قفل کنکور با پول باز می‌شود؛ ۵۶درصد ظرفیت رشته‌های پزشکی، داروسازی و دندانپزشکی برای دهک دهم

منتشر شده در صفحه صفحه نخست | شماره 1284

 قفل کنکور با پول باز می‌شود؛ ۵۶درصد ظرفیت رشته‌های پزشکی، داروسازی و دندانپزشکی برای دهک دهم

بنا به اطلاعات دبیرخانه شورای عالی انقلاب فرهنگی ۸۱ درصد رتبه‌های زیر سه‌هزار دهک هشت تا ۱۰ هستند ، به طوریکه از دهک اول و دوم حتی یک نفر هم رشته کامپیوتر قبول نشدند ؛  حتی از رشته علوم انسانی نیز هیچ دهک اولی نتوانسته روانشناسی قبول شود.

 امسال را باید سال تغییرات مهم برای نظام آموزش عالی به‌ویژه در حوزه پذیرش دانشجو دانست؛ سالی که در آن بعد از نیم‌قرن کنکور که تنها راه ورود به دانشگاه‌ها به‌شمار می‌رود، دستخوش تغییرات مهمی شده و بناست از سال آینده نیز به مرحله اجرا برسد. از طرف دیگر شرایط برای داوطلبانی که خواهان پوشیدن روپوش سفید پزشکی هستند نیز از همین امسال با افزایش قابل‌توجه ظرفیت پذیرش آن‌هم در شرایطی که جامعه پزشکی هیچ‌گاه موافق این مهم نبوده، دگرگون شده است. همزمانی این دو اتفاق بزرگ در یک‌سال با واکنش‌های متفاوت و حواشی زیادی روبه‌رو بود که همه آنها هم شورای عالی انقلاب را نشانه گرفته بودند،‌ از این‌رو به‌سراغ سیدجلال موسوی، مدیرکل دفتر تدوین و راهبری اسناد و سیاست‌های آموزش و پژوهش ستاد علم و فناوری دبیرخانه شورای عالی انقلاب فرهنگی رفتیم تا از دلایل واکنش‌های متفاوت به این دو تصمیم مهم شورا و همچنین آینده نظام پذیرش دانشجو در کشور بپرسیم. متن کامل این مصاحبه را در ادامه می‌خوانید.

*در چندماه اخیر صحبت از افزایش ظرفیت‌ها در رشته‌ها و مقاطع مختلف حوزه علوم‌پزشکی حواشی مختلفی را در پی داشته است. اخیرا مصوبه افزایش ظرفیت دندانپزشکی توسط رئیس‌جمهور ابلاغ شد و صحبت از افزایش ظرفیت در تخصص هم شنیده می‌شود. آیا مورد آخر هم در دستور کار قرار دارد؟ موضوع افزایش ظرفیت از کجا شروع شد؟

بله، در دستورکار است و امیدواریم تا قبل از شروع مهرماه نهایی شود. کمی مقاومت نیز وجود دارد و این فرآیند بسیار سختی بود یکی در بحث کنکور بسیار اذیت شدیم و دیگری نیز این موضوع است. واقعیت این است که افزایش ظرفیت پزشکی از موضوع کنکور بیرون آمد، یعنی این موضوع برای ما مسئله نبود و زمانی که درباره کنکور بحث می‌کردیم، فهمیدیم که بخش اساسی کنکور، رشته علوم‌تجربی است. بررسی کردیم و دیدیم یک‌میلیون و 300هزار شرکت‌کننده بیش از 50 درصد آن در علوم تجربی هستند. از سمت دیگر نیز نگاه می‌کنیم که درصد ناچیزی از آموزش عالی ما را پزشکی تشکیل می‌دهد. هماهنگی بین تقاضا و پذیرش برقرار نیست. بررسی کردیم و فهمیدیم وضعیت طوری است که در سال‌های مختلف وزارت علوم در دهه 60 جمعیت دو برابر شده اما دانشگاه‌ها بیشتر از 10 برابر رشد داشتند. از سمت دیگر نیز رشته‌ها هم رشد داشته، اما ظرفیت رشته‌های پزشکی این‌طور نیست. ما در دهه‌ 60، هفت‌هزار دانشجو می‌گرفتیم که در حال حاضر نیز تغییری نکرده است. حتی بهداشت هم قابل مقایسه با چند دهه پیش نیست. در بخش متخصص نیز افزایش نداشتیم. احساس کردیم یک خلأ اساسی در این بین وجود دارد. در وزارت بهداشت نیز موافق این افزایش نبودند و در آخر به این نتیجه رسیدیم که از دوره کارشناسی به‌بعد افزایش ظرفیت داشته باشیم.

