تغییر اقلیم و زلزله
مهدی زارع
زلزلهشناس
در 50 سال گذشته به دلیل پمپاژ و استفاده از آبهای زیر زمینی حدود 16 متر سطح آب زیر زمینی در دشتهای غرب تهران افت کرده است. همین موضوع موجب فرونشست زمین نیز شده و خانههای شهریار، وردآورد، ملارد و شهر قدس و جنوب جاده تهران-کرج تا نزدیک منطقه غرب تهران از جمله فرودگاه مهرآباد، تهرانسر و منطقه 17، 18 ، 21 و جنوب منطقه 22 شهر تهران را تحت تاثیر قرار داده است. فرونشست زمین عامل تغییر تنش در گسلهای تهران است. برای ایجاد ارتباط بین تغییرات بارهای تنشی بر روی پوسته طی خشکسالی و زلزله ، ابتدا باید تعیین کنید که چه نوع فرایندهای زمین ساختی ممکن است با پدیده های اقلیمی مرتبط باشد. زمین لرزه ها می توانند با تغییر در میزان تنش بر روی گسل ایجاد یا مهار شوند. بزرگترین متغیر آب و هوایی که می تواند بارهای تنش گسل را تغییر دهد، آبهای سطحی به شکل باران و برف است. مطالعات متعددی چنین همبستگی هایی را تایید کردهاند. بهطور معمول، جایی که ما شاهد این نوع همبستگیها بودهایم، خرد لرزهخیزی مشهود است، ریتم رخداد زمینلرزههای کوچک با بزرگای کمتر از صفر، بسیار کوچکتر از آنچه انسان میتواند احساس کند تا بزرگای حدود 1.5 فزونی میگیرند.بین میزان خرد لرزهخیزی در هیمالیا و فصل بارندگی موسمی سالانه ارتباط وجود دارد. در طول ماههای تابستان ، مقدار زیادی بارندگی در دشت هند و گنگتیک، که مناطق شمالی شبه قاره هند را در بر میگیرد ، می بارد. این موضوع باعث افزایش بارهای تنش بر روی پوسته زمین در آنجا و کاهش سطح خرد لرزه ها در هیمالیا در مجاورت آن ناحیه میشود. در طول فصل خشک زمستان، هنگامی که وزن کمتری روی پوسته زمین در دشت وجود دارد، خرد زمینلرزها در هیمالیا به اوج خود می رسد. استنباط چنین مواردی در مورد زلزلههای بزرگتر بسیار دشوارتر میشود. مشاهده شده که تغییرات نسبتاً کوچک استرس به دلیل تغییرات اقلیمی می تواند بر خرد لرزه خیزی اثر بگذارد. بسیاری از شکستگیهای کوچک در پوسته زمین ناپایدار هستند. جزر و مد می تواند باعث لرزش ضعیف زمین شود . باید دانش ما در مورد ریز لرزه خیزی بیشتر شود تا آن را برای بررسی احتمال رخداد و تحریک وقوع زلزله بزرگ به کار بریم.