با انتشار نمرات نهایی دانشآموزان مجدداً زنگ هشدار برای آموزش در ایران به صدا در آمد. مطابق آن چیزی که دور از انتظار نبود نمرات دانشآموزان اصلاً قابل تعریف نبود. سخنگوی کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس شورای اسلامی 13 مهر در پاسخ به پرسش اینکه وضعیت نمرات چگونه بوده است، گفت: «میانگین معدل دانشآموزان تقریباً بین ۹ تا ۱۰ برای رشته ریاضی، حدود ۱۰ تا ۱۱ برای رشته تجربی و ۱۱ تا ۱۲ برای رشته علوم انسانی است. البته این اعداد ممکن است کمی متغیر هم باشد، زیرا گاهی اوقات مشاهده میکنیم جابهجا میشوند و حرف ما هم این است که این عدد پایین است.» بااینحال یکی از مهمترین چالشهای پیش روی وزرای آموزشوپرورش ارتقای سطح کیفی دانشآموزان است؛ مسئلهای که وزیر آموزشوپرورش را به صحن علنی مجلس کشاند سؤال مطرحشده بسیار ساده بود «چرا وضعیت علمی دانشآموزان کشور با افت شدید روبهرو است؟» وزیر آموزشوپرورش در طول پاسخ به این سؤال نکات واقعبینانهای مطرح کرد. او گفت: «یکی از مهمترین دلایل افت تحصیلی، شکاف میان برنامه درسی با نیازهای زمانه است. برنامه درسی کنونی مبتنی بر محفوظات بوده و از نیازهای واقعی بازار کار و مهارتهای زندگی در قرن ۲۱ فاصله دارد. این امر موجب کاهش انگیزه درونی دانشآموزان میشود. از سوی دیگر حجم بالای کتابهای درسی، فشار زمانی، تمرکز بیش از حد بر ارزیابیهای کمی و سایه سنگین کنکور در دوره دوم متوسطه، پوشش کم تربیت و آموزش دوران کودکی و پیشدبستانی باعث میشود زیربنای علمی دانشآموزان از همان ابتدا ضعیف شکل گیرد. تقریباً در بسیاری از مناطق محروم، حاشیهای و کمبرخوردار، هنوز پوشش پیشدبستانی وجود ندارد.» این بخشی از آسیبشناسی علیرضا کاظمی وزیر آموزشوپرورش در پاسخ به این سؤال است. بااینحال آسیبشناسی و ریشهیابی وزیر آموزشوپرورش از شرایط بحرانی این وزارتخانه و افت کیفی شرایط علمی دانشآموزان طبق نظر متخصصان و کارشناسان به نحوی بوده که میتوان گفت وزیر در فهم سلسله مسائل و مشکلات وزارت آموزشوپرورش که گرهخورده بر زندگی میلیونها دانشآموز است تشخیصهای درستی داده است. شاید بهخاطر همین واقعبینی بود که نمایندگان مجلس از پاسخدهی او قانع شدند. بااینحال تشخیص مسائل و ریشهیابی دقیق به معنای داشتن راهحل درست نبوده و نیست. به همین خاطر همچنان نگرانیها دراینرابطه وجود دارد. کارشناسان در گفتوگو با «فرهیختگان» ضمن دقیق خواندن ریشهیابی وزیر آموزشوپرورش، راهها و ایدههایی برای رفع مشکلات را مطرح کردهاند.
همتیفر، رئیس سابق سازمان تعلیموتربیت و هیئتعلمی دانشگاه فردوس در خصوص صحبتهای وزیر آموزشوپرورش
میگوید: «پرسش اصلی که مطرح شد و دغدغهای که وجود داشت، وضعیت علمی دانشآموزان یا به معنای دیگر، کیفیت آموزشی آنان است. با چه شاخصی میتوانیم بگوییم آموزشوپرورش از لحاظ آموزشی وضع دانشآموزانش افت کرده یا رشد داشته یا در مسیر رشد است؟ به نظر میرسد در مباحثی که توسط برخی افراد مطرح شد ابهام وجود دارد و اگر هم بخواهیم دقیقتر بررسی کنیم، سخنان جناب وزیر ابعاد دیگری مطرح شد که تصویر کاملتری به ما میدهد؛ نه با دادههای مثلاً گزینششده یا منتخب، بلکه با شاخص کامل. مثلاً ما دوره ابتدایی را اساساً در مجموع، یعنی در ارزیابی آماری، ارائه نکردیم. درحالیکه دوره بسیار مهمی است؛ آموزش پایه آنجا اتفاق میافتد، اما توصیفها، ارزشهای توصیفی هستند. سؤال این است که درباره مردودیها نمیتوانیم گزارش داشته باشیم؟ ما آمارهای خود وزارتخانه و گزارشی که مرکز راهبردی ریاستجمهوری منتشر کرده را داریم که میگوید در کلاس اول ابتدایی، ۳ تا ۴ درصد دانشآموزان در میانگین کشور مردود میشوند. پایه مهمی است که تقریباً در این سالها عدد ثابتی بوده و هیچوقت بهعنوان شاخص در نظر گرفته نشده است. وضع پایههای بعدی هم چندان بهتر نیست. در ابتدایی، در حالتی که ما ارزشگذاری توصیفی داریم، گردشهای توصیفی و گذر تحصیلی و تأیید دانشآموزان در اختیار معلم است؛ اما تعدادی از دانشآموزان هستند که وضعیتشان مشخص نیست.»
المپیاد نمیتواند شاخصی برای کل نظام آموزش باشد
وی در ادامه اشاره میکند: «در مورد دوره متوسطه اول، ما گزارش دقیقی نداشتیم که شاخصهای آماری آن چیست. مواردی مثل اینها باید موردتوجه قرار بگیرد. در دوره متوسطه دوم، آنچه مطرح شده نتایج آزمونها و المپیادها بود. المپیاد نمیتواند شاخصی برای کل نظام آموزشی باشد، البته کسب نتیجه در آن افتخاری است؛ یعنی قلهای است که فقط بخشی از دانشآموزان میتوانند به آن دست پیدا کنند، اما درباره وضعیت عمومی دانشآموزان صحبت نمیکند. البته بخشی از این آمارها مثل المپیادها مربوط به باشگاه نخبگان جوان است که نهادی تازهتأسیس است و در این موفقیتها مؤثر بوده؛ نهادی تخصصی است که کارش را دنبال میکند، اما از بقیه بخشها شاخصی ارائه نشده است. به نظرم این موضوع قابلتأمل است. برشی هم که در گزارش ارائه شد، پروژهای یکی دوساله بود. این هم برای ادعای افت یا بهبود وضعیت کفایت نمیکند.» وی در ادامه بیان میکند: «نکته دیگر این است که وقتی در این باره صحبت میکنیم، ممکن است دچار خطای میانگین شویم. در تحلیل آمارها و ارقامی که در بخش اول گزارشهای مشابه پررنگ است، ما ناظر به یک چهارچوب تحلیلی هستیم. مثلاً از منظر عدالت آموزشی، هم در فضای کارشناسی کشور و هم در سطح مجلس، دغدغهای وجود دارد که به این موضوع پرداخته شود. مثلاً شکاف در آزمون نهایی بین استانها. بر اساس گزارشها، میانگین نمرات استانها در آزمون نهایی حدود ۵ تا ۶ نمره با هم تفاوت دارند.»
2073 | ۰۴/۰۹/۱۱
2072 | ۰۴/۰۹/۱۰
2071 | ۰۴/۰۹/۰۹