بابک دقیقی کارگردان نمایش «ماه در پیراهن» : به دنبال پیدا کردن یک نگاه جدید هستم سپیده ایرانمنش، مهدی ملکی

منتشر شده در صفحه | شماره

بابک دقیقی کارگردان نمایش «ماه در پیراهن» :
به دنبال پیدا کردن یک نگاه جدید هستم
سپیده ایرانمنش، مهدی ملکی

نمایش «ماه در پیراهن » نوشته فارس باقری و به کارگردانی بابک دقیقی از یکم آذر در پلاتوی موج نو در کرمان به روی صحنه رفته است و تا یکم دی ماه هرشب بجز شنبه ها ساعت 19به نمایش خود ادامه خواهد داد. با کارگردان این نمایش گفت و گویی را انجام داده ایم که می‌خوانید:
– چه شد که به سراغ اجرا ی این نمایش رفتید؟
در ابتدا بنده شخصا به جریان «همواره تیاتر» تعهد داشتم که یک کار را آماده ی نمایش کنم. پروژه ای که در ابتدا نیت کار کردنش را برای «همواره تیاتر» داشتم نمایشنامه «خانه برناردوآلبا» نوشته «فدریکوگارسیالورکا « بود. همیشه به دنبال فرصتی بودم که این متن را کارگردانی کنم. اما چون این متن، نمایشنامه ی خاصی است و البته به تعداد زیادی بازیگر نیاز دارد به فکر انصراف از اجرای این متن افتادم و به دنبال نمایشنامه ای بودم که نزدیک به فضاهای متن خانه برناردوآلبا باشد. همین شد که در عید نوروز امسال یک شبه نمایشنامه ای با نگاه به خانه برناردآلبا نوشتم. باعنوان «آدلاید» که البته ویژگی های نمایشنامه حرفه ای را نداشت. اما چون در همان زمان درگیر اجرای نمایش مکبث بودم فرصت تکمیل و بازنویسی متن را پیدا نکردم. بنابراین با خانم سکینه عرب نژاد که مشاور بنده هستند در این پروژه صحبت کردم که برای نویسندگی این اثر به چند گزینه رسیدیم و در نهایت فارس باقری گزینه انتخابی بنده بود، که این طرح را به یک نمایشنامه حرفه ای تبدیل کند. که علی رغم فشردگی کاری که ایشان دارند پذیرفتند در یک زمان محدود نمایشنامه «ماه در پیراهن » را بنویسند. اما بحث تمرینات این پروژه کاملا متفاوت بود. در ابتدا با یک تیم دیگر کار می کردم که براساس همان متنی که خودم نوشته بودم شروع شده بود. اما به دلیل عدم هماهنگی گروه فقط 7-8 جلسه تمرین کردیم. و در نهایت به همین گروه رسیدیم که باز در این تیم هم بازیگر نقش «آدلاید » تغییر کرد و ما تمریناتمان را بدون در نظر گرفتن این اضافات از میانه تیرماه امسال به صورت رسمی شروع کردیم.
– اول قرار بود بعد از اجرای جلیل امیری اجرا کنید؛ دلیل تغییر زمان دو ماهه چه بود؟
مسئله این است که دو اتفاق هم زمان شد. اول این که من در میانه تمرینات ایده اجرایی کار را به کل عوض کردم و چون ماهیت تجربی ایده نیاز به زمان بیشتری داشت، برای به اجرا رساندن پروژه به فرصت بیشتری نیاز داشتم. از طرف دیگر کار جلیل امیری که قرار بود در زمان معینی اجرای « همواره تیاتر» ش را شروع کند به دلایلی که من هم نمی دانم به تاخیر افتاد. ما یک جابه جایی انجام دادیم و کار من با یک تاخیر دوماهه بعد از اجرای نمایش «شام کوتاه کریسمس» امید طاهری به اجرا رسید.
– چرا این عدم هماهنگی جلیل امیری فقط زمان اجرای شما را تغییر داد و چرا شما به جای امید طاهری اجرا نکردید؟
امید طاهری زمان بندی کارش مشخص بود و می‌خواست در زمان تعیین شده اجرا کند.
– یعنی حاضر به هماهنگ شدن با برنامه همواره تیاتر نشدند؟
نه من در خواستی نکردم از ایشان که به خاطر ما اجرای خودشان را تغییر دهند و از طرفی خودم نیاز به دو ماه تمرین بیشتر داشتم. و این فرصتی برای کیفیت بخشیدن به اثرم بود. که البته تیم هم این تغییر زمان را پذیرفت.
– این اولین اجرای شما در پلاتوی موج نو است. با توجه به موج منفی در رابطه با این پلاتو که مربوط به مسایل فنی اش می باشد؛ نظرتان در رابطه با اجرا در این پلاتو چیست؟
