از میان خاطرات هاشمی گلایه امام جمعه کرمان از اختلاف روحانیون کرمان

منتشر شده در صفحه | شماره

از میان خاطرات هاشمی
گلایه امام جمعه کرمان از اختلاف روحانیون کرمان

چرا تعداد شهدای عملیات بستان زیاد بود؟
15 آذر 60
جلسه‌ علنی‌ داشتیم‌؛ ولی‌ من‌ به‌ خاطر اینکه‌ شورای‌ عالی‌ دفاع‌ در خدمت‌ امام‌تشکیل‌می‌شد، شرکت‌ نکردم‌. آقای‌ موسوی‌ خوئینی‌ها جلسه‌ را اداره‌ کردند ولایحه‌ دیوان‌[عدالت‌]اداری‌ از تصویب‌ گذشت‌. در محضر امام‌، شورای‌ عالی‌ دفاع‌ ساعت‌ ده‌ صبح‌ تشکیل‌ شد. آقایان‌ صیادشیرازی‌ ومحسن‌ رضائی‌ که‌ از جبهه‌ آمده‌ بودند، گزارش‌ پیروزی‌ جبهه‌ بستان‌ رادادند. پیروزی‌ مهمی‌است‌. یکصد تانک‌ و نفربر سالم‌، حدود یکصد ماشین‌بزرگ‌ راه‌ سازی‌، ماشینهای‌ فراوان‌دیگر و مهمات‌ و سلاحهای‌ فراوان‌گرفته‌ایم‌. دوهزاروپانصد نفر از دشمن‌ کشته‌ و پانصد نفراسیر شده‌اند. راه‌تدارکاتی‌ میان‌ بر دشمن‌ قطع‌ شده‌ و دشمن‌ نیروی‌ فراوانی‌ برای‌ جبران‌ این‌شکست‌ جمع‌ کرده‌ است‌. متأسفانه‌ ما هم‌ تلفات‌ زیاد داده‌ایم‌. یکصدوبیست‌ وپنج‌ نفرنظامی‌ شهید، چهارصد نظامی‌مجروح‌، هفتصد نفر از نیروهای‌ مردمی‌ شهید ویکهزار و هشتصدنفرمجروح‌ داشته‌ایم‌. به‌ دلیل‌اینکه‌ نیروهای‌ پیاده‌، عامل‌ این‌ فتح‌ بوده‌اند وفداکارانه‌ به‌ قلب‌ دشمن‌ زده‌اند، پیروز شده‌ایم‌ وتلفات‌ زیاد داده‌ایم‌. تاکیدکردیم‌ که‌ این‌ گونه‌ تلفات‌ در حمله‌های‌ دیگر، نباید داشته‌ باشیم‌.برنامه‌ بعدی‌ به‌ همین‌ زودی‌، در غرب‌ عمل‌ می‌شود، ولی‌ به‌ وسعت‌ بستان‌ نیست‌. بین‌ آقایان‌صیاد و ظهیرنژاد اختلاف‌ است‌. به‌ طور کلی‌ اختلافات‌ بین‌ ستاد و نیروی‌ زمینی‌و نیروی‌ هوایی‌مطرح‌ شد و امام‌ نصیحت‌ کردند، همکاری‌ کنند. ناهار، آقای‌ خامنه‌ای‌ و احمد آقا منزل‌ ما بودند. پلو قیمه‌ داشتیم‌. عصر درجلسه‌ شورای‌حزب‌ شرکت‌ نکردم‌، فکر کردم‌ برای‌ مراعات‌ وقت‌ و امنیت‌ بهتراست‌، این‌ راه‌ طولانی‌ را نروم‌.بیشتر به‌ مطالعه‌ پرداختم‌. امروز شایع‌ کرده‌اند که‌ من‌ را به‌ گروگان‌ گرفته‌اند. دو سه‌ روز است‌ که‌ در منزل‌مانده‌ام‌ وظاهر نشده‌ام‌، ضدانقلاب‌ از این‌ فرصت‌ برای‌ شایعه‌ پراکنی‌ استفاده‌کرده‌. امروز دو هواپیمای‌دشمن‌ ساقط شده‌اند. خلبانی‌ از آنها اسیر [شده‌ است‌].دیروز دو هواپیمای‌ مهم‌ اف‌ – چهارده‌ما، سقوط کرده‌اند؛ خسارت‌ مهمی‌ است‌.
