از میان خاطرات هاشمی
مخالفت هاشمی با تغییر یک باره کتب درسی
در ملاقات رهبران حجتیه با هاشمی چه گذشت؟
16 آذر 60
ساعت نه صبح به مجلس رفتم. نامههای دو روز گذشته را امضا کردم و کارهای اداری را انجام دادم و مقداری از گزارشها را خواندم. به کمیسیون آئین نامه رفتم. بعدازظهر به دفترمآمدم. خانم اعظم طالقانی آمد و در رابطه با بازداشت آقای مخلصی شوهر خواهرش، وحیده خانم و آزاد شدن و مصاحبه خواهر دیگرش مطالبی داشت. بعدازظهر، گزارشهای دو سه روز اخیر را خواندم. عراق با زور تبلیغات، تاحدودی اثر پیروزی ایران در بستان را کاسته و با اینکه شکست فاحشی خورده،در بیانیه خود از پیروزی و پیشرفت دم میزند و از شهدای زیاد ما، در این پیروزی استفاده میکند. صدام شخصا به پشت جبهه رفته و اظهاراتی کرده. بعدازظهر گروهی از مدیران هیأتهای هفت نفری تقسیم زمین آمدند و برایتصویب طرحی در مجلس در مورد تقسیم اراضی کمک میخواستند و نگران تصویب طرح موجود بودند که به مجلس آمده، و امتیاز زیادی به مالکین داده است. دونفر از رهبران انجمن حجتیه، آقایان سجادی و رفیعی آمدند و اسنادی ازهمکاریشان با انقلاب و آماری از خدماتشان در مبارزه با بهائیها دادند. گفتند سه هزار نفر از بهائیها را هدایت کردهاند و جلوی انحراف پنجاه هزار نفر را گرفتهاند و توطئه این باند را در ایران خنثی کرده و طرفدار ولایت فقیه هستند و ازفشاری که روی آنها میآید و در بعضی از جاها، آنها را پاکسازی میکنند، گله داشتند و از اظهارات من راضی بودند. من تأیید کردم که به آنها باید اجازه خدمت داد. یکی از مبارزان روحانی عراق آمد و پیشنهاد میکرد که من دخالت کنم و اتحاد گروههای مبارزه عراق را برای رفع اشکالات، بعد از شکست صدام،فراهم کنم. شب در مجلس خوابیدم و فرصتی شد که کارهای عقب افتاده دو سهروز قبل را انجام دادم. امام امروز اعلامیه دادهاند و دعوت به مراعات قانون و تنبیه متخلفها نمودهاند.
مخالفت هاشمی با تغییر یکباره کتب درسی
16 آذر 61
امروز هم در خانه ماندم. برف سنگینی باریده و باز هم میبارد. آموزش و پرورش مدرسههایشمیران را به خاطر بارش برف تعطیل کرده است. چند ساعتی برق جماران قطع شد. با توجه بهاینکه بسیاری از وسائل، برقی است، مشکلات ببار میآورد. موتور مولد برق اضطراری برای بیتامام وجود دارد ولی اخیرا از منزل ما قطع شده؛ تذکر دادم که وصل کنند. احمد آقا آمد از مذاکراتش با آقای محمدی گیلانی در خصوص مسائل دادگاه منکرات ومخالفت دادستان گفت. گفتم که وقت ملاقاتی به ستاد انقلاب فرهنگی بدهند که خدمت امامبرسند و در خصوص بازگشائی دانشکدههای علوم انسانی صحبت کنند. جامعه مدرسین [حوزهعلمیه] قم به منظور تهیه مواد درسی جدید دقت بیشتری میخواهد. به این زودی هم نمیشود کتبمورد نظر را تهیه کرد. باید تدریجا و ضمن کار انجام شود.