*البته به‌نظر می‌رسد شیوه آموزش‌پزشکی در کشور ما هم می‌تواند دچار تحول شود. یکی از موارد این است که مقاطع طولانی هستند و می‌توان مهارت را در زمان کوتاه‌تری برای دانشجویان به وجود آورد و آموزش را سریع‌تر ارائه کرد. آیا در این مورد نیز بحثی صورت گرفته است؟

بله. این بحث هم مطرح بوده است. مثلا اگر بخواهیم دوره کارشناسی را جدی بگیریم دانشجو بعد از لیسانس بخواهد پزشک عمومی بخواند و سپس تخصص بخواند، قطعا سخت خواهد بود. حتی این بحث وجود داشت که دوره بعد از لیسانس را بتوانند در حد 4 سال کوتاه کنند. می‌توان این کار را انجام داد. مخصوصا دندانپزشکی عمدتا در جهان تا لیسانس است. رشته دندان تقریبا مهارتی است.

*چرا این تغییرات اتفاق نمی‌افتد؟

بحث تعارض‌منافع و… وجود دارد، در بدنه وزارت نیز بسیاری تمایل دارند این اتفاق بیفتد اما پزشک نمی‌تواند با دندانپزشک برای این موضوع روبه‌رو شود. داروسازی در بسیاری از کشورها صرفا تا لیسانس است و نیاز نیست که خیلی از دروس را گذراند و طرح‌های بالینی ندارد. حتی وزارت بهداشت نیز قائل است که این اتفاق می‌تواند بیفتد اما تغییر باعث ناراحتی برخی می‌شود و همچنین ریسک دارد. تغییر خستگی و زحمت دارد که باید آن را بپذیریم، مثلا کنکور یک تغییر است و اتفاقات زیادی در آن می‌افتد! 81 درصد رتبه‌های زیر سه‌هزار دهک هشت تا 10 هستند. حدودا 19 درصد رتبه‌های زیر سه‌هزار هم برای هفت دهک بعدی است و جالب اینکه 48 درصد از رتبه‌های زیر سه‌هزار فقط دهک 10 هستند. بی‌عدالتی بسیاری در این فضا وجود دارد، دلایل مختلفی وجود دارد که در نظام آموزشی یاد می‌دهیم که تشریحی بخوانید اما برای دانشگاه باید تستی بدهید. کنکور بسیار هزینه‌بر است و همگی نمی‌توانند هزینه آن را بدهند، درنهایت شاید بتوانند کتاب تست بگیرند. هم آزمون و هم کلاس‌های آن هزینه دارد. برای دهک 10 هزینه و مانعی وجود ندارد.

وقتی نگاهی به آمارها می‌اندازیم متوجه می‌شویم حتی نسبت به کشورهایی که نظام آموزشی مشابه دارند وضعیت مناسبی نداریم؛ کشورهای ترکیه، عمان، برزیل، کانادا، قطر، ژاپن و آمریکا نظام آموزشی مشابه ما دارند، مثلا آمار آمریکا برای هر 10 هزار نفر 26 پزشک است که حدود دو برابر آمار ماست. در مقابل کشورهایی که سرانه درآمدی مشابه ما دارند بازهم می‌بینیم که وضعیت ما مناسب نیست. وضعیت تخصص بدتر است، وزارت بهداشت هم قبول دارد که در حوزه تخصص وضعیت خوبی نداریم.