اختلاف فرماندهان نظامی در ارتش چه بود؟
15 آذر 61
در خانه‌ ماندم‌. مطالعه‌ بیشتر وقتم‌ را گرفت‌. نخست‌ وزیر تلفن‌ کرد و درباره‌ جذب‌ نیروها پس‌از اعلام‌ آمادگی‌ پذیرش‌ آنها و در مورد قانون‌ حفاظت‌ کارخانه‌ها و صنایع‌ صحبت‌ کردیم‌. از دیروز برف‌ متناوبا تاکنون‌ ادامه‌ دارد. مهدی‌ و یاسر به‌ برف‌ بازی‌ در باغچه‌ مشغولند و گاهی‌ هم‌ دعوامی‌کنند. با رئیس‌ جمهور تلفنی‌ صحبت‌ کردم‌؛ راجع‌ به‌ اختلاف‌ فرماندهان‌ نیروی‌ زمینی‌ [ارتش‌] با سیاسی‌ ـ ایدئولوژی‌ و مطالبی‌ که‌ در نیروی‌ هوائی‌ گفته‌ می‌شود؛ قرار شد در این‌باره‌ جلساتی‌ داشته‌باشیم‌.
جلسه مشورتی هاشمی با آیت‌الله خامنه‌ای
15 آذر 62
جلسه‌ علنی‌ داشتیم‌. وزرای‌ جدید رسما معرفی‌ شدند. موج‌ مخالفت‌، شدید است‌؛ باید کمک‌شود. ظهر آقای‌ [محسن‌]راثی‌ نماینده‌ میاندوآب‌ و فرماندار و فرمانده‌ سپاه‌ [این‌ شهر] آمدند و ازامام‌ جمعه‌ شکایت‌ داشتند. آقای‌ محسن‌ موسوی‌ تبریزی‌ آمد و از ضوابط جدید مدیریت‌دانشگاه‌ها که‌ توسط ستاد انقلاب‌ فرهنگی‌ تهیه‌ شده‌، گله‌ داشت‌. مدعی‌ بود که‌ رؤسا و اساتیددانشگاه‌ها به‌ این‌ دلیل‌ استعفا می‌دهند. آقای‌ [مصطفی‌] تبریزی‌ نماینده‌ بجنورد آمد. از انتخاب‌ مجدد [برای‌ نمایندگی‌ مجلس‌] مأیوس‌است‌ و برای‌ آینده‌ خودش‌ کمک‌ می‌خواست‌. از تحت‌ تعقیب‌ قرار گرفتن‌ همفکرانش‌ در بجنورد،شاکی‌ بود. آقای‌ [سیدکاظم‌]اکرمی‌ نماینده‌ بهار همدان‌ آمد و انتقاداتی‌ داشت‌ و چاره‌جویی‌ می‌کرد.آقای‌ [علی‌] شمخانی‌ قائم‌ مقام‌ سپاه‌ آمد و گزارشی‌ راجع‌ به‌ ترکیب‌ و تاریخ‌ و حرکات‌ جریان‌موسوم‌ به‌ خط سه‌ آورد و در مورد اختلاف‌ اطلاعات‌ سپاه‌ با [آقای‌ اسداله‌ لاجوردی‌] دادستان‌انقلاب‌ تهران‌ و رفع‌ مشکلات‌ استمداد نمود. [آقای‌ کاظم‌ سیفیان‌]شهردار تهران‌ و مهندسان‌ [شهرداری‌] آمدند و نقشه‌ مترو تهران‌ و فاضلاب‌تهران‌ را آوردند. طرحهایی‌ برای‌ حل‌ مشکل‌ ترافیک‌ و تراکم‌ جمعیت‌ در تهران‌ داشتند. طرح‌متروی‌ تهران‌ در دولت‌ موقت‌ لغو شده‌ و معلوم‌ است‌ بدون‌ مترو مشکل‌ ترافیک‌ تهران‌، قابل‌ رفع‌نیست‌. بر اثر تبلیغات‌ منفی‌ و نیز شرایط جنگی‌، [طرح‌ مترو] در مجلس‌ و جامعه‌ پذیرش‌ ندارد، امامن‌ فکر می‌کنم‌، چاره‌ای‌ نیست‌ و باید این‌ طلسم‌ شکسته‌ شود. آقای‌ [کمال‌]خرازی‌ مسئول‌ ستاد تبلیغات‌ جنگ‌ [و مدیرعامل‌ خبرگزاری‌ جمهوری‌ اسلامی‌]آمد و درباره‌ سیاست‌ تبلیغات‌ آینده‌ مشورت‌ کرد. عصر دکتر [محمد تقی‌] بانکی‌ [وزیر مشاور ورئیس‌ سازمان‌ برنامه‌ و بودجه‌] با معاونانش‌ آمدند و برای‌ دفاع‌ از برنامه‌ پنج‌ساله‌ کمک‌می‌خواستند. کمیسیون‌ برنامه‌ [و بودجه‌ مجلس‌] اعتراضات‌ زیادی‌ به‌ برنامه‌ دارد. [دکتر محسن‌نوربخش‌] رئیس‌ [کل‌] بانک‌ مرکزی‌ [و اعضای‌ هیأت‌ عامل‌ بانکهای‌ کشور] و پرسنل‌ مربوط به‌پیاده‌ کردن‌ قانون‌ حذف‌ ربا از سیستم‌ بانکی‌ آمدند. گزارشی‌ دادند و من‌ مفصلا برای‌ آنها صحبت‌کردم. اول‌ شب‌ با آقای‌ آیت الله خامنه‌ای‌، جلسه‌ خصوصی‌ مشورتی‌ داشتیم‌. سپس‌ شورای‌ مرکزی‌ [جامعه‌]روحانیت‌ مبارز [تهران‌] برای‌ تصمیم‌گیری‌ درباره‌ کاندیداهای‌ مجلس‌ آینده‌، جلسه‌ داشت‌. شام‌خوردیم‌ و به‌ مجلس‌ رفتم‌ و خوابیدم‌.
