۹۸درصد معادن بخش خصوصی خام فروشی دارند

منتشر شده در صفحه صفحه نخست | شماره 1199

بابک اسماعیلی رئیس خانه صنعت معدن و تجارت استان کرمان:

۹۸درصد معادن بخش خصوصی خام فروشی دارند

|  کاغذ وطن | بخش معدن همواره بالاترین میزان تورم را به ثبت رسانده. نرخ‌های خرید محصولات معدنی سال به سال بیشتر شده؛ تا جایی که در سال ۹۹ تورم این بخش که به نوعی مثل دومینو آغازگر تورم در بخش‌های صنعتی و کارخانه‌هاست را به ۸۰درصد رسیده است. تورم بالا و از طرفی خام فروشی و رکود تولید، تناقضی است که از دید بابک اسماعیلی، رئیس خانه صنعت، معدن و تجارت  استان کرمان عاملش از یک طرف فرسوده بودن تجهیزات و ماشین آلات و است و از طرف دیگر ثبات نداشتن اقتصاد و حقوق دولتی است که از معادن اخذ می‌شود. آمار رسمی از خام فروشی معادن در دسترس نیست اما او معتقد است که بالغ بر ۹۸ درصد معدن داران بخش خصوصی چاره‌ای جز خام فروشی ندارند. در ادامه این گفت و‌گو را با اسماعیلی که مدیر عامل مجتمع معدنی و فرآوری خان خاتون، عضو هیئت نمایندگان و رئیس کمیسیون صنعت و معدن اتاق بازرگانی کرمان نیز هست، خواهید خواند.

  آقای اسماعیلی مطابق گزارش‌‌ مرکز آمار به غیر از سال ۹۵ که تورم در بخش معدن منفی گزارش شده، در تمامی سال‌ها بالاترین نرخ تورم مربوط به این بخش بوده، به طوری که در سال ۹۹تورم این بخش بالغ بر۸۰درصد گزارش شده؟ 

علت این حجم از افزایش قیمت چیست؟

به نظر من دلیلش نگرش جامعه به معدن‌داری است. شما معدنکار را یک آدمی می‌بینید که یک ابزار معدنی را تکان می‌دهد و یک مقدار طلا را بر روی زمین می‌ریزد و برمی‌دارد؛  در صورتی که این شکلی نیست. وقتی نگرش این است که معدنکار پول باد آورده می‌آورد، تمام قشرهایی که با یک معدن کار به عنوان مشتری سروکار دارند قیمت‌‌ها را بالا می‌برند، در این حالت شما می‌توانید از جایی بیرون مرزها شروع به خرید کنید که متاسفانه ما نمی‌توانیم این کار را بکنیم. قیمت ماشین آلات معدنی در ایران به شدت بالاست و نسبت به بقیه کشورهای حتی اطراف ما چندین برابر است و این امر ناشی از این است که مرزها بسته است و رقابت وجود ندارد و اجازه رقابت داده نمی‌شود.

معدن‌داران ما دو دسته هستند. اول معادنی که توان تولید پول متناسب با هزینه‌هایشان را ندارند و تعطیل می‌شوند و دسته دوم  معادنی هستند که توان تولید دارند و مجبور می‌شوند که این خرید را انجام دهند. بخشی از دلیل این قصه تورم در معادن کهنه بودن ماشین آلات معدنی است. بسیاری از معادنی که نیاز به ادوات ایمنی دارند، این ادوات را ندارند؛ بینید من در مورد ادوات آنالیز هایتک حرف نمی‌زنم، در مورد ادوات پایه و آن چیزهایی که اساس یک معدن کوچک و یا متوسط است، می‌گویم.

 سهم افزایش قیمت مواد اولیه در این تورم چقدر بوده؟

نه مواد اولیه بلکه خدمات هم چندین برابر شده و توان کاری معدن‌دار به شدت افت کرده. وقتی یک کارگاه معدنی راه می‌اندازید یکی از چیزهایی که نیاز دارید یک محل برای استراحت در یک شهر نزدیک است. شما در شرایط فعلی فقط باید تلاش کنید که فضاهای خود را زنده نگه دارید. قسمتی از مفهوم این زنده نگه داشتن به معنای سرمایه گذاری مجدد در معدن و گسترش کار است. معادن کوچک به سرعت تمام می‌شوند و شما باید اولا ابزارتان را زیاد کنید و بعد هم کارخانه‌ای بزنید تا عیارهای پایین‌تر را فرآوری کنید. اما در مملکتی که ثبات ندارد، دائما قیمت‌ها افزایش پیدا می‌کند؛ کارخانه‌ای که شما با ۶تا۷میلیارد می‌توانستید بزنید، الان به۲۶میلیارد تومان رسیده و این امر تاثیرگذار است .

