گزارشی از حال و روز قربانیان ترور.۱۰روایت از ترور در گلزار

منتشر شده در صفحه صفحه نخست | شماره 1621

گزارشی از حال و روز قربانیان ترور.۱۰روایت از ترور در گلزار
کاغذوطن
کرمان این روزها شهری ماتم‌زده است. دو انفجار از سوی عوامل انتحاری جان ۹۰ تن را گرفته. کودک و پیر و جوان. بیمارستان‌های شهر محل رفت و آمد اقوام و نزدیکان مجروحان حادثه است. مجروحانی که حال چند تن از آنان هم وخیم اعلام شده. این گزارش ۱۰ پاره روایت کوتاه از مردم بی‌گناهی است که در این حادثه جان باخته‌اند. گویی این خلصت اصلی تروریسم است. برای تروریست‌ها کودک دو ساله، کارگر تنظیف شهرداری، پلیس وظیفه‌شناس، دانش‌آموزان نرماشیری و شهروندان افغانستانی فرقی ندارند. تروریسم بی رحم است. در تمام طول تاریخ این‌چنین بوده است. بی‌رحم و هولناک.
*اول: بیمارستان افضلی‌پور
فردای روز حادثه یعنی پنجشنبه ۱۴ دی ماه در بیمارستان افضلی‌پور غوغایی به‌پاست. چهرهٔ آدمی رنگی از شادی ندارد. غم وجه مشترک چهرهٔ همهٔ آدم هاست. برخی صبوری پیشه کرده‌اند و برخی بی‌تابند. در حیاط بیمارستان یک مرد جوان با چشم‌هایی از شدت اشک ریختن قرمز شده‌اند پریشان و مضطرب در انتظار خبری از درون بیمارستان است. می‌پرسیم از خانواده مصدومان حادثه دیروز هستید؟ به سختی پاسخ می‌دهد: بله. به زحمت توضیح می‌دهد که پدرش را از دست داده مادرش در بیمارستان باهنر و در بخش مراقبت‌های ویژه است و خواهر کوچک‌ترش هم نابینا شده و در بیمارستان افضلی‌پور بستری است. او و رفقایش خودشان را از سیرجان به بیمارستانی در کرمان رسانده‌اند تا کمک حال باشند. اما فعلا کمکی از دستشان بر نمی‌آید.
*دوم: خاله‌ٔ داغدار
روز خاکسپاری زنی حدودا ۴۰ ساله با صدای ضجه‌ای تکان‌دهنده به صورتش می‌زد و می‌گفت: «عزیز، عزیز، عزیزم، شهید شهید شهیدم، الهی بمیرم برات خاله، چقدر تو خوشگلی خاله…» خاله‌ٔ آیدا قاسمی بود، به‌جای مادرش و به جای همه گریه می‌کرد، آیدا قاسمی دانش‌آموز کلاس پنجم دبستان حکمت کرمان به همراه مادرش اکرم کمالی در روز خونبار کرمان شهید شدند. از این خانواده فقط یک پدر داغدار مانده است. پدری که دیگر تاب سخن گفتن را ندارد.
* سوم: عکس‌های دانشجویی
سرهنگ دوم مهدی علوی یکی از ماموران نیروی انتظامی شهرستان کرمان بود که به همراه دو همکار دیگرش در محل حادثه حضور داشت. شاید حضور آن‌ها به یکی از تروریست‌ها این انگیزه‌ را داده بود که جلیقه پر از ساچمه‌اش را همان‌جا منفجر کند. مهدی علوی تحصیلکردهٔ مهندسی مخابرات بود. یکی از دانشگاهی‌هایش با شنیدن خبر خودش را به بیمارستان رسانده بود تا شاید خبر قربانی شدن همکلاسی قدیمش دروغ باشد و او جزو مجروحان باشد. همکلاسی سرهنگ علوی، دوست از دست رفته اش را اینگونه توصیف می‌کند: «همیشه خنده‌رو و مهربان بود.» برخی از هم‌دانشگاهی‌های مهدی علوی عکس‌های یادگاری‌شان را منتشر کردند و نوشتند خدانگهدار مرد عزیز؛ او دو پسر بچه ۸ و ۴ ساله هم داشت. علوی اهل شهرستان بافت بود و پیکرش برای خاکسپاری به این شهر منتقل شد.
*چهارم: پاکبان شهرداری
ماشاالله مهدی‌زاده پاکبان شهرداری کرمان بود و۴۲ سال داشت و در شش سال گذشته نیروی تنظیف شرکتی شهرداری کرمان بود. روز حادثه در محل انفجار اول مشغول نظافت جنگل و مسیر پیاده‌روی زائران بود. در گزارش پزشکی قانونی نوشته شده او یک تی‌شرت طوسی و شلوار مشکی به تن داشته است. به گفته درویشی، سرکارگر یکی از گروه‌های تنظیف شهرداری، مهدی‌زاده یکی از بهترین نیروهای تنظیف شهرداری کرمان محسوب می‌شده که همیشه سر وقت و منظم کارش را انجام می‌داده است. ماشا‌الله مهدی‌زاده ۳ فرزند پسر داشته است.
*پنجم : مادر و دختر فهرجی