خبر خلوت شدن نماز جمعه در شهرستانها!
15 آذر 63
از وضع‌ هواپیمای‌ ربوده‌ شده‌، استفسار کردم‌؛ بحرانی‌ است‌. احتمال‌ خطر برای‌ مسافران‌هواپیما موجود است‌. قبل‌ از دستور در جلسه‌ علنی‌ [مجلس‌ شورای‌ اسلامی‌]، راجع‌ به‌ هفته‌ وحدت‌و حادثه‌ ناگوار پخش‌ مواد سمی‌ از کارخانه‌ شیمیائی‌ آمریکائی‌، در ”بوپال“ هندوستان‌ ـ که‌ منجر به‌مرگ‌ حدود دو هزار نفر و مسموم‌ شدن‌ حدود هفتاد هزار نفر شده‌ است‌، ـ صحبت‌ کردم‌. برای‌ بحث‌ درباره‌ مسئولیت‌ حفاظت‌ شخصیتها، جلسه‌ [مجلس‌ شورای‌ اسلامی‌] را غیر علنی‌کردیم‌. طرح‌ پیشنهاد واگذاری‌ آن‌ به‌ سپاه‌ رأی‌ نیاورد که‌ این‌ جریان‌، اثر ناگواری‌ برروی‌ سپاهیان ‌خواهد داشت‌. ظهر، با ائمه‌ جمعه‌ خوزستان‌ ملاقات‌ داشتم‌؛ از کمبودها و مشکلات‌ استان‌ گله‌داشتند. قرار شدهر موضوع‌ مورد شکایت‌ را جداگانه‌ بنویسند که‌ مشکلات‌ مربوط به‌ آن‌ موضوع‌ را تعقیب‌ کنیم‌. [همچنین‌] خواهان‌ ادامه‌ جنگ‌ بودند. آقای‌ نیکنام‌، مسئول‌ فرهنگی‌ ستاد نماز جمعه‌ [تهران‌] هم‌ آمد. برای‌ پخش‌ سخنرانی های‌ قبل‌ ازخطبه‌ها از رادیو، کمک‌ می‌خواست‌. از خلوت‌ شدن‌ نماز جمعه‌های‌ شهرستانها، اظهار ناراحتی‌می‌کرد. عصر، دادستان‌ها و حکام‌ شرع‌ سپاه‌ [سراسر کشور] آمدند. برای‌ آنها مفصلا صحبت‌ کردم‌. مسئولان‌ بنیاد [امور] مهاجران‌ جنگ‌ آمدند و از کمی‌ بودجه‌ و کارشکنی‌ نمایندگان‌ مجلس‌ [درکار بنیاد]، گله‌ داشتند. خبر رسید که‌ امروز هواپیماربایان‌ یک‌ [مسافر] آمریکائی‌ [دیگر] را کشته‌اند و جسدش‌ را بیرون‌ انداخته‌اند و برای‌ بدست‌ آوردن‌ خواسته‌هایشان‌ از دولت‌ کویت‌ تهدیدات‌بیشتری‌ کرده‌اند. شب‌، با تماس‌ تلفنی‌ با مراجع‌ مسئول‌، وضعیت‌ هواپیمای‌ کویتی‌ را استفسار کردم‌. قائم‌ مقام‌وزارت‌ امور خارجه‌، آقای‌ [علی‌ محمد] بشارتی‌ گفت‌، امید به‌ حل‌ مسالمت‌آمیز [جریان‌ هواپیماربایی‌] بیشتر شده‌ است‌. شب‌، به‌ خانه‌ آمدم‌. برف‌ هم‌ می‌بارید. برف‌ زیادی‌ در شمیرانات‌ جمع‌شده‌ است‌.
