ما سینماگران چیزی جز سابقه کاری نداریم
امیر شمسالدین حشمتزاد زادهی مادری کرمانی و پدری کرمانشاهی است وی سالهای کودکی را در کرمان گذراند و سپس به خاطر شغل پدر به کرمانشاه و پس از آن تهران عزیمت کرد. او از دبیرستان به بعد در حال فعالیت در زمینههای مختلف از نوشتن فیلم نامه و نمایشنامه و رمان گرفته، تا ساختن فیلمسینمایی و تله فیلم و سریال بوده است. در این دوره سابقهی نقش آفرینی در فیلم، سریال و تله فیلمهایی ازآن جمله بازی در فیلمهای سینمایی: تله روباه، قصه دلها؛ اختاپوس حریر-بدون بیست نمیشه-حفره، هفت سین،تهران دربست از ساختههای(حسین تبریزی)- سفری دیگر- حضور-نیم کیلوباش مرد باش- تاو(مسعودتکاور)-بربادرفته-جاسوس(پرویزجعفری) و سریالهای قلب – داوطلب -میرود(مسعودتکاور)- رشوه (مهدی گلستانی)-شاید برای شما هم اتفاق بیافتد-جاسم به جبهه میرود(مسعودتکاور)-امپراطور(هوشنگ درویش پور)-آپارتمان85(مهدی فخیم زاده)-با من حرف بزن(اصغرتوسلی)-آدم خوار(جوادمهی آبادی) را داردو همچنین وظیفهی انتخاب بازیگربرای فیلم حریر و تقریبا بیشتر تله فیلمهایی که تا کنون ساخته شده را داشته.
وی دانشآموخته ادبیات نمایشی است و در عین حال نویسنده، کارگردان و بازیگرهم هست. او در فیلمهای زیادی نقشآفرینی کرده وچندین عنوان هم رمان نوشته، وی فیلمنامههای زیادی را به رشته تحریر در آورده و به احتمال قوی همهی ما تا امروز با آثارهنری مواجه بودهایم که حشمتزاد یا تولیدشان کرده و یا نقشی در پروسه تولید این آثار بازی کرده است، اما کماکان همان افسوس دیرین را باید تکرار کنیم که چرا ما نمیشناسیماش؟ بزرگان و هنرمندانی از کرمان که به دلایل مختلف برای مسولین استان هم ناشناخته بوده اند. خوشبختانه وی برای انتخاب لوکشین تله فیلم جدیدش به سرزمین مادری آمده بود، که ما فرصت را غنیمت شمرده و از او دعوت کردیم چند کلامی مهمان پیامما باشد. او هم با روی باز پذیرفت و با کمال میل وحوصله به سوالات ما جواب داد و ثابت کرد شایعات دربارهی اهالی سینما صحیح نیست و ایشان نه تبختر داشت و نه خود بزرگ بینی که بسیار هم فروتن و خاکی بود،خلاصهای از حرفهایی که با پیامما مطرح کرد را پیشکش نظرتان میکنیم. وی در شروع از خودش و گذشتهکاری اش چنین گفت:
آخرین کاری که به من پیشنهاد شد، بازی در فیلمی از خانم مژگان ترانه است که برای جشنواره بالیود هند ساخته خواهد شد و آخرین فیلم سینمایی که کار کردم فیلم حریر بود، به کارگردانی فریال بهزاد که بنده مشاور کارگردان بازیگردان و بازیگر این کار بودم، البته انتخاب بازیگر هم به عهدهی من بود. فیلمنامه محاکمه در شب یلدا را هم به تازگی نوشتهام که با بازیگران توانمندی صحبت کردهام که نقشهای کلیدی را به عهده بگیرند و همین سفر کرمان هم بواسطهی پیدا کردن لوکیشن مناسب برای این فیلم بود، اما هنوز به نتیجهی قطعی نرسیدم، دوتن از بازیگران این فیلم که نقش آفرینیشان قطعی شده خانمها فرشته آلوسی و رکسانا محمدرضا هستند.