 به کارخانه‌های فرآوری اشاره کردید، چند درصد معادن کرمان خام فروشی دارند؟

این سوال اگر در مورد معادن بخش خصوصی واقعی است، جواب بالای ۹۸درصد است. البته یکسری افراد که عمل‌شان و کارشان فرآوری بوده، آمدند و یک‌سری معادن کوچک را خریدند. ولی اگر این افراد را حساب نکنیم وصرفا  افرادی را در نظر بگیریم که نقطه شروع کارشان با معدن بوده، به ندرت معدنی را می‌بینید که به مرحله فرآوری رسیده باشد. من به شما می‌گویم که بعضی معادن کوچک و متوسط حتی توان گذاشتن سنگ شکن را هم ندارند. اصولا  تعداد خیلی کمی از معدن‌داران خصوصی واقعی در این کشور هستند که می‌‌توانند سودده باشند و بتوانند کارخانه بزنند.

 به نظر شما سوء مدیریت چه سهمی در زیان‌ده بودن شرکت‌های معدنی و صنعتی استان دارد؟

در شرایط امروز اگر کسی در کشور ایران یک واحد کار تولیدی دارد که می‌تواند حقوق کارمندانش را بپردازد و عملا هیچ پولی در نمی‌آورد و یا یک مبلغی ناچیز در می‌آورد، از نظر من سوء مدیریت ندارد. به نظر من این سیستم نه تنها سوء مدیریت ندارد، بلکه باید یک جایزه مدیریتی هم بگیرد؛ چرا که در این شرایط زنده ماندن یک کار سخت است. من به شدت معتقدم نه تنها ما در بنگاه‌‌های فعال اقتصادی‌مان سوء مدیریت نداریم، بلکه مدیران توانمندی داریم که باید جایزه به آن‌ها داد. 

 آماری در خصوص واحدهای نیمه فعال و تعطیل دارد. بیشترین علت تعطیلی‌ یک بنگاه چیست؟

ما آمار درستی نداریم، به عبارت دیگر سیستم جمع‌آوری آمار وجود ندارد. معادن اتفاق‌های مختلفی برایشان افتاده. واحد پول تغییر کرده و در بعضی از جاها چون کمدیتی‌ها به صورت صادراتی فروخته می شدند، قیمت بالا رفته و معدن از یکسری مسائل مصون مانده. اما معادن بسیار زیادی تعطیل و در آستانه تعطیلی قرار دارند و دلیل اصلی هم عدم ثبات است.

شما هزینه و درآمدها را نمی‌دانی و قیمت دلار صادراتی را نمی‌دانی و همه این‌ها باعث می‌شود که یک فعال اقتصادی نتواند پیش‌بینی کند. تعداد زیادی از معدن‌داران همواره در یک مرزی زندگی می‌کنند. امیدوارند سال آینده برایشان سال بهتری باشند، ولی وقتی انتهای سال را نگاه می‌‌کنند، می بینند که اقتصادشان کوچک‌تر شده و حتی رشد اقتصادی‌شان منفی بوده.  این معادن با  یک تکان کوچک بخشنامه‌ای و اقتصادی زمین می‌خورند. ببینید بیشتر معادن در مناطقی هستند که مردم آنجا، وضعیت اقتصادی خوبی ندارد و در نتیجه آن معدن‌کار معمولا درگیر آن است که شغل‌هایش را حفظ کند و همین باعث زمین خوردنش است. معدن مثل ساختمان نیست، شما هر پولی که در معدن بریزید تمام می‌شود، برای اینکه دیگر سازه‌ای نیست که بتوان فروخت.

 مشکلات واحدهای معدنی و صنعتی کرمان بیشتر در چه حوزه‌ای است و شما راه حلش را در چه می‌بینید؟

یکی از بزرگترین مشکلات ما عدم ثبات است. دائما بخشنامه‌ها و آیین نامه‌‌های جدید می‌آید. قوانینی بوده که اجرا نمی‌شدند و حالا تصمیم گرفتند که اجرا کنند. بندهایی از یک قانون را امروز اجرا می‌‌‌کنند و فردا کنسل می‌کنند. بعضا حتی قوانین جدید دائما گذاشته می‌شود. این که شما دائما تعادل را به هم بزنید و شب بخوابید و صبح بلند شدید و ببینید کار جدیدی باید انجام دهید، ‌آسایش از زندگی کاری و شخصی شما گرفته می‌شود.