زینب رحمت‌آبادی ۱۲ ساله هم شهید شد. در گزارش پزشکی قانونی و در بخش توضیحات نوشته شده برهنه با آثار لاپاراتومی (احتمالا معنایش این است که نواحی داخلی شکمش توسط ترکش‌ها پاره شده و یا آثاری از جراحی قبلی بر روی بدنش موجود بوده است.) زینب کلاس ششم دبستان حضرت خدیجه کرمان بود که مانند آیدا قاسمی همراه مادرش شهید شد، مادرش معصومه بدرآبادی و حدودا ۴۰ ساله بود، این مادر و دختر اصالتا اهل فهرج اما ساکن کرمان بودند.
*ششم: پسرعموهای نرماشیری
حسین محمدآبادی، دانش‌آموز کلاس ششمی شهرستان نرماشیر و حسن محمد‌آبادی دانش‌آموز کلاس یازدهمی هنرستان جوادالائمه شهرستان نرماشیر پسرعمو بودند که در برخی منابع به اشتباه آن‌ها را برادر معرفی کردند. حسن بزرگتر و علاقه‌مند به سینما بود در عکسی هم که از آن‌ها داریم معلوم است که حسن نفر جلوتر عکس است. آن‌ها در موکب شهرستان نرماشیر به عنوان خادم کار می‌کردند و اهل روستای «ده وسط» نَرماشیر هستند.
*هفتم: فقط امیرعلی مانده
یکی از اعضای خانواده سلطانی‌نژاد در مسیر پیاده‌روی موکب داشته است، یعنی همان مردی که ظرف چند ساعت چندین سال پیر شد، همسر، دختر و پسر این مرد و دو خواهرش به همراه فرزندانشان برای شرکت در مراسم می‌آیند. در ابتدا ۹ نفر از اعضای خانواده جان می‌دهند. به‌جز یک پسر ۱۳ ساله که آسیب جدی دیده و در بخش مراقبت‌های ویژه بیمارستان باهنر کرمان بستری است. وقتی فردای روز حادثه به بیمارستان باهنر رفتیم عموی این پسر جلوی در اورژانس ایستاده بود. او گفت: «امیرعلی به هوش است و صحبت می‌کند اما نمی‌توانیم به دیدنش برویم، چون اگر برویم چنان بی‌قراری می‌کند و از مادرش و خواهرش و بقیه می‌پرسد که برایش خطرناک است، آخر امیرعلی شهادت همه را دیده بود. او گفت آن‌ها ۱۰ نفر بودند فقط امیرعلی مانده».
*هشتم: دختر گوشواره قلبی
از فردای روز حادثه که پزشکی قانونی کرمان کارش را شروع کرد، یک فهرست عجیب و غم‌بار در فضای مجازی منتشر شد، لیستی که به درهای پزشکی قانونی کرمان چسبانده بودند تا مردم با دادن مشخصات ظاهری گم‌شده‌ها را پیدا کنند، در یکی از ردیف‌های این لیست نوشته شده زهرا ممتهن یا ریحانه سلطانی ۲ ساله کاپشن صورتی و گوشواره قلبی. از همان لحظه کاربران شبکه‌های اجتماعی شروع به ساختن تصاویری توسط هوش مصنوعی از این دختر ۲ساله کردند. اما روز خاکسپاری مشخص شد این دختر گوشواره قلبی هم عضوی از خانواده سلطانی‌نژاد بوده است.
*نهم : شهیدان اتباع
معاون رسانه‌ای و نماینده ویژه رئیس جمهور در امور افغانستان گفت: پیکر ۱۲ شهید افغانستانی در میان شهدا حادثه تروریستی کرمان بوده است که برای زیارت رهسپار گلزار شهدای کرمان بودند. شاید این ۱۲ شهید در میان خیل شهیدان دیگر کمترین توجه رسانه‌ای را گرفتند. هنوز مقامات اعلام نکردند آیا این ۱۲ شهید به افغانستان بازگردانده شدند و یا تصمیم دیگری برای تدفین گرفته شده است.
*دهم: ۲۲ دانش‌آموز و ۶ خردسال در میان شهیدان
ساچمه‌های حاصل از انفجار کمربند انتحاری تروریست‌ها جان دست‌کم ۸۹ نفر را گرفته است اما از این تعداد ۲۲ نفر آن‌ها دانش‌آموز بوده‌اند. مدیرکل آموزش و پرورش استان کرمان توضیح داده که این دانش‌آموزان از شهرستان‌های کرمان، نرماشیر و زرند به شهادت رسیدند که ۱۱ نفر آن‌ها دختر و ۱۱ نفر پسر بودند. از مجموع شهدای حادثه کرمان دو نفر از شهرستان نرماشیر، دو نفر از شهرستان زرند و ۱۸ نفر از شهرستان کرمان مدارس آموزش‌و‌پرورش نواحی یک و دو کرمان هستند. از ۲۲ نفر شهدای استان کرمان یک دانش آموز با نیازهای ویژه، ۱۰ دانش آموز دوره ابتدایی، ۵ نفر هنرجوی هنرستان‌های فنی و حرفه‌ای و ۶ نفر نیز دانش‌آموز مدارس متوسطه دوره اول و دوم نظری هستند. طبق اسامی که از شهدای دانش‌آموز در اختیار داریم از یک خانواده چهار شهید دانش آموز در مقطع ابتدایی و از پایه اول، دوم، سوم و پنجم دبستان داریم.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

از «کاغذ وطن» بیشتر بدانید :