من از دوران دبیرستان تاتر کار میکردم و در ۱۶ سالگی بامها و پشتبامها را به روی صحنه بردم که بسیار مورد توجه قرارگرفت و بعد از انقلاب وارد سینما شدم و اولین کاری که در تلویزیون انجام دادم نوشتن سریالی جنگی بود به نام داوطلب که به کارگردانی مسعود تکاور این طنز جنگی را در ۲۶ قسمت ساختیم اما بواسطهی مشکلاتی که در آن دورهی زمانی پیش آمد تنها ۱۶ قسمت از این سریال از شبکه دوم سیما پخش شد. و بعد از آن مشغول به بازیگری شدم ودر سریال قلب به ایفای نقش پرداختم،که آن هم از ساختههای مسعود تکاور بود و سپس با کمال تبریزی آشنا شدم و
تقریبا با اکثر کارگردانان نامی ایران کار کردم مثل آقایان : فخیمزاده ،تبریزی،تکاور،مزدآبادی،گلستانی،جلیلی و … در حال حاضر هم ۱۶ فیلمنامه آماده و ثبت شده دارم که اولین از این سری را خودم خواهم ساخت، چون از قالبی استفادهکردهام که در ایران نداریم ، این فیلم در قالب طنز پلیسی ساختهخواهد شد که امیدوارم مورد توجه و استقبال عموم مردم قرار بگیرد.
(با خنده میگوید)ما سینما گرها هیچچیز نداریم جز همین سوابق کاری ،و متاسفانه من بیشتر از یک سوم کارهایی که انجام دادهام را به یاد نمیآورم که بتوانم نام ببرم(دوباره میخندد) اما تقریبا هر سریال یا تله فیلمی که از تلویزیون پخش میشود به نوعی جایی از آن کار را من گرفته ام ، یا مدیر تولیدش هستم یا نویسنده ،بازیگر ،بازیگردان و… به هر حال دست از فعالیت هنری نمیکشم.
چه نقشهایی را بیشتر بازی میکنید؟
بیشتر نقشهای منفی را بازی میکنم، از مدیر شبکههای هرمی گرفته تا جاسوس و خرابکاری که آمده تا نطنز را آلوده به رادیواکتیو بکند ورئیس دزدها و … اصولا نقشهای منفی سخت را بازی میکنم چون نقشهای منفی خیلی پیچده است. در حالی که در وجود خودم اصلا انسان بدی وجود ندارد و بسیار مهربان و دلنازکم برخلاف آنچه که بازی میکنم. چون بازی کردن خودت بسیار سخت است اما دقیقا نقطه مقابل شخصیت خودت را راحتتر میتوانی بازی کنی.(با خنده میگوید) تا قبل از کارهای مهدی فخیمزاده بیشتر استاد دانشگاه بودم و جراح و پزشک حاذق اما بعد از آپارتمان ۸۵ که نقش کوتاه اما تاثیر گذار یک مظنون به قتل را بازی کردم دیگر پس از آن نقشهای منفی با من ماندند
پس به گونهای فخیم زاده شما را برای نقشهای منفی کشف کرد؟
دقیقا همینطور هست.البته در فیلم حفره هم نقش یک جاعل حرفهای اسناد دولتی را بازی میکنم و چندین تله فیلمهم برای ارتش بازیکردم که آخریناش بر باد رفته بود به کارگردانی سرهنگ جعفری و با ایرج نوذری در این فیلم همبازی بودیم.
خوب بعد از این تجربیات در بازی نقشهای منفی، اگر بخواهید نصیحتی به بازیگران تازهکار وعلاقمندان به بازیگری بکنید، آن نصیحت چیست؟
قبل از هرچیز برای بازی کردن در نقشهای منفی خود بازیگر باید شخصیت بسیار خوب و مثبتی داشته باشد وقتی خود انسان پر از خوبی و محبت باشد ناخود آگاه میتواند نقطه مقابل شخصیت خود را بازی کند،هرچند نقشهای منفی معمولا پیچیدهتر از دیگر نقشها هستند،و خیلی از بازیگران ما هم زیر بار چنین نقشهایی نمیروند و تنها تعداد اندکی مثل شریفی نیا این کارها را قبول میکنند. وی افزود: کارهای سخت را دوست دارم و تشویق میکنم که بازیگرها هم دست از تنبلی و تن آسایی بشویند و با آغوش باز به پیشواز کارهای سخت بروند مثلا چندی پیش درهلند با وجود اینکه آموزشی پیش از آن ندیده بودم به کلاسهای مجسمهسازی و سنگتراشی رفتم تا این هنر را بیاموزم. بازی نقش منفی هم چیزی شبیه به تراشیدن شکل از دل سنگ است.باید آن انسان را حسی کنی تا بتوانی درست نقشش را بازی کنی .باید مردم بتوانند با بازیگر همذات پنداری کنند مثل بعضی از نقشها که در سینمای ما جاودانه شدند و مثلا هنوز خیلی ها به مادر شوهرهای بد میگویند(جواهر خانم).
