گزارش تخصصی از رکود فرش دستباف. تاروپود ازهمگسیخته فرش ایرانی
پیامما
وضعیت بحرانی فرش دستباف ایران به دلیل بیتوجهی مسئولان و نبود حمایتهای کافی، موجب رکود بازار داخلی و کاهش شدید صادرات این صنعت ارزشمند شده است.
فرش دستباف ایران که روزگاری نماد فرهنگ و هنر ایرانی بود، امروز در بحران و رکود دستوپا میزند. مسئولان بیتوجه، برنامههای ناقص و مشکلات ساختاری و زیرساختی، این هنر ملی را به ورطه نابودی کشانده است. در این گزارش سه کارشناس برجسته این حوزه، در گفتوگو با «پیام ما» واقعیتهای تلخی درباره وضعیت فرش دستباف کشور بیان میکنند.
*صادرات تنها راه نجات فرش
«مژگان ایزدی»، رئیس کمیسیون گردشگری اتاق بازرگانی اصفهان، با انتقاد از بیتوجهی مسئولان به مشکلات صنعت فرش دستباف و نبود درک کافی از شرایط تولیدکنندگان، به «پیام ما» میگوید: «فرش دستباف که سالها نماد فرهنگ و هنر ایرانی بوده، امروز در بحران شدیدی قرار دارد و تنها راه نجات آن صادرات است.» ایزدی به مصوبات اخیر شورای گفتوگوی دولت و بخش خصوصی اشاره کرد و گفت: «سه موضوع مهم در این شورا به نتیجه رسید؛ نخست، کاهش ۲۰ درصدی قیمت مواد مصرفی در تولید فرش که با تلاشهای صورتگرفته اجرایی شد. دوم، نامگذاری روز ملی فرش که اقدامی نمادین اما مهم برای توجه بیشتر به این صنعت بود و سوم، کاهش تعرفه واردات ابریشم که نقش مهمی در کاهش هزینههای تولید دارد.» اما او همچنان این اقدامات را ناکافی دانست و تصریح کرد: «صنعت فرش دستباف ایران همچنان با موانع بزرگی دستوپنجه نرم میکند که ناشی از عدم آگاهی و درک مسئولان از شرایط واقعی تولید و صادرات است.»
* بیبرنامگی؛ عامل بحران صادرات فرش
«علی شهبازی»، رئیس اتحادیه فرش دستباف استان اصفهان، بهشدت از فقدان برنامهریزی در حوزه فرش دستباف انتقاد کرد و به «پیام ما» گفت: «نه دولت و نه بخش خصوصی تاکنون برنامهای مدون و مشخص برای حمایت از صنعت فرش دستباف نداشتهاند و همین فقدان برنامهریزی باعث شده است صادرات این هنر-صنعت از دهههای گذشته تا امروز روندی نزولی داشته باشد.»
او به آمار کاهش صادرات فرش دستباف هم اشاره کرد: «اوایل دهه ۸۰، صادرات فرش دستباف ایران به دو میلیارد دلار رسید، اما امروز این رقم به کمتر از ۳۰۰ میلیون دلار کاهش یافته است. این آمار نشاندهنده بیبرنامگی در بخش تولید و صادرات فرش است»
رئیس اتحادیه فرش دستباف استان اصفهان اضافه کرد: «مشکل اصلی این است که دولت باور ندارد فرش دستباف میتواند اقتصاد کشور را متحول کند. امروز جشنوارهها و نمایشگاههای متعددی برگزار میشود، اما تا زمانی که نگاه اقتصادی به فرش دستباف وجود نداشته باشد، این اقدامات تنها اتلاف وقت و هزینه است»
*ضعف مطالبهگری در بخش خصوصی و بیپاسخ ماندن مشکلات
او با اشاره به ضعف مطالبهگری در بخش خصوصی ادامه داد: «ما در بخش خصوصی باید مطالبهگر باشیم. متأسفانه نه نمایندهای برای فرش در دولت وجود دارد و نه کسی صدای تولیدکنندگان را میشنود.»
شهبازی با بیان اینکه فرش دستباف ایران در وضعیت بحرانی قرار دارد، گفت: «اگر مسئولان دولتی و تصمیمگیران کشور با جدیت پای کار نیایند و از این صنعت حمایت نکنند، فرش دستباف ایران بهطور کامل از بین خواهد رفت. امروز ما مراسم و جشنواره برگزار میکنیم، اما واقعیت این است که فرش دستباف در حال احتضار است. باید به این وضعیت پایان داد و با همکاری بخش دولتی و خصوصی، برای احیای صادرات و رونق تولید فرش دستباف برنامهریزی کرد.»