فرود هواپیمای ربوده شده کویتی درمهرآباد
16 آذر 63
در منزل بودم. با آقایان {آیت الله} خامنهای و نخست وزیر درباره سرنوشت هواپیمای ربوده شدهکویتی، صحبت کردم. پیشرفتی [در حل مسأله هواپیماربایی] نیست، ولی امید به پذیرش بعضی خواستههای آنها، از طرف [دولت] کویت، بیشتر شده است. در اخبار گفته شد، نامهای هم از [طرف رونالد] ریگان [رئیس جمهور آمریکا] به خاطر اهمیت آمریکائیان موجود در هواپیما، بهامیر کویت آمده است. قرار شده بیانیه هواپیماربایان در مقابل آزادی گروهی از گروگانها، ازرسانهها پخش شود. ظهر، بستگان عفت و من، مهمانمان بودند. طیبه همشیره و نصرت خانم و محمود آقا از سفرسوریه خیلی راضیاند. به خبرگزاری جمهوری اسلامی گفتم، اعلامیه هواپیماربایان را [از رسانهها] پخش کنند ومنتظر موافقت دولت کویت نباشند تا از این طریق، عدهای [گروگانهای ربایندگان هواپیما] آزادشوند و خطر کم شود. از رئیس جمهور خواستم که دستور آمادهباش به پدافند [هوایی] بدهند.احتمال ماجراجوئی آمریکائیها [درباره هواپیمای ربوده شده] میرود. مقامات آمریکائی بهمنطقه آمدهاند و دولت کویت را به مقاومت [در مقابل خواستههای ربایندگان هواپیما] تشویقمیکنند. اخوی محمد [رئیس سازمان صداوسیما] گفت، آمریکا فیلم یک دقیقهای حالت چندآمریکائی [گروگان گرفته شده] کنار پلههای هواپیما را، میخواهد پنجاه هزار دلار بخرد، گفتم:[فیلم را] ندهد؛ چون میخواهند از این فیلم بهرهگیری سیاسی [علیه ایران] کنند. شب، آقایان [کمال]خرازی، [خسرو]تهرانی و [محسن]رضائی آمدند. درباره هواپیمای کویتبحث کردیم. قرار شد، تلاش شود که کویت قولی به آنها بدهد که وسیله ختم غائله شود.
انفجار بمب در مقابل بیمارستان تجریش
16 آذر 64
بیشتر وقتم به مطالعه گذشت. اول شب آقای [سیدحمید روحانی] زیارتی برای مصاحبه درباره زندگی خودم و تاریخ انقلاب آمد. یک ساعت و نیم مصاحبه شد. ناتمام ماند. کارها را انجام دادم. عفت رفت دکتر و بعد از ظهر برگشت. ناراحت است. دکتر جزایری گفته هموگلوبین خون کم است و مخاطهای بینی ضعیف است و علاج روشنی ارائه نداده؛ ولی به نظر میرسد در قضاوت عجله کرده؛ باید منتظر نظر شورای پزشکی باشیم. صدای انفجاری ساعت دوازده و 55 دقیقه بعداز ظهر به گوش رسید. بعداً معلوم شد مقابل در بیمارستان شهدای تجریش، بمبی در یک ماشین ژیان منفجر شده که دو نفر شهید و 18 مجروح داشته است.