اگر فرصت دوبارهای داشته باشید بازهم به سینما میپیوندید یا در تاتر میمانید؟
من اگر فرصت دوبارهای داشته باشم دیگر به تاتر برنمیگردم چون اگر از اول سینمایی بودم الآن خیلی موفقتر و مشهورتر میبودم،ما بازیگران و نویسندههای بزرگی داریم در تاتر که مردم اصلا ایشان را نمیشناسند و زندگی مادی آنها هم تضمین خاصی ندارد.مثلا دکتر قطبالدین صادقی یکی از بزرگترین و تاثیرگذارترین نویسندگان و کارگردانان تاتر ایران هستند اما متاسفانه کسی از مردم ایشان را نمیشناسد.سینما جایگاهی است که انسان را به شهرت و پول میرساند اما در تاتر حتی به اندازه رفت وآمدم هم دستمزد نمیگرفتم، من آخرین کاری که بازی کردم طی ده روز ساخته شد و ده ملیون هم برای بازی در آن فیلم دریافت کردم در حالی که بعد از ماهها تمرین تاتر یک ملیون هم به بازیگران آن نمیرسد و سینما گران هم به مراتب مشهورتر میشوند مثلا رضا گلزار برای بازی در فیلمی چه یک دقیقه و چه چند ساعت بازی کند همان مبلغ بیش از صد ملیون را میگیرد.حالا بازیگری که حتی جشنواره تاتر فجر راهم برده باشد هیچ کسی وی را نمیشناسد و خودش باید توضیح بدهد که من فلانی هستم. حالا من به جایگاهی رسیدم که تصمیم گرفتم بعد از این خودم کارگردانی کنم و نوشتههایم را به فیلم تبدیل کنم تا پویایی بیشتری داشته باشم.
بعضی نگاه منفی به سینمای ایران دارند از شایعاتی که حاشیهی زندگی بازیگران را گرفته تا بحثهای اقتصادی منفی که درباره سینمای ما میکنند و میگویند که بعضیها به لطف پول فراوانی که خرج میکنند بازیگر سینما میشوند و از همه بدتر هر از چندی حرفهایی زده میشود از جنس کلماتی که آقای سلحشور به زنان سینمای ایران گفت، شما چه نظری دربارهی این سبک نگاه به سینما دارید؟
سینمای ما از نظر مالی بسیار فقیر است اما از نظر آکادمیک خیلی غنی است خوب قبلا ارشاد به ما برای ساخت یک فیلم پنجاه حلقه فیلم میداد و مثلا فلان بازیگر آماتور که علاقه داشت در فیلم شما بازی کند فقط پنج حلقه فیلم هزینهی تپقزدنها و اشتباهات وی میشود و از آن گذشته بازیگران حرفهای حاضر نمیشوند در مقابل نا بازیگر بازی کنند چراکه میگویند وی وقت مارا تلف میکند و بازی بد او بازی ما را تحتالشعاع قرار میدهد. خوب این هزینهرا چه کسی باید تقبل کند؟ تهیه کننده و او هم به برگشت سرمایه اش فکر میکند چون اگر فیلمی برگشت سرمایه نداشته باشد که شکست اقتصادی بوده، درنتیجه بعضی تهیه کنندهها که این هزینههای اضافی مثل حقوق پرسنلی که بواسطه آماتور بودن ایشان وقتشان گرفته میشوند و یا حقوق اضافیکه باید به بازیگر حرفهای پرداخت تا راضی بشود که با، نابازیگر همکاری کند را از آن بازیگر اخذ میکنند و ما امروز بازیگران زیادی هم داریم که تک فیلمه هستند و فقط یک فیلم بازی کردند که گاهی اوقات حتی نقش اول یا نقش مکمل هم بازی کردهاند اما پس از آن دیگر با سینما خداحافظی کردهاند و کار اول و آخرشان شده.