در پراکندگی هم وضعیت خوبی نداریم. در استان‌های لب‌مرزی اختلافات زیادی با تهران وجود دارد. فقط وضعیت تهران در این مبحث نسبتا خوب است اما بقیه استان‌ها وضعیت چندان خوبی ندارند.

 مثلا در حوزه دندانپزشکی، تهران در سرانه دندانپزشک حدودا دارای 10 دندانپزشک برای 10هزار نفر و 103 دندانپزشک برای 100 هزار نفر است. در شهرستان‌هایی که دانشکده دندانپزشکی دارند آمار به 40 نفر برای 100 هزار نفر می‌رسد. البته شهرستان‌هایی که دانشکده دندانپزشکی ندارند وضع بدتری دارند و برای هر 100 هزار نفر تنها 16 دندانپزشک وجود دارد. این مسئله بسیار تبعیض‌آمیز است. توزیع پراکندگی ما اصلا خوب نیست. ما در قانون عدالت آموزشی قانونی داریم که 30 درصد به مناطق محدود اختصاص می‌دهند که تنها هفت یا هشت درصد ظرفیت داده می‌شود. چرا این اتفاق می‌افتد؟ ما به پزشکی می‌گوییم که سه‌برابر دوره تحصیل باید در مناطق محروم خدمت کند؛ باید انصاف داشته باشیم و توجه کنیم دوره پزشکی هفت ساله است که سه برابر آن 21 سال می‌شود. پزشک نمی‌تواند 21 سال در این مناطق خدمت کند. نیروهای نظامی هم درنهایت 3 تا 5 سال در مناطق می‌مانند. این قانون طوری نوشته شده است که کسی به سمت مناطق محروم نمی‌رود.

آیا آمار مشخصی است که کدام دهک‌ها قبولی بیشتری داشتند؟

اجازه بدهید آمار دقیق‌تر بدهم. مثلا در ورودی گروه فنی‌ومهندسی دانشگاه صنعتی‌شریف 55.1درصد فقط از یک دهک یعنی دهک دهم هستند. بعد آن‌طرف دهک یک صفر درصد، دهک دوم سه نفر! مقایسه کنید با دهک دهم که ۳۵۱ نفر هستند و این فاصله خیلی زیاد است.

اگر بخواهیم به‌نسبت رشته در موضوع وضعیت قبولی در رتبه‌های زیر سه هزار نفر نگاه کنیم،‌ باز هم دست برتر برای سه دهک آخر است. به‌طوری‌که در رشته‌های پزشکی، داروسازی و دندانپزشکی حدود 56 درصد تنها دهک دهم قبول شدند. به‌عبارت دقیق‌تر از مجموع سه هزار و 211 نفر که در این رشته‌ها قبول شدند، هزار و 806 نفر تنها دهک دهم بوده‌اند، درحالی‌که از دهک اول تنها سه نفر و این میزان در دهک دوم به 11 نفر می‌رسد؛ این نشان از اختلاف بسیار زیاد بین دهک‌ها برای ورود به دانشگاه است. در رشته کامپیوتر نیز از میان 662 نفری که توانستند در این رشته رتبه زیر سه هزار نفر را به دست بیاورند، 411 نفرشان دهک دهم بوده‌اند و از دهک اول و دوم حتی یک نفر قبول نشده‌اند و تنها هفت نفر از دهک سوم توانسته‌اند در این رشته قبول شوند.

