ابرهزینه اجاره چقدر از درآمد شاغلان جوان مجرد را میبلعد؟ شیوع «سه مستاجر شاغل در یک واحد»
گزارش| دنیای اقتصاد
شاغلان جوان در تهران -و احتمالا خیلی دیگر از شهرهای بزرگ- یکبار دیگر بابت «رشد هزینه دسترسی به مسکن» تاوان پرداخت میکنند. تا پیش از سالهای اخیر –قبل از تورم تاریخی اجارهخانه- جوانان بهدلیل ناامیدی از صاحبخانه شدن، سبک زندگیشان را تغییر دادند؛ به این معنا که سن ازدواج افزایش پیدا کرد و «زندگی مجردی» باب شد. امروز اما مجردهای شاغل، توان تحمل «اجارهنشینی» را هم ندارند. بررسیهای «دنیایاقتصاد» نشان میدهد، حدود ۷۵درصد از درآمد ماهانه نسلZ شاغل در پایتخت، توسط «اجارهبها» بلعیده میشود و خیلی از این دسته شاغلان برای دورزدن این «ابرهزینه»، به شکل گروهی -۲مستاجری یا ۳مستاجری- سکونت دارند تا سهم هزینه اجاره را به حداکثر ۳۰درصد برسانند. نسلZ سهم بالای ۴۰درصد از نیروی کار خیلی از شرکتهای رو به رشد را بهخود اختصاص داده که البته نقش آنها در شرکتهای نوآور به مراتب بیشتر است. این گروه از نیرویکار در مواجهه با تورم مسکن مجبور به حذف دومینویی ۷فاکتور هزینهای از سبد مصرف است. از نگاه کارشناسان، تداوم این روند باعث «مهاجرت به مبدأ» یا تشدید مهاجرت به خارج از کشور خواهد شد.
بحران مسکن فراتر از نسل Z
زهرا کریمی اقتصاددان و متخصص بازار کار در گفتوگو با «دنیایاقتصاد» در خصوص چالش تامین مسکن در قشر جوان (نسلZ) و تاثیر آن بر کیفیت زندگی و آینده تصمیمگیری آنها گفت: بخشی از نسل جوان به واسطه تخصص خود در حوزههای نوآور به درآمد مطلوبی رسیدهاند؛ این درآمد بهخصوص برای افرادی که سابقه کاری دارند به مراتب بهتر است؛ با وجود این تمامی این درآمد به واسطه هزینه اجارهبها و سایر هزینههای زندگی بلعیده میشود و این نسل چشمانداز روشنی برای خرید خانه و تغییر وضع زندگی ندارند. این وضعیت این نسل را به مهاجرت به خارج از کشور ترغیب میکند، مسالهای که میتواند در آینده نهچندان دور بازار کار کشور را با کمبود نیروی متخصص مواجه کند. البته این وضعیت تنها مربوط به نسل جوان نیست؛ متاسفانه بحران تورم و نبود چشمانداز روشن اقتصادی باعث شده تا حتی نسل قبل که نیروی متخصص دارای تجربه کار هستند نیز به فکر مهاجرت بیفتند.
وی در خصوص احتمال مهاجرت این نیروی جوان از شهرهای بزرگ به شهرهای کوچک و زندگی در کنار خانواده با هدف کاهش هزینه زندگی گفت: این گزینه چندان جدی و پایدار نیست؛ ازسویی فرصت شغلی در شهرهای کوچک محدود بوده و متناسب با تخصص نیروی جوان نیست و از سوی دیگر جوانانی که چند سال مستقل از خانواده زندگی کردهاند؛ تمایلی برای زندگی با خانواده ندارند. بنابراین جوانان زندگی گروهی در یک خانه در کلانشهرها را به بازگشت به مبدأ یا همان شهرهای کوچک و در مجاورت با خانواده ترجیح میدهند. کریمی گفت: چالش تامین مسکن حتی برای جوانانی که خانواده آنها در کلانشهرها زندگی میکنند نیز وجود دارد؛ فرزندان این خانوادهها بهرغم افزایش سن امکان مستقل شدن از خانواده را ندارند و بنابراین در شرایط کنونی جامعه با چالش ایجاد چند خانواده در یک آپارتمان مواجه است.
مهاجرت اضطراری نه اختیاری
سعید مُعیدفر جامعهشناس در گفتوگو با «دنیایاقتصاد» در خصوص افزایش هزینه اجارهبها و چالش تامین مسکن مستقل در زندگی جوانان گفت: هر فردی باید متناسب با پایگاه اقتصادی و اجتماعی خود منطقه زیست خود را انتخاب کند؛ این موضوع باعث کاهش چالشهای فردی و اجتماعی میشود. اما شرایط اقتصادی در کشور و بهخصوص کلانشهرها باعث شده تا بخشی از جامعه ملزم به مهاجرت اجباری شوند. این مهاجرت میتواند به سمت حاشیه شهر، مناطق ارزانتر شهری، شهرهای کوچکتر و حتی مهاجرت به خارج از کشور باشد.
