر شد
آسیبهای ناشی از خشک شدن جازموریان فقط به مهاجرت ختم نشده. کهوری، فعال محیط زیست مشکل حادتر را افزایش قاچاق سوخت و تریاک از جازموریان میداند. او می گوید: «جایی که قبلا به وفور گلههای گوسفند و شتر دیده میشد حالا تبدیل شده به محل اصلی قاچاق سوخت و تریاک. محلیها از این طریق کسبدرآمد میکنند.»
مالچپاشی مشکل را حل میکند؟
علاوه بر اثر خشکسالی بر وضعیت مالی مردم، برخاستن توفان و گردوغبار زندگی جازموریاننشینان را مخدوش کرده و اندک درآمدشان را از بین برده است. راهکار منابع طبیعی برای کنترل این شرایط مالچپاشی در حاشیه تالاب بوده است. از چهار سال پیش به طور جدی این سیاست دنبال شده و مدیرکل منابع طبیعی و آبخیزداری جنوب کرمان از برنامه مالچپاشی 800هکتار از اراضی روستاهای اطراف این تالاب خبر داده است. مشخص نیست که تاکنون چقدر از این اراضی مالچپاشی شده اما شاکری مالچپاشی تالاب و حاشیه آن را بیاثر میداند: «نمیتوان گفت میرویم کف تالاب مالچ میپاشیم تا مشکل گردوغبار حل شود. اصلا چنین چیزی در دنیا و در قوانین محیط زیستی پذیرفته نیست. تالاب باید احیا شود.» او معتقد است که قبل از هر اقدامی باید نزدیک به 8هزار چاه غیرمجاز در نزدیکی تالاب مسدود شود و حقابه تالاب از سد جیرفت گرفته شود. شاکری میگوید: «آب منطقهای میگوید حقابه تالاب را رها کرده، اما اختلاف نظری بین ما و آنها وجود دارد و به نظر میرسد این اداره ورودیهای خارج از سد در زمان بارندگی را هم جز حقابه تالاب میشمارد.»