ببینید روز اول که پروژه «همواره تیاتر » کلید خورد همه ی آن هفت نفری که قبول به اجرا در این حرکت شدند می دانستند که قرار است در این پلاتو اجرا کنند. حتی کسانی هم بودند که پذیرفتند پلاتوی موج نو محسنات و معایبی دارد. که اتفاقا برای این فرم اجرایی که اثر من دارد پلاتوی خوبی است. اما محدودیت هایی هم برای مان ایجاد کرده که خود آن ها من را در فشارهای خلاقانه ای قرار می داد که گریزگاه هایی برای رفع آن پیدا کنم. هر اثر مکان خاص خودش را می خواهد. برای مثال «مکبث » را نمی شد در این پلاتو اجرا کنم. اما در مجموع ما در کرمان فضای ایده آلی برای اجرای تیاتر نداریم.
– می توانیم بگوییم که «ماه در پیراهن » ماهیت کارهای سفارشی را دارد؟
نه ! چه کسی گفته سفارشی است؟! همه چیز به انتخاب خود من بوده در ضمن کارهای سفارشی هم که بد نیستند. اما این کار که ویژگی های کار سفارشی را ندارد چرا که نه پولی به ما می دهند و نه انتخاب از پیش تعیین شده ای است و فقط یک زمان اجراست که معین می شود که آن هم باز دست خودم بود. این به هیچ وجه یک کار سفارشی قلمداد نمی شود.
– نظرتان درباره موج منفی که دررابطه با پلاتوی موج نو به راه افتاده است چیست؟
این موج اشتباه و کاذب است. شما در نظر بگیرید که شخصی خا نه اش را در اختیار این کار گذاشته که خیلی کمک کرده است. درست است که معایبی دارد ولی این معایب آن قدر نیست که به واسطه اش کل مسئله را زیر سوال ببریم .ای کاش افرادی که این قدر حرف می زنند، کمک می کردند و خودشان گوشه ای از کار را می گرفتند. و این همه هیاهو راه نمی انداختند. ما در کرمان پلاتوی استاندارد نداریم که بقیه را این گونه تخریب کنیم. حتی پلاتوی یادگاران صنعتی با اینکه نسبت به دیگر پلاتوها شرایط بهتری دارد مشکلاتی هم دارد مثلا سقف به شدت کوتاهی دارد پلاتویی با عرض زیاد و عمق کم و استاندارد نیست. این که صرفا جای تماشاچی راحت باشد، تنها یک عنصر است .
– به نظرتان نمایش «ماه در پیراهن » با نمایش قبلی شما مکبث چه تفاوت هایی دارند؟
همه کارهایی که من ازسال 75 به روی صحنه برده ام با هم متفاوت اند. حتی گاهی از نظر فرم و نگاه متضاد هم هستند. اما در برخورد با اثر اگر حس کنم که ظرفیت جدیدی از بیان موضوع و روایت را داشته باشند برای اجرا آن را به کار می گیرم. من چیزی را هدفمند پیش نمی برم. به غیر از ظرفیت هایی که می توانم در شکل اجرا پیدا کنم. به دنبال پیدا کردن یک نگاه جدید هستم و خودم را محدود نکردم. به همین خاطر تمام اجراهایی که انجام داده ام با هم متفاوت اند. از «گاهی لبخند بزن دراکولا» شروع کنیم تا به این جا تنوع بیانی شان واقعا زیاد است. و من این تنوع مشهود در آثارم را دوست دارم.
– برویم سراغ گروه تیاتر « زا » که امسال چهارمین اثر خودش را اجرا می کند شما به عنوان سرپرست گروه بفرمایید در ادامه سال برنامه دیگری هم دارید؟
اول بگویم که گروه تیاتر « زا » امسال تغییر و تحولات زیادی داشت و به نوعی خودش را تقویت کرد. و این نوسازی به قدرت اجرایی گروه کمک کرد. از اول سال ما کارهای «ناخودآگاه» ، «مکبث»،» شام کوتاه کریسمس « را اجرا کردیم و از اول آذرماه نمایش «ماه در پیراهن» را اجرا می کنیم. حتی علی نفیسی که یکی از اعضا گروه است در حال تمرین نمایش دیگری است. اما زمانبندیش مشخص نیست. چرا که به شکل کارگاهی در حال تمرین است و این مسئله زمان قطعی را مشخص نمی کند. اما احتمال دارد اول سال آینده اجرا شود و شاید هم قبل از پایان سال به اجرا برسد. این را هم بگوییم که هویت گروه « زا » در این است که همیشه به دنبال شیوه های جدید بیانی باشد. و وابسته به شکل‌های کلیشه ای که همه انجام می دهند نیست. گروه «زا» گروه نوگرایی است و در تمام پروژه هایی که از سال 85 انجام داده است این مهم حفظ شده است. تیاتر «زا» به هیچ سنتی وفادار نیست، ولی به سنت نوگرا بودنش وفادار است. همه اعضایش اینگونه فکر می‌کنند. به همین علت است که همیشه کارهای این گروه مورد توجه بوده است.