وی ادامه داد: افزایش هزینه مسکن بخشی از مردم را که عمدتا شامل جوانان میشود به مهاجرت از سر اضطرار سوق داده است. این نوع مهاجرت به دلیل عدمتناسب درآمد و هزینه زندگی رقم خورده و در سالهای اخیر که فشار اقتصادی آحاد جامعه را با چالش تامین مسکن و سایر هزینههای جاری مواجه کرده است؛ افزایش یافته است. بخش عمدهای از جوانان به سراغ حاشیهنشینی رفتهاند؛ این موضوع میتواند تبعات اجتماعی متعددی را درپی داشته باشد.
معیدفر گفت: مهاجرت با انتخاب شخصی میتواند، نقطه عطفی در زندگی فردی باشد؛ اما مهاجرت از سر اضطرار با تبعات منفی همراه است. متاسفانه بخشی از جوانان کشور از سر اضطرار و بدون شناخت به سایر کشورهای دنیا مهاجرت میکنند، از آنجاکه این مهاجرت از سر اضطرار است، این موضوع میتواند به متلاشی شدن زندگی فردی جوانان بینجامد. در عین حال این رویه مهاجرت به زیان اقتصادی کشور نیز خواهد بود. معیدفر گفت: چالش تامین مسکن برخی جوانان را ملزم به زندگی با خانواده کرده است؛ این در حالی است که تفاوت نسلی باعث میشود تا این رویه زندگی به بروز بحران خانوادگی بینجامد. تفاوت ارزشی و افق فکری میان نسلهای کنونی و نسل قبلی افزایش یافته و این موضوع باعث شده تا امکان زندگی با کیفیت چند نسل در کنار یکدیگر وجود نداشته باشد.
ریشه بحران تورم مسکن
مهرداد سپهوند صاحبنظر اقتصادی در پاسخ به سوال «دنیایاقتصاد» در خصوص چالش رشد سنگین هزینه مسکن در شهرهای بزرگ برای نسل جوان و پیامدهای اقتصادی و اجتماعی این موضوع گفت: تقاضای بالای مسکن در شهرهای بزرگ که بخشی ناشی از تورم بالا و بخش دیگر به دلیل جذابیت مسکن به عنوان یک دارایی سبب شده است تا قیمت مسکن شدیدا افزایش یابد به نحوی که برای جوانی با درآمد متوسط 50 سال طول میکشد تا صاحب خانه شود. این امر باعث میشود تا شاهد بالا بودن رقم اجارهبها باشیم به طوری که فراتر از استطاعت جوانان است. این امر جهت تاثیری که بر رشد اقتصادی میگذارد و هم به دلیل پیامدهای اجتماعی آن بسیار بااهمیت است. نکته مهمی که در این زمینه شاهد آن هستیم این است که متاسفانه افرادی که متعلق به دهکهای پایینی هستند بیشتر در معرض فشار افزایش هزینههای ناشی از تورم هستند.
این اقتصاددان گفت: بحران گرانی مسکن در کشور باعث شده تا بخشی از جوانان توانمند به فکر مهاجرت باشند؛ این رویه در بلندمدت به زیان فعالیتهای استارتآپی تمام میشود؛ چرا که نیروی توانمند و کارآی خود را ازدست میدهند. این در حالی است که امروز استارتآپها نقش مهمی در رشد اقتصادی ایفا میکنند. سپهوند گفت: در شرایطی که چالش مسکن در کشور ریشه در متغیرهای کلان اقتصادی دارد؛ رفع این بحران نیز تنها از طریق اصلاحاتی در سطح کلان میسر است و نباید با آن برخوردی در سطح مشکلی داشت که به دلیل عدمانصاف این یا آن فرد حادث شده است. وی با اشاره به مسوولیتهای دولت در این زمینه گفت: دولت میتواند با راهکارهایی نظیر ساخت مسکن اجتماعی و افزایش عرضه از شدت بحران گرانی مسکن بکاهد؛ اما ساخت مسکن اجتماعی نیز نیاز به سرمایهگذاری دارد؛ موضوعی که در شرایط کنونی و با توجه به بحران نقدینگی بسیار دشوار قابل حصول است. در چنین شرایطی دیده میشود که دولت سعی میکند مسوولیت خود را محدود به مداخلات قیمتی و دستوری کند. این در حالی است که برنامههای دولت در این زمینه باید متمرکز بر هدایت و جلب انگیزش بازیگرانی باشد که در این عرصه فعالیت میکنند. چرا که تنها از این طریق است که میتوان به یک راهحل بلندمدت برای این مشکل دست یافت.