*مهاجرت نیروهای متخصص و بیتوجهی به منابع انسانی
شهبازی به چالش استفاده نکردن از خروجیهای دانشگاهها و نیروهای متخصص در حوزه فرش دستباف هم اشاره کرد: «با وجود تربیت هنرجویان و فارغالتحصیلان رشتههای هنری، این نیروها جذب صنعت فرش دستباف نمیشوند و بهدلیل نبود فرصت شغلی مناسب، به صنایع فرش ماشینی مهاجرت میکنند. ما هزینه میکنیم، هنرجو تربیت میکنیم، اما خروجی آن بهنفع صنعت فرش ماشینی تمام میشود. این مسئله نشان میدهد هیچ برنامهای برای استفاده از نیروهای متخصص در حوزه فرش دستباف وجود ندارد.»
* بحران در آموزش و آمایش سرزمین فرش دستباف
«ایمان زکریایی»، معاون آموزشی و تحصیلات تکمیلی دانشکده صنایعدستی دانشگاه هنر اصفهان، در گفتوگو با «پیام ما» به بیتوجهی به آمایش سرزمینی و عدم تناسب رشته فرش با نیازهای بازار و منطقه اشاره کرد و گفت: «یکی از بزرگترین مشکلات ما در حوزه فرش دستباف، بیتوجهی به نیازهای واقعی بازار کار و آمایش سرزمینی است. در حال حاضر، بسیاری از دانشجویان رشته فرش از شهرهای مختلف به اصفهان میآیند، اما پس از فارغالتحصیلی با مشکلات عدیدهای مواجه میشوند. دانشجویانی که از تبریز یا دیگر استانها برای تحصیل در رشته فرش به اصفهان میآیند، با طرحهای فرش اصفهانی آشنا میشوند، اما پس از فارغالتحصیلی نمیتوانند در بازار بومی خود از این طرحها استفاده کنند.»
معاون آموزشی و تحصیلات تکمیلی دانشکده صنایعدستی دانشگاه هنر اصفهان تأکید کرد: «اگر ما بهدرستی ظرفیتهای هر منطقه را شناسایی و متناسب با نیاز بازار هر منطقه، دانشجویان را پذیرش کنیم، میتوانیم هم مشکل بیکاری فارغالتحصیلان را کاهش دهیم و هم به صنعت فرش کشور رونق دهیم.»
*سرفصلهای آموزشی قدیمی و شکاف عمیق بین دانشگاه و بازار
زکریایی بهروز نبودن سرفصلهای آموزشی در رشته فرش دستباف را مورد تأکید قرار داد و گفت: «سرفصلهای آموزشی در دانشگاهها هنوز به مفاهیمی قدیمی و تکراری تکیه دارند که عملاً دانشجویان را برای ورود به بازار کار آماده نمیکند. بازاریان فرش هنوز بهطور کامل به فارغالتحصیلان دانشگاهی اعتماد ندارند. این عدم اعتماد به دانشآموختگان، یکی از دلایل اصلی بیکاری و یا عدم توانایی فارغالتحصیلان در ورود به صنعت فرش است. ارتباط صنعت فرش با دانشگاهها و مراکز آموزشی بهشدت ضعیف است و این شکاف باعث میشود بازاریان بهجای اعتماد به دانشآموختگان دانشگاهی، ترجیح دهند از افراد با تجربه قدیمیتر در این صنعت استفاده کنند. این موضوع باعث ایجاد یک دایره بسته در صنعت فرش میشود که از نوآوری و ایدههای جدید دور است.»
حال چه باید کرد؟
درنهایت، وضعیت بحرانی صنعت فرش دستباف ایران، بهویژه در اصفهان، نشاندهنده مجموعهای از مشکلات ساختاری و مدیریتی است که همزمان با تحریمها و بحرانهای اقتصادی، این صنعت را به مرز نابودی کشانده است. مسئولان دولتی، با بیتوجهی به نیازهای واقعی بازار و ضعف در برنامهریزیهای عملیاتی، نتواستهاند حمایتهای مؤثر و لازم را از تولیدکنندگان فرش ارائه دهند. مشکلاتی چون قطع برق مداوم، عدم توجه به آمایش سرزمینی، عدم بهروزرسانی سرفصلهای آموزشی، ضعف در صادرات و عدم اعتماد بازاریان به فارغالتحصیلان دانشگاهی، تنها برخی از چالشهای موجود هستند که صنعت فرش دستباف را تهدید میکند.
اگر مسئولان دولتی و بخش خصوصی بهطور جدی پای کار نیایند و راهکارهای عملی و هماهنگ برای توسعه صادرات، بازاریابی و بهروزرسانی سیستمهای آموزشی اتخاذ نکنند، فرش دستباف ایران بهتدریج از رقابتهای جهانی کنار خواهد رفت و به یک بحران عمیقتر از آنچه امروز شاهد آن هستیم، گرفتار خواهد شد. بنابراین، نجات این صنعت تنها با همکاری همهجانبه، توجه به مشکلات تولیدکنندگان و پذیرش تحولات روز بازار ممکن است، وگرنه فرش ایرانی بهعنوان یکی از گنجینههای فرهنگی و اقتصادی کشور، در سکوت خواهد مرد.