– با توجه به دو اثر قبلی شما چرا همه بازیگرانتان را عوض کردید؟ آیا مشکلی پیش آمده بود؟
نه هیچ مشکلی نبوده و نیست. علی نفیسی؛ حسین محمدآبادی و مهدی خسروی بازیگران خوب کرمانند و ما کارهایی را باهم به اجرا رساندیم. اما وقتی که «مکبث» تمام شد با هم توافق کردیم که هر کدام در پروژه ای دیگر کار کنیم اما در کارهای بعد اگر شد چرا که نه. حتما باز هم باهم خواهیم بود. و هیچ دلیل خاص دیگری نداشت. چرا که در این متن نقش به آنها نمی خورد و حسین محمد آبادی هم نمی توانست باشد چرا که نیازبه استراحت داشت. و البته یک خاصیتی که من دارم این است دوست دارم با بازیگرانم متنوع کار کنم. و خب به جز نازنین پرداختیم که قبلا با هم کار کرده بودیم دیگران برای بار اول است کنار هم تجربه کسب می‌کنیم.
– اگر جریان «همواره تیاتر» نبود ضرورتی برای اجرای این نمایش داشتید؟ مثلا دغدغه شخصی؟
اگر «همواره تیاتر» نبود این نمایش را شروع نمی‌کردم همواره تیاتر باعث خیر شد که ما باز شروع به کارکردیم. شیوه ای که من در این نمایش کار کردم، شیوه‌ی متفاوت و خاصی است که شاید اگر همواره تیاتر نبود هیچ وقت من دست به چنین تجربه ای تا سال های سال نمی زدم.
– شما چقدر به جریان «همواره تیاتر» اعتقاد دارید؟
پروژه خوبی است. ایده کلی بسیار خوبی دارد. فکر می‌کنم که همواره تیاتر صد درصد اجرا نشد. اما همین مقدار زیادی که به اهدافش رسیده خودش برگ برنده ای است که این هم طبیعی است به هر حال دوره اولش است و من قبلا هم گفتم که این چنین حرکاتی که برای بار اول اجرا می شوند قطعا کاستی هایی خواهند داشت و کامل موفق نمی شوند. اما باید در دوره بعد از کاستی ها بکاهیم. توقعات ما هم باید واقع بینانه تر باشد . با توجه به امکاناتی که داریم رسیدن به نقطه ایده آل خاصیت همه گانی است. نگاهمان باید آرمانی باشد اما حرکت هایمان مبتنی بر واقعیت
– اگر از شما باز هم درخواست حضور در این جریان را بکنند می پذیرید؟
نمی دانم. اما اگر درگیر پروژه ی دیگری نباشم و شرایط هم مطلوب باشد، چرا که نه حتما شرکت می کنم.
– به عنوان سوال آخر استفاده شما از دونسل متفاوت از بازیگران در کارتان چه تاثیری بر روند تمرینات یا اجرایتان گذاشت؟
تنها نکته قابل توجه اش برای من حضور علی کهن بود. ایشان با توجه به کسوتی که دارند به شدت با من همیاری و همکاری کردند. حتی شکل اجرایی که ما داریم بسیار هم افراطی است، ایشان به شدت از بنده حمایت می کردند و انعطاف دااشتند. خب مشخص است که در قشر جوان ساده تر با این مسئله کنار می‌آیند. اما ایشان حتی در لحظاتی پیشروتر از ما عمل می‌کردند. و این را هم بگویم که تک تک اعضاء حضورشان مثبت بود. برای من که این گروه، بسیار گروه خوبی بود. چه بازیگران و چه عوامل که تجربه خوبی به من می‌دادند. که این مسئله کمتر پیش می‌آید.


نوشته های مرتبط


دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

از «کاغذ وطن» بیشتر بدانید :

برخی از نویسندگان

آمار سایت

  • کاربران آنلاین : 0
  • امروز: 92
  • دیروز: 2,108
  • هفته: 3,022
  • ماه: 16,088
  • سال: 74,193