توصیه هاشمی به دفتر امام درباره وزیر اطلاعات
15 آذر 64
برای نماز جمعه به دانشگاه رفتم. با اینکه هوا سرد بود، جمعیت زیادی آمده بود و هفت هزار نفر بسیجی راهیان کربلا از استانهای دیگر حضور داشتند. شب آقای [حسین] مهدیان آمد و گزارشی از وضع شرکت طاهر و پیشنهادی در جهت اصلاح آن داد. اخوی زاده محمد و اکبر صفریان آمدند که در مراسم فارغ‏التحصیلی رشته پزشکی شرکت کنم. اکبر از مشکلات مس سرچشمه گفت. با نخست‏وزیر و رئیس‏جمهور درباره وزرای جدید حرف زدم. قرار شد فردا کار یکسره شود. به دفتر امام گفتم، وقت ملاقات زودتر به آقای ری‏شهری بدهند که درباره مخالفت‏هایی که با قائم‏مقامی رهبری آیت‏الله منتظری می‏شود، مشورت کنند.
رفع اختلاف سپاه و ارتش توسط هاشمی
15 آذر 65
بعد از نماز تا ساعت هشت صبح، گزارش‌ها را خواندم. سپس در جلسه ستاد قرارگاه خاتم شركت كردم. سپاه و ارتش برنامه عمليات آينده خود را با پرده‌پوشي به منظور حفظ اطلاعات گفتند. مشكل كمبود توپخانه است كه به نحوي حل كردم. تقسيم پدافند هوايي، هلي‌كوپترها و چيزهاي ديگر هم انجام شد. زمان عمليات هم مشخص گرديد. جلسه خوبي بود. ظهرآقاي حسني سعدي و جانشين نيروي زميني آمدند. از تقسيم توپخانه اظهار نارضایتي كردند و براي انتقال دختر جانشين از دانشكده پزشكي اهواز به دانشگاه تهران استمداد نمودند.
عصر [آقاي عبدالكريم كروما] وزير خارجه سيرالئون براي ملاقات آمد. صحبت‌ها كلي بود1. دكتر ولايتي آمد و براي تحويل زمين‌هاي شهرك ديپلماتيك [در اراضي عباس آباد تهران] براي سفارتخانه‌ها استمداد كرد. سرهنگ جلالي [وزير دفاع] آمد و براي خريد كاميون كمك خواست. امروز عراق شهر اهواز را به شدت بمباران كرده و گويا بيش از يكصد نفر شهيد شده‌اند و خرابي زياد بوده‌است2. دستور مقابله به مثل داده شد. براي اولين بار نيروگاه نكا [در استان مازندران] بمباران شده كه بعيد مي‌دانستيم بتوانند آن را بمباران كنند.
شب قرار بود با فرماندهان سپاه جلسه داشته باشيم كه به علت عدم نياز لغو شد. شب در مجلس ماندم و كار جنگ و كارهاي دفترم را انجام دادم. كمي هم تب دارم. نخست وزير تلفني و با نگراني، درباره انهدام نيروگاه نكا و بمباران اهواز صحبت كرد.