وضعیت بازیگران تاتر در سینما چطور است؟
اتفاقا من چندی پیش میخواستم فیلمی بسازم با بازی خانمی از اهالی تاتر به نام ژاکلین آواره که خودش مجانی بازی میکرد اما بازیگر مقابلش که قبلا با بیضایی هم کار کرده بود با N تومان بیشتر از قراردهای معمولیاش راضی شد که در آن کار بازی کند.باید بدانید که انتخاب بازیگر کار بسیار سختیاست و شما تقریبا هرکسی راهم انتخاب کنید که نقشی را بازی کند ، دیگران میگویند که از آن بازیگر پول گرفته دقیقا همین مشکلی که الآن گریبانگیر آقای شریفینیا است. این درحالی است که بازیگری که انتخاب میکنیم با توجه به فیزیک بازیگر میمیک وی و استعداد و رزومهاش بوده . سینمای ما بسیار مظلوم است و قاطعانه میگویم که بسیاری از خانمها و آقایان سوژه تهمتهای ناروا قرار میگیرند. شاید پیش از انقلاب چنین بوده اما من با افراد زیادی کار کردم که واقعا لیاقت لقب مقدس را دارند و به جرات میگویم انسانهای مقدسی هستند.آقای سلحشور هم …. چه میشود گفت؟
خیلی کنجکاوم که از رمانهایتان بدانم. امکان دارد که در پایان از کارتان در ادبیات بگویید؟
من قبل از سینما با ادبیات عجین بودم و چند رمان نوشتم وقتی میخواستند با اقتباس از یکی از رمانهای من فیلمی بسازند با سینما آشنا شدم.اما ادبیات متاسفانه راه امرار معاش نیست و اکثر نویسندگان ماهم شغل دیگری دارند و ادبیات علاقهشخصی ایشان است نه راه امرار معاش ایشان، خصوصا با این تیراژ پایین و حق تالیف اندک و داستانهایی که کارکردن در دنیای ادبیات را روز به روز دشوار تر میکند.همین مسائل هم دست به دست هم دادند تا من از ادبیات و نوشتن رمان فاصله بگیرم.
به عنوان آخرین سخن آیا پنج فیلم از سینمای ایران را گلچین میکنید به عنوان نمونههای موفق سینمای ما؟
من از نظر صنعت سینما به این فیلمها نگاه میکنم کاری به سیاست و مسائل حاشیهای ندارم به نظر من ۱-گاو۲-قیصر۳-گنج قارون۴-نیمهی پنهان۵-خداحافظی طولانی اینها فیلمهایی هستند که در دورهی خودشان سینما را تغییر دادند و با یک داستان خاص حتی مخاطب را هم تغییر دادند و گاهی اوقات حتی سینما را از ورشکستگی نجات دادهاند مثلا در یک سال گذشته صنعت سینما راکد بوده و تقریبا مرده بود به شدت نیاز هست که کسی ظهور کند که به سینما جهت بدهد اگر اجازه میدادند دیگرانی هم کارهای طنزی بسازند نه از جنس اخراجیها که با موضوعات آن، میشد به نجات یافتن صنعت سینما چشم داشت .حالا نه تنها طنز بلکه از هر ژانری اگر فیلمی حرف دل مردم را بزند و توقع مردم را ارضا کند مسلما موفق خواهد بود.
در پایان از علاقمندان به سینما خواهش میکنم که با این jobinkerman@gmail.com ایمیل تماس بگیرند و رزومه و یک قطعه عکس از خودشان بفرستند که انشالله بتوانم در کار جدیدی که میخواهم در شهر شما بسازم از ایشان استفاده کنم.