بازدید هاشمی از سایت موشکی سپاه در سیریک
16 آذر 66
بعد از صبحانه با هليكوپتر به سوي بندر جاسك پرواز كرديم. در مسير، در جزيره هرمز پياده شديم. مردم اجتماع كرده بودند. در ميان جزاير آن منطقه، هرمز ساكنانش شيعه و حزباللهي هستند. به گلزار شهدا رفتيم. حدود سي شهيد دارند. مردم احساسات گرمي ارائه دادند. براي آنها صحبت كردم. لباس نظامي پوشيده بودم. معمولا با اين لباس در جمع مردم نميروم. آنجا غافلگير شدم. از آنجا به منطقه سيريك رفتيم. پايگاه موشكي سيلك ورم [کرم ابریشم] سپاه را ديديم. سپس به جاسك رفتيم. در باند فرودگاه نيروي هوايي نشستيم. سپس به محل اسكلهاي كه سپاه احداث ميكند، رفتيم. آن را يوگسلاويها اجرا ميكنند. توضيحات مسئول آنجا را شنيديم. به محل بندر و اسكله جديد الاحداث اداره بنادر رفتيم كه تركيه اجرا كرده است. خيلي خلوت بود؛ استفاده كمي ميشود. براي نماز و ناهار به مهمانخانه نيروي هوايي رفتيم. هنگام ناهار امام جمعه جاسك و بخشدار آمدند. اوضاع شهر و منطقه را گفتند.
شهر فقيري است. مردم بيشتر از راه صيادي امرار معاش ميكند. در آمد صيادها خوب است. كشاورزي ندارند و صنعتي در كار نيست. آب شيرين از راه دور ميآورند. منطقه مهمي است. بايد به آنجا بيشتر رسيد. از آنجا ميشود مدخل تنگه هرمز و درياي عمان را كنترل كرد. پس از استراحت از سايت رادار بازديد كرديم. با هواپيما به بندر عباس رفتيم و غروب رسيديم. بعد از نماز با حضور فرماندهان ارتش و سپاه و استاندار و مسئول جهاد، مذاكراتي درباره نتايج بازديد از جزاير و نيازهاي دفاعي و پشتيباني نيروها انجام شد. قرار شد دفتري به رياست آقاي صياد براي پيگيري خواستها و تصميمات تشكيل شود.
در مورد وصل بندر عباس و جزيره قشم، قرار شد از بودجه جنگ، براي ساخت پل كمك كنيم. به فرودگاه رفتيم و با لباس رسمي خودم، مصاحبهاي با صدا و سيماي بندر عباس انجام دادم. ساعت ده شب به تهران رسيديم. شام را در هواپيما خورديم. امروز موشكي به طرف كويت پرتاب شده و درست معلوم نيست به كجا خورده است. كمي كسالت داشتم. عفت هم سرماخوردگي و تب داشت.
بودجه سال ۶۷ کشور چگونه اصلاح شد؟
16 آذر 67
ساعت هفت و ربع به مجلس رسيدم. از هشت و ربع تا يك بعد از ظهر، يكسره در جلسه علني بودم. اصلاحيه بودجه در دستور بود. براي بازسازي حدود پنج ميليارد تومان و حدود سيصد و چهل ميليون دلار تصويب شد. نماز و ناهار و استراحت . جلسه اي بنا بود با كميسيون دفاع داشته باشيم كه لغو كرديم. عصر هيأت رئيسه مجلس جلسه داشت . اول شب كارهاي دفترم را انجام دادم. اعضاي دفتر سياسي خانه كارگر آمدند. درباره جنگ و صلح و سياست خارجي و سياست اقتصادي سئوالاتي داشتند كه توضيح دادم. درباره كيفيت واگذاري كارخانه هاي دولتي به بخش خصوصي و مخصوصاً كارگران نگراني دارند. مي ترسند پولدارها برنده شوند. به خانه آمدم. بستگان مهمانمان بودند. دير وقت خوابيدم. بخش فارسي راديو آمريكا گفت: «در ایران اکبر هاشمی رفسنجانی از کارنامه حقوق بشر ایران دفاع کرده و قدرتهای بزرگ جهان را متهم كرد كه براي منافع سياسي خويش حقايق را تحريف مي كنند. به گفته هاشمي رفسنجاني، ايران دفاع از حقوق بشر را وظيفه اي مقدس مي داند، آنچه كشورهاي غربي به عنوان حقوق بشر تعبير مي كنند، صرفاً براي پيشبرد مقاصد شخصي خود اين كشورهاست. او ايالات متحده را متهم كرد كه به تبليغات خود عليه كشورهايي مانند ايران و نيكاراگوئه ادامه ميدهد و در آن حال گروه هاي ضدانقلابي را كه عامل فعاليت هاي تروريستي در اين كشورها هستند، مورد حمايت خود قرار ميدهد.»