 یکی از مشکلاتی که همواره واحدهای تولیدی مطرح می‌کنند، حقوق دولتی معادن است. این حقوق دولتی بر چه مبنایی اخذ می‌شود؟ و چه مشکلاتی را برای واحدهای تولیدی ایجاد کرده؟

تعریف مبنای حقوق دولتی این است که قیمتی را دولت روی هر تن ماده معدنی در زیر زمین می‌گذارد و این قیمت را از معدن‌کار براساس آن میزان مجاز استخراج شده در پروانه‌اش می‌گیرد. اما به نظر من آن چیزی که در واقعیت اتفاق می‌افتد متفاوت از این تعریف است. دولت مبنایش برای گرفتن حقوق دولتی میزان پولی است که در سال نیاز دارد. این تغییرات عجیب رادیکالی که اتفاق می‌افتد، ناشی از آن است که دولت پول نیاز دارد و درآمدهای نفتی‌اش در چند سال اخیر کاهش یافته. معیاری که براساس آن دولت، حقوق دولتی معادن را تعیین می‌کند، این است که در این سال از این محل چقدر می‌خواهد پول دربیاورد. به طور مثال مشکلی که اخیرا  از سال ۹۷شروع شده این است که دولت می‌گوید حقوق و عوارض دولتی که من از شما گرفتم علی الحساب بوده و شما باید بر مبنایی که الان می‌گوییم پول سال ۹۷ را بدهید. آن هم مبالغی که گاهی تا چندین میلیارد تومان برای معادن کوچک و متوسط . 

مشکل این است که اصولا تغییر حقوق دولتی هزینه‌‌های شما را بالا و پایین می‌برد. این هزینه قبلا عدد قابل توجهی نبود، ولی الان اعداد بسیار قابل توجه است و دولت به نوعی خود را به عنوان یک شریک در فروش معادن تعریف کرده. اگر دولت می‌خواهد هر سیستم اقتصادی پا بگیرد باید چیزی به اسم ثبات در آن وجود داشته باشد، وقتی حقوق دولتی را یکباره چندین برابر می‌کنید. خوب کالایی که شما تا دیروز می‌توانستید به صورت اقتصادی بفروشید غیر اقتصادی می‌شود. اینجا بعضا به این شکل عمل شده که کالایی که شما دو سال پیش فروختید امروز غیر اقتصادی است؛ یعنی شما پول را دادید و رفته و فکر کردید سود داشتید ولی امروز که چک می‌کنید می بینید که براساس حقوق و عوارض دولتی که الان عطف به ماسبق کردند، این کالا غیراقتصادی شده و شما ضرر روی فروش گذشته داشتید.

 شما به عنوان یک فعال بخش معدنی و صنعتی و رئیس خانه صنعت و معدن زیرساخت‌های شهرک‌های صنعتی کرمان را چطور ارزیابی می‌کنید؟

 بهترین حالت می‌توان گفت زیرساخت‌‌های شهرک صنعتی کرمان متوسط‌‌ است. بسیاری از زمین‌های شهرک‌ها، آماده سازی نشده. اگر یک سازه سبک روی این زمین بگذارید، می‌توان با صاف کردن زمین و یک برق ۱۵۰ کیلو وات یک کار سبک صنعتی را انجام داد. به عبارت دیگر شهرک صنعتی برای صنایع بسیار سبک تعریف شده اما اگر شما در همان شهرک  بخواهید سازه سنگین بسازید و برق چند مگاواتی بزنید دیگر زیرساختش مناسب نیست. یعنی حتی زمین هم مناسب نیست و احتلاف ارتفاع‌‌‌های عجیب و غریب در شهرک صنعتی شهر کرمان وجود دارد. در جاهایی مجبور می‌شوید برای یک سازه صنعتی بالای ۴.۵ تا ۵ متر خاک زمین را بکنید و بکوبید. بنابراین عملا اگر منظورتون از امکانات آب و برق و گاز است بله برای یک صنعت سبک شهرک‌های صنعتی تجهیز شدند اما برای صنایع سنگین، شهرک‌های صنعتی امکانات خیلی ضعیفی دارند. شما برق قوی می‌خواهید که شهرک می‌گوید خودت باید برق قوی بیاری. آب زیاد بخواهی باز لوله آب در آن قطر وجود ندارد. به نظر من زمانی  که این شهرک‌ها طراحی و ساخته شدند،ایده‌‌ای نبوده که حتی صنایع متوسط وارد این‌ شهرک‌ها شوند.فقط صنایع کوچک می‌توانند در شهرک‌های صنعتی مستقر شوند. هر سیستمی که قصد سرمایه گذاری در صنایع متوسط داشته باشد، با مشکل زیرساخت در شهرک مواجه خواهد شد. 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

از «کاغذ وطن» بیشتر بدانید :

برخی از نویسندگان

برخی از مقالات

آمار سایت

  • کاربران آنلاین : 43
  • امروز: 52
  • دیروز: 349
  • هفته: 2,036
  • ماه: 5,757
  • سال: 21,900