مشتاق علی شاه؛ پهلوانِ عارف

منتشر شده در صفحه | شماره

مشتاق علی شاه؛ پهلوانِ عارف

آیین پهلوانی؛ آیینی همه جانبه بوده است. پهلوان بایستی مراحلی از عرفان عملی و نظری و کسب قدرت جسمانی را برای خدمت به خلق و همچنین ایجاد توانایی برای عبادت بیش تر را پشت سر می گذاشته است. مشتاق علی شاه کرمانی یکی از مشاهیری است که غالب جامعه او را به عنوان یک عارف محض می شناسند، اما از سلوک او چنین بر می آید که جنبه هایی از آیین پهلوانی در زندگی او جاری و ساری بوده است. مجلس حکمت و عرفان، آشنایی با موسیقی و آموزش آن به اهل هنر، پرداختن به ورزش باستانی و فنون کشتی گیری، سلامت اخلاق، عدم استفاده ابزاری از هنر، داشتن سعه صدر و تحمل توهین های مخالف و… از همه جانبه بودن شخصیت مشتاق و اجتماعی بودن این فرد حکایت دارد که وی را از حالت یک عارف صرف خارج کرده و در جرگه پهلوانان قرار می دهد.
موارد زیر از کتاب«پژوهشی در رویداد قتل مشتاق» نوشته محمد علی گلاب زاده استنتاج شده است که زوایایی از زندگی این پهلوان را بازگو می کند؛
1- حکمت و عرفان: شرکت در مجالس حکمت و عرفان از مشخصه های عارفان است که مشتاق علی شاه هم از این قاعده مستثنی نبوده است. مشتاق از شاگردان «معصوم علی شاه» از عارفان زمان خود بوده است.
2- موسیقی و آوازه خوانی: هم زمان با حکمت و عرفان، باب موسیقی نیز به روی مشتاق گشوده شد و به این واقعیت رسید که صوتی دلنشین و صدایی داوودی دارد. بر این اساس به مجالس روضه خوانی و سوگواری خامس آل عبا راه یافت و با آوای گرم خویش، دلسوختگان عاشورایی را حال و هوایی خاص می بخشید.حضور او در پهنه موسیقی و اشتیاق عمومی نسبت به مشتاق عارف و هنرمند، رشک ها و حسادت ها را برانگیخت تا آنجا که برای از بین بردن تارهای صوتی او چند بار سورمه به خوردش دادند.
مشتاق در پهنه موسیقی به خواندن بسنده نکرد و در نوازندگی نیز هنر خود را به جایی رسانید که از مشاهیر روزگار شد و با افزودن سیم چهارم به سه تار و ایجاد زمینه مناسب تر برای بهره گیری از این وسیله موسیقی، نام خود را در گروه بزرگان این عرصه رقم زد. آن گونه که سیم چهارم سه تار به سیم مشتاق معروف است.
3- ورزش باستانی و پهلوانی: مشتاق؛ راه و رسم ورزش باستانی و فنون کشتی را از «پهلوان صادق»، ورزشکار زمانه خود آموخت و با آیین فتوت و جوانمردی و بلند نظری و آزادگی- که از جمله اصول ورزش باستانی است- آشنا شد و در کنار پرورش روح، پرورش جسم را نیز در دستور کار خود قرار داد.
4- سلامت اخلاق: زنی زیبا روی و خوش آوازه که در همسایگی محل کار مشتاق زندگی می کرد، صدای داوودی مشتاق را شنید و عاشق او شد. در این میان ، جوانی هرزه از این عشق باخبر شد و خود را به جای مشتاق معرفی کرده و روزها با زمزمه عاشقانه، هوس های آلوده خود را ارضا می کرد. سرانجام یک روز دست آن جوانک هوسباز رو شد و سیاهی دل و روی او بر آن زن روشن گردید. در دیداری که بعدها بین مشتاق و آن زن روی داد، درخششی از عشق در دل این دو آفریده شد. گر چه مشتاق هرگز پا از حریم معمول فراتر نگذاشت؛ اما از آن جایی که مشتاق می دانست هنر موسیقی و آوازه خوانی او در شکل گیری این رخداد نقش برجسته ای داشته است، آرام آرام از هر دو هنر نوازندگی و آوازه خوانی فاصله گرفت.
در روایتی دیگر آمده است که کلانتر اصفهان از مشتاق در خواست کرد که به دختر او موسیقی بیاموزد. مشتاق امتناع کرد؛ اما به اصرار کلانتر ناچار شد تا برای پرهیز از تهمت ها و افتراهای سیاسی و امنیتی به پذیرش درخواست کلانتر بپردازد. مشتاق بساط درس را گشود و به آموزش دختر پرداخت. هر روز که می گذشت دلدادگی استاد و شاگرد فزونی می یافت. مشتاق چاره ای نداشت جز این که باز هم به حضرت باری متوسل شود و از او یاری بگیرد. لذا به اعتکاف روی کرد و از خداوند مدد خواست. سر انجام برای گریز از هر حادثه ای، هجرت خود خواسته‌ای را آغاز کرد و راهی شیراز شد.
5- سعه صدر: سعه صدر و تحمل نظر مخالف و حتی صبوری در برابر زخم زبان های مخالفان از ویژگی های پهلوانان و عارفان بوده است.
میرزا محمد تقی کرمانی در مراسم روضه خوانی یکی از کسبه شرکت کرد. سفره گسترده شد و علمای شهر نیز در صفه ای خاص نشسته بودند. مشتاق؛ بی خبر وارد شد و در گوشه ای برابر محمد تقی نشست. میرزا محمدتقی از سفره فاصله گرفت. صاحب مجلس به تصور این که میرزا در حلال بودن غذا شک دارد، گفت:«آنچه بر این سفره نهاده شده همگی طیب و طاهر هستند و از محل کسب حلال و کار و تلاش تهیه شده اند.» پاسخ میرزا محمدتقی این بود که:«قرار نبود درویش و اهل بدعت بر این سفره باشند!» مشتاق با شنیدن این بیان نگاهی به میرزا محمدتقی انداخت و گفت:«میرزا! اگر سفره، سفره مولاست و بر این خوان یغما چه دشمن چه دوست، پس درویش و غیر درویشی ندارد.» و مجلس را ترک کرد و سایر افرادی که برسفره نشسته بودند از خوردن غذا خودداری کرده و بیرون رفتند.


نوشته های مرتبط


دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

از «کاغذ وطن» بیشتر بدانید :