استقبال مردم از خرید سهام بورس تهران
16 آذر 68
نزديك طلوع فجر بيدار شدم و ديگر نخوابيدم. كارها را انجام دادم و گزارشها را خواندم. آقاي محلوجي و مديران صنعت فولاد آمدند. گزارشي از وضع فولاد اهواز براي آمادگي سفر فردا دادند. آقاي [محمدرضا] باقري سفير جديدمان كه عازم تركيه است، براي خداحافظي و مشورت آمد. سفير پاكستان براي خداحافظي آمد. از وضع انقلاب اظهار رضايت كرد. آقاي [حسن] غفوري فرد [معاون رئیس جمهور و رئیس سازمان تربیت بدنی] براي مشورت در مورد سفر به كوبا و گرفتن پيام براي [فیدل] كاسترو [رهبر این کشور] آمد. عصر دكتر ولايتي براي مشورت جهت موضع گيري در مذاكرات سفر به نيويورك با دبيركل و عراقيها درباره سياست كلي با غرب و لبنان آمد. در ساختمان نهاد [ریاست جمهوری] يك حمام كوچك سونا و بهداشتي براي معالجه دردكمر و رفع خستگي درست كردهاند. بخشي از آن براي استفاده آماده شده است. بي اثر نيست. شب به خانه رفتم. دكتر نوربخش تلفني اطلاع داد كه استقبال مردم از خريد سهام بورس تهران خيلي زياد و سهام قابل عرضه كم است. خواست كه از رهبري بخواهم سهام كارخانجات بنياد مستضعفان را كه در بورس پذيرفته شده است، به بورس عرضه كنند. از ايشان خواستم ؛ با اصل مطلب موافقت دارند، در عين حال ملاحظاتي هم دارند.
خوشحالی یک وزیر خارجه برای
نجات از مارکسیسم
16 آذر 69
ساعت هفت و نيم به دفترم رسيدم. تا ساعت نُه صبح، كارهاى مانده انجام شد.آقاى [علي]رازينى، رييس دادگاه ويژه روحانيت آمد. گفت، ديروز به آقاى [سيد علياكبر] محتشمى، [مديرمسئول ماهنامه بيان] در ارتباط با نوشتههاى اخير مجله بيان تذكر داده است. درباره محاكمة تعدادي از نمايندگان مجلس كه از يكديگر شكايت كردهاند، مشورت كرد و براى تجهيزات دادگاه كمك گرفت. آقاى [محمدحسن]اخترى، سفيرمان در سوريه آمد و گزارش وضع لبنان را داد. آقاى هاشمى نيك، سفير جديد ايران در فيليپين براى خداحافظى آمد. آقاى دكتر [محمدعلي]نجفى، وزير آموزش و پرورش براى امور جارى آمد و براى كمبودها و تسريع در تصويب تغيير نظام آموزشى استمداد كرد. جمعى از خانوادههاى شهدا و معلمان زن به مناسبت روز زن آمدند. برايشان مفصل صحبت كردم. آقاى [بيژن نامدار]زنگنه، [وزير نيرو]آمد و گزارش علت خاموشىها را داد. عصر در جلسه هيأت دولت شركت كردم؛ مصوبات زيادى داشتيم. [آقاي گزايسنسكي]، وزير امورخارجه مجارستان آمد. دربارة توسعه روابط صحبت شد و نامة دعوت رييسجمهورشان را آورده بود. رييس جامعه اسلامى مجارستان هم همراهشان بود؛ دويست خانوار مسلمان دارند. او به خاطر نجات از ماركسيسم، اظهار خوشحالى ميكرد.