اعیانیسازی و طرد در مناطق ییلاقی. خسرو صادقی بروجنی
طبقه بازگوکننده معنای رابطه اجتماعی است. بر اساس این رابطه است که یک طبقه قادر است با اعمال قدرت و اقتدار خود، قوانیناش را بر دیگری تحمیل و نه فقط زیست آن طبقه بلکه اقلیم و محیطزیست را هم دگرگون کند. نوسازی محلات قدیمی، ساخت پاساژها و مجموعههای بزرگ تجاری و بنابراین افزایش قیمت مسکن و زمین در این مناطق از جمله تحمیلات طبقاتی است که طی دهههای گذشته و با نام «نوسازی» و «ایجاد امکانات شهری» در مناطق محروم شهرهای بزرگ اعمال شد. در این روند بود که ساکنان خانههای فرسوده و «کلنگی» توسط شرکتهای موسوم به «تسهیلگری» قانع شدند تا بفروشند و بروند. بروند تا محلهای نو ساخته شود که در آن نه به بافت اجتماعی توجهی شد و نه به بافت کالبدی. برجهای سربه فلک کشیده در کوچههای تنگ، همسایههای تازه و بیگانه از هم که که کوچکترین ارتباط اجتماعی با هم ندارند و واحدهای آپارتمانی کوچک و کمنوری که هر یک به مدد رانت شهری و اعمال نفوذ در اینجا و آنجا پروانه ساخت گرفتند. این مسئله نه فقط درون شهرهای کلان بلکه به شکل دیگری در شهرهای به اصطلاح خوش آب و هوا و ییلاقی نیز بروز کرد.
تبلیغات مرسوم برای یک شهر یا یک منطقه ییلاقی همواره تلاش میکند با بزرگنمای و بیان شباهتهای دو منطقه، ذهن مخاطب را دستکاری کند تا به اهداف مطلوب خود برسد. صنعت روابط عمومی و تبلیغات پر است از چنین شباهتسازیهای کاذب. برای مثال یکی از این نمونهها شهرستان ماسال در استان گیلان است.