شاید عنوان شود که در رشته‌هایی مانند پزشکی یا کامپیوتر رقابت بسیار سنگین است، اما در علوم انسانی هم همین مساله را شاهد هستیم. به‌طوری‌که از میان 281 داوطلب زیر سه هزار که رشته روان‌شناسی را انتخاب کرده‌اند، 135 نفرشان در دهک دهم قرار می‌گیرند و از دهک اول هیچ داوطلبی نداشتیم. از دهک دوم نیز سه نفر و از دهک سوم نیز پنج نفر را داشتیم.

 *درخصوص مدارس چطور؟

ما قبولی زیر سه هزار نفر نخست در پنج گروه ریاضی، انسانی، تجربی، زبان و هنر را که حدود ۱۳۰۰۰ بودند، بررسی کردیم. کدملی برخی مخدوش بود و ما به حدود ۱۲ هزار نفر رسیدیم. از این تعداد، 37 درصد استعداد درخشان، ۲۲درصد نمونه‌دولتی، ۱۹درصد غیردولتی و ۱۲درصد دولتی هستند. هیات‌امنایی ۵/۵ و شاهد دو درصد. البته این آمار خطایی دارد که ما نسبت به تعدادکل دانش‌آموزان آن نوع مدارس مقایسه نکردیم و کلیت کار است. اما در دهک‌ها این خطا نیست چون 10 دهک به‌صورت مساوی هستند.

یکی دیگر از مسائلی که نشان می‌دهد وضعیت ورود قشرهای مختلف به دانشگاه‌ها چگونه است، نگاه آماری به منطقه آموزشی است. در همین میان از منطقه 6 تهران، در رشته علوم انسانی 91 نفر، علوم تجربی 66، علوم ریاضی 251، زبان خارجی 120 و هنر 85 نفر داشتیم که در مجموع 623 نفر از کل داوطلبانی که زیر رتبه سه هزار داشتند، مختص این منطقه است و سهم 5.04درصدی را شامل می‌شود. بعد از آن منطقه دو تهران قرار دارد که در علوم انسانی 115 نفر، تجربی 35، ریاضی 195، زبان خارجی 118 و هنر 78 نفر را شامل می‌شد. یعنی درمجموع 544 نفر که سهم 4.40درصدی از رتبه‌های زیر سه را به خود اختصاص داده است. موضوع زمانی جالب‌تر می‌شود که سه رتبه‌بندی نیز در اختیار مناطق مختلف تهران بوده است. به‌طوری‌که منطقه یک تهران در گروه‌های علوم انسانی، تجربی و ریاضی به ترتیب 76، ‌55 و 176 نفر را داشته است. همچنین از این منطقه 118 نفر در زبان خارجی و 92 نفر در هنر جزء رتبه‌های زیر سه هزار نفر بوده که نشان از سهم 4.18درصدی و 517 نفری دارد.

منطقه سه آموزشی شهر تهران نیز توانسته در علوم انسانی 55، تجربی 21،‌ ریاضی 144 نفر و زبان خارجی و هنر به ترتیب 100 و 58 نفر را در میان رتبه‌های زیر سه هزار نفر داشته باشد. یعنی درمجموع از این منطقه 388 نفر در میان برترین‌های کنکور داشتیم که سهم 3.14درصدی را نشان می‌دهد. بعد از آنها نیز دانش‌آموزان منطقه چهار تهران جزء مناطقی هستند که بیشترین آمار را در میان سه هزار نفر اول به خود اختصاص دادند، به‌طوری‌که در علوم انسانی 46 داوطلب،‌ تجربی 16 و ریاضی 115را از این منطقه داشتیم. همچنین در گروه زبان نیز 60 و هنر هم 58 را داریم که نشان از سهم 2.39درصدی دارد. تازه بعد از پنج رتبه اول، ناحیه چهار مشهد را داریم که سهم 2.28درصدی با 294 داوطلب را دارد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

از «کاغذ وطن» بیشتر بدانید :

برخی از نویسندگان

آمار سایت

  • کاربران آنلاین : 0
  • امروز: 83
  • دیروز: 275
  • هفته: 991
  • ماه: 4,368
  • سال: 57,841