شلیک هاشمی با توپ ۱۳۰ میلیمتری در لارک
15 آذر 66
صبح با چند هلي‌كوپتر به جزيره قشم رفتيم. اسكله جديد اداره بندر را كه یک شركت تركيه‌اي ساخته است، ديديم. مشكلاتي دارد. از آنجا به محل جمع آوري گازهاي شيرين جزيره رفتيم. گفتند از پنج چاه، گاز مي‌گيرند و به نيروگاه بندر عباس مي‌فرستند. به محلي رفتيم كه دو ساحل بندر عباس و قشم به هم نزديكند. كمتر از دو كيلومتر فاصله دارند. پيشنهاد شده كه با پلي، جزيره قشم را به ساحل شمال متصل كنيم كه وضع جزيره خوب شود. به خاطر شرايط جاري مي‌گويند از جنگ خرج شود؛ بنا شد بررسي كنيم. از آنجا به جزيره‌هاي تنب رفتيم. تنب كوچك را از داخل هلي‌كوپتر ديديم. در آنجا نيرو نداريم و نيازي هم نيست. با توپخانه از تنب بزرگ، مي‌شود از آن دفاع كرد. در تنب بزرگ پياده شديم. در مقر نيروي دريايي از طريق ماكت جزيره، با وضع جزيره و امكانات دفاعي آن آشنا شديم. جزيره جالبي است. مي‌تواند سر سبز باشد. آب شيرين هم دارد. ارتفاعات خوبي در آنجا بود. مدتي در جزيره گشتيم و همه جا را ديديم. يك كشتي موشك خورده – ايران جواد – كه از حيّز انتقاع افتاده و كنار جزيره روي گل نشسته، ديديم. پيشنهاد شده براي موضع پدافند به خارك ببرند. هاور كرافت رسيد. به تماشا رفتيم. خلبان آن توضيحاتي داد. سوار شديم و دور جزيره چرخي زديم. وسيله خوبي است. يك متر بالاتر از سطح آب يا زمين حركت مي‌كند و حدود يك صد كيلو متر سرعت مي‌گيرد. به بندر عباس برگشتيم. در محل مركز نيروي دريايي سپاه دركنار بندر شهيد باهنر نماز و ناهار و استراحت انجام شد. سپس به جزيره هنگام رفتيم. سپاه مسئول دفاع از جزيره است. اوضاع آنها را هم بررسي كرديم. نيازمندي‌هاي زيادي دارند. يك كشتي حامل نفت با پرچم سنگاپور را در جنوب جزيره، نزديك سواحل عمان زده بودند. آتش آن از دور پيدا بود. توضيح دادند. از آنجا به جزيره لارك پريديم. نزديك غروب بود. از چند موضع دفاعي سپاه بازديد كرديم. مسئوليت دفاع از جزيره با سپاه است. آنها در ساختمان هاي نيروي دريايي كه نيمه تمام است و قبل از انقلاب بنا شده، ساكن هستند. اول شب از توپ 130 ميلي متري دو گلوله منّور بر روي همان منطقه كشتي آتش گرفته پرتاب كرديم. به مقر جهاد سازندگي رفتيم. نماز مغرب را خوانديم و با آنها مذاكره كرديم. براي كارهاي مهندس رزمي آمده‌اند. شب با هلي‌كوپتر به مقر نيروي دريايي بندرعباس آمديم و ساعت هشت شب رسيديم. اخبار را گرفتيم. پس از صرف شام، فيلمي از منظره زدن كشتي سنگاپوري كه امروز سپاه برداشته بود، ديديم.
جلسه هاشمی و حاج احمد آقا
با آیت‌الله خامنه‌ای
15 آذر 67
به مجمع تشخيص مصلحت رفتم. تعزيرات حكومتي در دستور بود. بعد از جلسه و شام با آقاي خامنه اي و احمدآقا درباره اصلاح قانون اساسي مذاكره شد. احمدآقا گفت با آقاي منتظري صحبت كرده و ايشان با اصلاح موافق است، ولي خودشان نمي خواهند پيشقدم شوند. دير وقت به خانه رسيدم.
در دیدار لشگر سپاه تهران با هاشمی چه گذشت؟
15 آذر 68
جمعي از لشكر سپاه تهران آمدند. نظر من را درباره آينده سپاه و سه نيرو پرسیدند و كمك خواستند. آقاي [قدرت الله] عليخاني آمد. از نگراني كميته‌اي‌ها از مسأله ادغام نيروهاي انتظامي و از نظرات راديكال‌ها و مسائل قزوين گفت.
گلایه آقای جعفری امام جمعه کرمان
از اختلاف روحانیون کرمان
15 آذر 69
آقاى [سيد يحيي]جعفرى، امام جمعه كرمان آمد. براى تأمين امنيت استان و اصلاح مقررات عوارض اخير ، استمداد كرد و از اختلاف روحانيون كرمان اظهار ناراحتى نمود. آقايان [محمد]غرضى، [وزير پست و تلگراف و تلفن] و [مسعود روغني]زنجانى، [رييس سازمان برنامه و بودجه]آمدند. اختلاف خود را در مورد اعتبارات ارزى – ريالى پست و مخابرات مطرح كردند؛ رفع اختلاف نمودم. عصر دكتر ولايتى[وزير امورخارجه]آمد. گزارش سفر به پاكستان را داد؛ مطابق معمول راضى است و سفر را موفق مى‌داند.


نوشته های مرتبط


دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

از «کاغذ وطن» بیشتر بدانید :